درباره فیلم
«ترول» فیلمی دربارهی هیولایی برخاسته از دل کوهستان است. سه چیز در دنیا، هیولا را عصبانی کرده و حتی باعث نابودی او میشود: آسیب به کوهستان (طبیعت)، نور و دین (مسیحیت)! هیولا با حفر تونل در دل کوه از خواب هزاران ساله بیدار میشود، با شنیدن صدای ناقوس کلیسا، به شدت عصبانی میشود و در نور، نابود میشود. نورا که یک دیرینهشناس است با تکیه بر همین نقاط ضعف، این موجود عظیمالجثه و افسانهای را نابود میکند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایشپس از قرنها، هیولای کوهستان از خواب بیدار شده و شروع به حرکت به سمت قلعه پادشاه میکند. این هیولا در ابتدا به معمایی بزرگ برای نخستوزیر نروژ و سایر مسئولین تبدیل میشود. آنها باور ندارند که اصلا هیولایی در کار باشد. با تلاشها و جستجوهای نورا، مطمئن میشوند که با یک هیولا طرف هستند نه یک حادثه طبیعی. نخستوزیر و همکارانش، دستور تخلیه پایتخت را میدهند تا مردم از آسیب در امان باشند و قصد دارند با بمب هستهای، هیولا را از بین ببرند اما نورا معتقد است با این کار، همه چیز نابود میشود نه فقط هیولا! نورا با توجه به صحبتهای پدر، به قصر پادشاه میرود و در آنجا پرده از رازی بزرگ، برداشته میشود. ریکارد سیندینگ، رییس دادگاه اسلو، نورا و آندریاس را به مخفیگاهی زیرزمینی میبرد و استخوانهای به جامانده از قتل عام ترولها یا همان غولها را به آنها نشان میدهد. در واقع در گذشته، اسلو، محل زندگی ترولها بوده تا اینکه با ورود مهاجران مسیحی و مسیحیسازی نروژ، همهی آنها کشته میشوند و فقط یکی به غاری پناه برده و در همان جا مدفون میشود. با حفر تونل در دل کوهستان، بار دیگر بیدار شده و قصد دارد به سمت قلعه و نزد خانوادهاش برود. نورا با علم به اینکه ترولها از تاریکی آمده و در نور از بین میروند، با تابش نور مصنوعی، ترول را از بین میبرد. سالها بعد اما، ترولی دیگر، سر از خاک برمیآورد!
درباره این موارد گفتگو کنید
- موضوعات مطرح شده در فیلم، محل گفتگو و بحث و تامل بسیاری دارد که میتوانید درباره آن با فرزندان خود گفتگو کنید و از آنها بپرسید: آیا از نظر تو فیلم به دنبال تخریب دین مسیحیت است؟ یا برعکس؟ آیا اینکه هیولا از تاریکی بیرون آمده و با نور نابود میشود، نشانه حقانیت دین مسیحیت در فیلم بود؟ نظر تو درباره شخصیت این هیولا چیست؟ هیولایی که هم دلرحم و مهربان است و هم خشن و نابودگر! آیا تو به او حق میدهی؟ آای کشتن مسیحیان توسط او حرکتی ضد دینی بود یا برای بزرگ جلوهدادن دین مسیحیت، طراحی شده بود؟ آیا افسانهها و خرافات حقیقت دارند؟ آیا اساسا به چنین فیلمهایی علاقه داری؟ خلاصه: درباره موضوعات مطرح شده در فیلم با فرزندان خود گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشدر ابتدا فکر میکنیم با کلیشهی هیولاسازی و غولسازی در سینما طرف هستیم. قرار است غولی بیاید، همه را بترساند و سپس به دست قهرمان بیبدیل فیلم، از بین برود! اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود! داستان کمی پیچیده است. چگونگی به وجودآمدن هیولا مطرح میشود. در حالی که هزاران سال پیش، آنها مانند موجودات دیگر روی زمین، خوش و خرم در حال زندگی در شهر اسلو بودند، ناگهان با ورود مسیحیان و مسیحیسازی، قتل عام شدند و اجساد همهشان در جایی دفن شد که اکنون مقر پادشاه نروژ است! به همین دلیل آنها از کلیسا متنفرند و کافیاست بوی خون یک مسیحی را حس کنند تا در دم، جان او را بگیرند! با این داستان، مخاطب به هیولا حق میدهد تا انسانها را بکشد! او تنها برای انتقام آمده وگرنه حتی همانطور که در یک سکانس میبینیم، راضی به مرگ کودکان معصوم نیست! در نتیجه این دین است که چنین هیولایی به وجود آورده! در مقابل همین هیولا، هیولای تاریکی است و با نور از بین میرود! آگاهی از این مسئله در فیلم به ما کمک میکند تا پس از تماشا درباره آن با فرزندان خود گفتگو کنیم و بپرسیم که نظر آنها درباره این داستان تخیلی چیست؟
قهرمان این داستان، یک پروفسور و استاد دانشگاه است. کسی که بر پایه یافتههای علمی صحبت میکند نه افسانه و خیال و خرافات! اما خودِ او گرفتار همین افسانهها شده و میپذیرد که آنها حقیقت دارند! تقابل علم و خرافات و ضریبدادن به خرافات و اهمیت آن در این فیلم، جای تامل بسیاری دارد.
موضوع دیگری که در این فیلم به آن پرداخته شده، عدم آسیبرساندن به طبیعت و احترام به آن است که میتوانیم درباره آن با فرزندان خود گفتگو کنیم.
خلاصه: فیلم موضعی ضد دین و ضد علم دارد. احترام به طبیعت از پیامهای مثبت فیلم است.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم هیولایی نروژی به سبک هالیوودی با سرعت سرسام آوری پیش می رود و شخصیت های دوست داشتنی و داستانی الهام گرفته از قصه های پریان را به نمایش می گذارد. ترول، کینگ کونگ اسکاندیناوی است، موجودی غول پیکر که از دل سنگ ها و خاک کوه بیرون می آید و می تواند انسان های کوچک را در مشت خود له کند و هلیکوپترها را مثل اسباب بازی پرتاب کند. فیلم به برخی از موضوعات در مورد گناهانی که به نام مسیحی کردن نروژ مرتکب شده اند و طبیعت که در برابر تجاوزات انسان واکنش نشان می دهد، می پردازد. اما به دنبال نظرات جدی در این فیلم نباشید (نه اینکه در فیلمی به نام ترول انتظار داشته باشید).شخصیتها بیشتر کلیشهای هستند، مثل باورکننده دیوانه، دانشمند منجی، نظامی مردانه، مردم خوب که در برابر قدرت میایستند و غیره، اما شما به آنها اهمیت میدهید. ویلمن بهخصوص در مرکز فیلم قوی است و شخصیت خود را با احساس درونی میآفریند، بدون اغراقگویی، او به باورپذیر کردن داستان کمک میکند. دیدن زنان در نقشهای اصلی، حتی تا مقام نخستوزیری کشور و داشتن قدرت، بسیار دلپذیر است. برخی از بخشهای داستانگویی بهخصوص کلیشهای به نظر میرسند اما چیزی به فیلم بهطور کلی اضافه نمیکنند، مثل خطوط زمانی فراموششدنی به سبک بورن برای معرفی مکانها و سخنرانی پیروزی شورانگیز یک کاپیتان سرکش در پایان. ترول بهطور شگفتانگیزی سرگرمکننده است و همین کافی است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.