تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشکارگردان شاکا کینگ در فیلم جوداس اند د بلک مسیا نگاهی عمیق و انسانی به شاخه شیکاگو حزب پلنگ سیاه، رهبر آن فرد همپتون (با بازی دنیل کالویا) و دزدی خردهپا که به خبرچین تبدیل میشود، ویلیام اونیل (با بازی لیکیت استنفیلد) دارد. مأمور افبیآی روی میچل (با بازی جسی پلمونز) اونیل را مجبور میکند تا به حزب پلنگ سیاه بپیوندد تا به دفتر افبیآی در جمعآوری اطلاعات درباره این گروه کمک کند. اما با درگیر شدن اونیل در مبارزه پلنگهای سیاه برای رهایی نژادی و اجتماعی، او در مورد دیده شدن به عنوان خائنی برای مردمش دچار تضاد میشود. دومینیک فیشبک در نقش نامزد همپتون، دبورا جانسون، همبازی است که خطر افزایش شهرت همپتون را در حالی که فرزند او را باردار است، تحمل میکند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد فعالیتهای اجتماعی صحبت کنند. فعال اجتماعی بودن به چه معناست؟ چه نوع فعالان اجتماعی در جامعه امروز وجود دارند؟ چگونه میتوانید فعالیتهای اجتماعی را در زندگی خود جای دهید؟
- ائتلاف رنگین کمان چیست؟ چرا در بحث حقوق مدنی مهم است؟
- نقش دولت ایالات متحده و دولتهای محلی در جنبش حقوق مدنی چه بود؟ چگونه به آن کمک یا آسیب رساندند؟ دولتها چه چیزهایی میتوانند از گذشته بیاموزند تا به فعالان امروزی کمک کنند؟ چگونه میتوانیم در حال حاضر از جوامع محروم حمایت کنیم؟
- شما اقدامات ویلیام اونیل را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا او را به عنوان الگوی رفتاری در نظر میگیرید؟ فکر میکنید میراث او در تاریخ چگونه مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
- شخصیتها در فیلم «یهودا و مسیحای سیاه» چگونه کار تیمی را به نمایش میگذارند؟ چرا این یک قدرت شخصیتی مهم است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که جوداس اند د بلک مسیا داستان ویلیام اونیل (با بازی لیکیت استنفیلد)، خبرچین افبیآی، و زمان حضورش در شاخه شیکاگو حزب پلنگ سیاه و رهبر آن، فرد همپتون (با بازی دنیل کالویا) را روایت میکند. این فیلم بر بیعدالتی نژادی آن دوران تمرکز دارد، از جمله مرگ همپتون به دست دولت آمریکا. در کنار تمهای سنگین درباره بیعدالتی نژادی، اجتماعی و اقتصادی، صحنههایی از خشونت و شکنجه در زندان، خشونت با اسلحه و خشونت توسط دولتهای محلی، ایالتی و ملی وجود دارد. صحنههایی با الکل و مواد مخدر و اشارههایی به رابطه جنسی نیز وجود دارد، و الفاظ زشت زیادی، از جمله توهینهای نژادی و کلمات رکیک، به کار رفته است. والدین و نوجوانان میتوانند با تماشای این فیلم با هم درباره قدرت کار تیمی و ائتلاف، تاریخ جنبش حقوق مدنی آمریکا و اینکه چگونه میتوان از گذشته برای بهبود حال و آینده استفاده کرد، بحث کنند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این درام مهم، تمرکز خود را بر روشن کردن هدف و بیانیه ماموریت گروهی قرار میدهد که زمانی به اشتباه توسط دولت ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی در نظر گرفته شده بود. فیلم جوداس اند د بلک مسیا به روشنی نشان میدهد که دولت ایالات متحده، حزب پلنگ سیاه را به عنوان یک تهدید ملی برچسب زد، زیرا این حزب بر آزادی نژادی، عدالت اجتماعی و اقتصادی و اتحاد تمرکز داشت: همه این موارد خطراتی برای توانایی ایالات متحده در کنترل تودهها از طریق نژادپرستی و سرمایهداری بودند. با این حال، جوداس اند د بلک مسیا میخواهد هم یک فیلم زندگینامهای درخشان در مورد همپتون باشد و هم یک داستان هشداردهنده در مورد اونیل، که ممکن است برخی از بینندگان را در مورد پیام نهایی فیلم گیج کند. سقوط اونیل به غارهای تاریک ذهن خود میتوانست داستانی جذابتر و چالشبرانگیزتر باشد و از استعدادهای منحصر به فرد استنفیلد در به تصویر کشیدن شخصیتهای نامتعارف و تاثیرگذار استفاده میکرد. اما در حال حاضر، او تلاش زیادی میکند تا با شیرجه رفتن در موضع متزلزل اونیل در مورد سیاهپوست بودن و جایگاهش در آمریکا، فیلم را سر پا نگه دارد. یک صحنه به سرعت و با مهارت نشان میدهد که اونیل تا چه حد در مورد نقش خود به عنوان یک خبرچین آشفته میشود. و تماس اونیل با افبیآی، میچل، لایههای ظریفی دارد که به لطف بازی آرام اما ظریف پلمونز به نمایش گذاشته شده است. این بازیگر به خوبی نشان میدهد که چگونه یک مرد سفیدپوست ممکن است با درک این موضوع که آنچه در مورد نژادپرستی و "دشمن" به او آموزش داده شده، به طور وحشتناکی ناقص است، دست و پنجه نرم کند.کالوویا در عین حال، تلاش میکند تا نقش همپتون را به خوبی ایفا کند. اما اجرای او به سمت تقلید میرود، همراه با تلاش ناموفق برای تقلید از لهجه منحصر به فرد همپتون که ترکیبی از لهجه جنوبی و شیکاگویی است. تفسیر او از همپتون، به همراه برخی حرکات عجیب بازیگری (مانند نگه داشتن سر به یک سمت یا ایستادن نامناسب اما جدی به نظر رسیدن)، باعث میشود که به نظر برسد کالوویا برای فصل جوایز بازی میکند، نه از سر عشق به شخصیتی که به تصویر میکشد. استعدادهای فیشربک در نقش کوچک او میدرخشند، اما بیشتر در نقش دیگری از زن سیاهپوست قوی پشت مرد انقلابی سیاهپوست، هدر میروند. ما نباید فراموش کنیم که این همسران و شرکای جنبش - مانند کورِتا اسکات کینگ و بتی شباز - قبل از ملاقات با شریک زندگی خود، دارای حرفه، رویاها و آرزوهای خود بودند. آنها باید به عنوان افراد سهبعدی دیده شوند، نه فقط به عنوان همسر کسی. علاوه بر این، به نظر میرسد خود فیلم در زمان گذشته نوشته شده است، که باعث میشود برخی صحنهها آن تأثیری را که باید داشته باشند، نداشته باشند. سبک روایت داستان نیز باعث میشود فیلم طولانیتر از آن چیزی که باید باشد، به نظر برسد. با این حال، علیرغم برخی مشکلات در داستان و نقشآفرینیها، فیلم «یهودا و مسیحای سیاه» میتواند به عنوان نقطه شروع برای بینندگانی که ممکن است هیچ اطلاعاتی درباره ببرهای سیاه نداشته باشند، و همچنین کسانی که میخواهند آنچه را که به اشتباه در مورد این سازمان به آنها آموزش داده شده است، فراموش کنند، عمل کند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.