فیلم نمایش معمولی

رگولار شو: فیلم، ماجرای دوستان صمیمی، مردکای (با صدای جی. جی. کوئنتل) و ریگبی (ویلیام سالیرز) را دنبال می‌کند که توسط خودِ ریگبی از آینده ملاقات می‌شوند، کسی که اخطاری مهم به آن‌ها می‌دهد. در آن زمان، آن‌ها از این موضوع بی‌خبر بودند که یک آزمایش علمی در دبیرستان به اشتباه انجام شده و «تایمنادو» را به وجود آورده است، که باعث ایجاد گذرگاه‌هایی در سراسر جهان شده و تمدن را به سمت نابودی کامل پیش می‌برد. حالا مردکای و ریگبی باید خودشان به عقب برگردند، به مکان‌های قدیمی‌شان بروند و تهدید را قبل از شروعش از بین ببرند. در همین حال، یک مربی والیبال شرور (جیسون مانتزوکاس) که با ریگبی دشمنی دارد، نقشه انتقام خود را از دشمن دبیرستانی‌اش می‌کشد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد جذابیت کارتون‌های فانتزی مثل این صحبت کنند. چرا تصور کردن دنیایی متفاوت از واقعیت لذت‌بخش است؟ آیا در این فرآیند می‌توانید راه‌هایی برای بهتر کردن دنیای واقعی پیدا کنید؟
• اگر فرصتی برای تغییر یک جنبه از گذشته‌تان داشتید، آیا این کار را انجام می‌دادید؟ چگونه تجربیات ما، چه خوب و چه بد، بر ما تأثیر می‌گذارند؟
• آیا سریال‌های تلویزیونی محبوب همیشه به فیلم‌های جذاب تبدیل می‌شوند؟ چه مثال‌هایی به نظرتان می‌رسد که در این زمینه موفق بوده‌اند؟ و چه مواردی ناموفق بوده‌اند؟ کدام سریال‌ها را دوست دارید در قالب فیلم‌های بلندتر ببینید؟

والدین باید بدانند که درست مثل سریال ریگولار شو، فیلم ریگولار شو: فیلم هم پر از سناریوهای دور از ذهن و داستان‌های فرعی است. خشونت کارتونی زیادی در آن وجود دارد، از جمله چند مشت‌زنی، انفجار، استفاده از تفنگ‌های دستی و متلاشی شدن برخی شخصیت‌ها. زبان آن حاشیه‌ای است (واژه‌هایی مثل "stupid" و "butt") و شخصیت‌ها گاهی بر اساس خواسته‌های خودخواهانه یا انتقام‌جویانه عمل می‌کنند. با این حال، شخصیت اصلی متوجه می‌شود که اعمال او چگونه بر دیگران تأثیر منفی می‌گذارد و در پایان تلاش می‌کند تا اوضاع را درست کند. برای اطلاع از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

این فیلم دقیقاً به همان اندازه پیچیده و عجیب است که سریال تلویزیونی است، که باید طرفداران آن را که از انیمیشن خلاقانه و شخصیت‌های عجیب و غریب آن لذت می‌برند، راضی کند. به جز خشونت کارتونی، محتوای مبهمی که گاهی اوقات سریال را تحت تأثیر قرار می‌دهد، کاهش می‌یابد. قطعاً باید درک خود از واقعیت را کنار بگذارید تا واقعاً وارد داستان شوید، اما این فقط بخشی از لذت بردن از آن است.ریگی در سفری به گذشته‌اش، فرصتی برای تغییر مسیر زندگی‌اش پیدا می‌کند، اما این فرصت بی‌هزینه نیست. این موضوع جالب توجهی است که می‌تواند به بحث‌هایی در مورد تعیین و دستیابی به اهداف و انعطاف‌پذیری در برابر پیچ و خم‌های غیرمنتظره زندگی منجر شود.