تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم کری مچو، مایک میلو (کلینت ایستوود) یک ستاره سابق مسابقات گاوچرانی است که اکنون به عنوان مربی برای صاحب وفادار مزرعهاش در تگزاس، هاوارد پولک (دویت یوکام) کار میکند. هاوارد با یک ماموریت ویژه به سراغ مایک میآید. پسر 13 ساله هاوارد، رافائل (با نامهای کوتاه رافو یا رافا) (ادواردو مینت) در مکزیک و با مادر بیمسئولیتش، لتا (فرناندا ارخولا) است و احتمالا مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. هاوارد نمیتواند خودش برود، بنابراین از مایک میخواهد تا پسر را برگرداند. مایک رافا را در یک مسابقه خروسبازی با پرنده جایزهاش، مچو، پیدا میکند. با داستانهایی از مزرعه هاوارد و اسبهای فراوان، مایک پسر را متقاعد میکند که با او به تگزاس برگردد. متاسفانه، هم فدرالها و هم محافظان لتا به دنبال آنها هستند. در حالی که آنها در یک شهر مرزی کوچک پنهان شدهاند، با مارتا بیوه (ناتالیا تراون) که با چهار نوهاش یک رستوران کوچک اداره میکند، ملاقات میکنند. هر چه بیشتر میمانند، بیشتر در رفتن تردید میکنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در فیلم کری ماچو صحبت کنند. این صحنهها چه احساسی در شما ایجاد کرد؟ هیجانانگیز بود؟ تکاندهنده؟ فیلم برای رسیدن به این تاثیر چه چیزی را نشان داد یا نشان نداد؟ چرا این موضوع مهم است؟
- شخصیتهای لاتین فیلم، نقاط قوت، ضعف و خواستههای واضحی دارند؟ آیا مایک را یک منجی سفیدپوست میدانید؟ چرا یا چرا نه؟
- چگونه این فیلم به پیری میپردازد؟ تماشای کلینت ایستوود ۹۱ ساله در حال کار چه حسی دارد؟
- مایک چه منظوری دارد وقتی میگوید که کارهای «مacho» (مردانه) بیش از حد ارزشگذاری شدهاند و «هیچکس از آنها خوشش نمیآید»؟
- چگونه فیلم با مواد مخدر و الکل برخورد میکند؟ آیا به نوعی از آنها تجلیل میشود؟ آیا پیامدهایی برای مصرف/سوءمصرف مواد وجود دارد؟ چرا این موضوع مهم است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که کری ماکو یک درام غربیگونه است به کارگردانی و با بازی کلینت ایستوود. در این فیلم، گفتگویی در مورد نوجوانی مورد آزار قرار گرفته وجود دارد و کبودیهای پشت او نشان داده میشود. این پسر توسط یک شرور به زمین پرتاب میشود. پلیسهایی با اسلحه نشان داده میشوند و یک ماشین به ماشین دیگر برخورد میکند و آن را از جاده خارج میکند. حیوانات زخمی (با جراحات جزئی) نشان داده میشوند و در مورد مرگ صحبت میشود. زنی تلاش میکند شخصیت اصلی را فریب دهد اما موفق نمیشود؛ او یک رابطه عاشقانه با زنی دیگر آغاز میکند که شامل رقص و دلبری است. شخصیتها از کلماتی مانند "s--t"، "bitch"، "a--hole"، "bastard" و موارد مشابه استفاده میکنند. نوجوانی تلاش میکند تکیلا بنوشد (و شاید بنوشد، هرچند مشخص نیست) و یک شخصیت بزرگسال در حال نوشیدن یا مستی دیده میشود. گفتگویی در مورد فروش یا سوءاستفاده از "قرصها، مواد مخدر و الکل" وجود دارد. این فیلم در برخی قسمتها نامناسب است، اما در عین حال یک درام زیبا و آرام با بازی یک نماد سینمایی است. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
در واقع نمیتوان از این واقعیت گذشت که ایستوود، در ۹۱ سالگی، برای نقشش کمی لرزان به نظر میرسد و فیلم هم کمی دستوپاچه به نظر میرسد. اما این فیلم همچنین کاری فوقالعاده زیبا و ریلکس از یک نماد سینما است. در یکی از صحنهها، رافا و مایک بداخلاق باید مقداری وسایل را در صندوق عقب ماشین دزدیشان جا دهند بعد از اینکه فدرالها آن را جستجو کردهاند. آستین یک پیراهن از صندوق عقب بسته بیرون زده است. مایک به آن نگاه میکند، شروع به درست کردنش میکند و بعد آن را کنار میزند. چرا زحمت بکشد؟ اغلب، خود فیلم Cry Macho هم همینطور به نظر میرسد. به نظر میرسد بعضی از صحنهها با جزئیات به هم چسبانده شدهاند. دیالوگها بلوکی و بیش از حد توضیح داده شده به نظر میرسند. و در حالی که رافا به عنوان یک موش خیابانی وحشی و خشن توصیف شده است، مینت فرشتهمانند به نظر نمیرسد که برای این نقش مناسب باشد، همانطور که ایستوود هم برای نقش مایک مناسب به نظر نمیرسد.و با این حال، کری ماکو فیلمی ارزشمند است. چه تعداد فیلمساز در 91 سالگی کار میکردند یا هستند، و چه تعداد جرات دارند که خود را در آن سن در مقابل دوربین نشان دهند؟ (اگرچه فیلم به طور خاص در مورد سن صحبت نمیکند، اما همچنان این موضوع در آن وجود دارد.) تا حدودی، این فیلم مانند فیلمهای آخر یک بازیگر و کارگردان بزرگ دیگر، چارلی چاپلین، یعنی «یک پادشاه در نیویورک» و «یک کنتس از هنگ کنگ» است: کمی دست و پا چلفتی، اما همچنان جذاب. به علاوه، این سی و نهمین فیلم کلینت ایستوود است و سبکش، که از کارگردانان سرجیو لئونه و دان سیگل آموخت، از یک سبک کلاسیک و بدون حاشیه به یک سبک زیبا و صیقلخورده تکامل یافته است. در این فیلم، مانند بسیاری از فیلمهای دیگرش، او میخواهد فراگیری را برای شخصیتهای رنگینپوست به نمایش بگذارد (در حالی که تفاوتهای فرهنگی را به رسمیت میشناسد)، معایب «ماچو» بودن را مطرح کند، و نشان دهد که ریتم زندگی میتواند کندتر، ظریفتر و دقیقتر باشد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.