تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشفیلم THE HUSTLE بازسازی فیلم کلاهبرداران کثیف و فاسد محصول ۱۹۸۸ (که خود بازسازی فیلم قصه شب محصول ۱۹۶۴ است) است که در آن ربِل ویلسون در نقش پنی، یک کلاهبردار سطح پایین بازی میکند که ناگهان متوجه میشود چقدر پول میتواند به دست بیاورد وقتی که با جوزفین (با بازی آن هاتاوی)، یک کلاهبردار چند میلیون دلاری مواجه میشود که کلاهبرداریهای بزرگی را از ملک خود در جنوب فرانسه انجام میدهد. جوزفین میخواهد پنی را از سر راهش بردارد، بنابراین هر دو شرطی میبندند: اولین کسی که بتواند ۵۰۰ هزار دلار از یک میلیونر حساس و شبیه به زاکربرگ (با بازی الکس شارپ) به دست بیاورد برنده است، در حالی که دیگری باید برای همیشه شهر را ترک کند. اما وقتی کلاهبرداران خود کلاهبردار میشوند، مشخص میشود که این زنان به آن اندازهای که فکر میکنند باهوش نیستند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد موفقیت بازسازی فیلم بحث کنند. نظر شما در مورد مقایسه این فیلم با کلاهبرداران کثیف و بیرحم چیست؟ در دنبالههای احتمالی چه اتفاقاتی را دوست دارید ببینید؟
- آیا این فیلم را فمینیستی میدانید؟ چرا یا چرا نه؟ آیا هیچیک از شخصیتها الگوی مناسبی هستند؟
- آیا این بار تفاوتی دارد که شخصیتهای اصلی زن هستند؟ چرا یا چرا نه؟ این موضوع چگونه بر داستان تأثیر میگذارد (اگر بگذارد)؟
- در مورد شوخیهایی که به قیمت تحقیر گروههای حاشیهای جامعه تمام شد، چه حسی داشتید؟ آیا این کار درست است؟ چرا بله یا خیر؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم The Hustle بازسازی فیلم Dirty Rotten Scoundrels (که خود بازسازی فیلم Bedtime Story محصول 1964 است) است و دو زن (آن هاتاوی و ربِل ویلسون) در نقش کلاهبرداران رقیب بازی میکنند. تغییر جنسیت بازیگران در این نسخه به دوری از گرایش زنستیزانه فیلم Scoundrels (که در آن مردان از زنان آسیبپذیر سوءاستفاده میکردند) کمک میکند، و دزدی زنان حتی انگیزهای احساسی دارد: یکی از آنها اعتراف میکند که به انتقام رد شدن توسط مردان، آنها را فریب میدهد. اما باید توجه داشت که دزدان در این فیلم به نوعی قابلترحم به تصویر کشیده شدهاند و مشخص است که پشیمان نیستند. شوخیهایی به هزینه افراد چاق، نابینا، و کسانی که معلولیتهای رشدی و/یا بیماریهای روانی دارند، وجود دارد. صحنههای جنسی و خشونت در حد بسیار کمی است؛ چند بوسه کوتاه، زنی به مردی در توالت هواپیما پیشنهاد رابطه جنسی میدهد (و سپس بینندگان میبینند که هواپیما در هوا به دلیل "تلاطم" تکان میخورد)، و زنی صحنه اغواگری کارتونی را اجرا میکند. و چند صحنه از افتادنهای ناگهانی در فیلم وجود دارد که به نظر میرسد در زندگی واقعی واقعاً دردناک باشند. شخصیتهای فرعی سیگار (پیپ و سیگار الکترونیکی) میکشند. الفاظ زشت به ندرت استفاده میشوند، اما انتظار شنیدن کلماتی مانند "ف--ک"، "ش--ت"، "ک--ک" و موارد مشابه را داشته باشید. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
در یک لحظه درخشان، این فیلم به نظر میرسد که یکی از نادرترین موجودات است—یک فیلم که هم پیشرو است و هم به طرز خندهداری خندهدار—اما این لحظه میگذرد. در عوض، اگرچه این بازسازی با تغییر جنسیت با یک فرض الهامبخش شروع میشود—اینکه زنان کلاهبرداران بهتری هستند، زیرا مردان اکراه دارند باور کنند که زنان میتوانند باهوشتر از آنها باشند—اما به دو کلیشه خستهکننده تبدیل میشود: زنانی که با یکدیگر رقابت میکنند و شوخیهای بیپایان در مورد چاقی. البته، رقابت نهایی در مواد منبع فیلم گنجانده شده است؛ استیو مارتین و مایکل کین نیز همین کار را کردند، و پیش از آنها دیوید نیون و مارلون براندو نیز همین کار را کردند. اما با توجه به شیمی بین هاتاوی و ویلسون و اینکه مخاطبان به ندرت شاهد همکاری زنان باهوش به جای اینکه یکدیگر را از هم جدا کنند، تغییری در خط داستانی که این زوج را به هم پیوند میداد، تماشای آن لذتبخشتر بود.و بعد شوخیهای مربوط به چاقی هستند، که از خستهکننده (پرت شدنهای ویلسون با فریاد "من خیلی دست و پا چلفتی هستم") تا واقعاً بیرحمانه (مثل صحنهای در ابتدای فیلم که مردی انتظار دیدن دختری جذاب و لاغر را دارد، اما وقتی ویلسون میرسد، به وضوح و با صدای بلند وحشتزده میشود) متغیر هستند. صحنهای نزدیک به پایان فیلم نشان میدهد که چگونه میتوانست چیزها به شکل متفاوت (و بهتری) پیش بروند، وقتی ویلسون میگوید که او واقعاً تصمیم نمیگیرد پول مردی را بگیرد تا زمانی که مرد به خاطر ظاهرش با او بد رفتاری کند یا او را نادیده بگیرد. کلاهبرداریهای او در واقع نوعی انتقام از مردانی است که به او میگویند بیارزش است. فیلمسازان حساسیت لازم را داشتند که این موضوع را مطرح کنند، اما در عین حال ویلسون را طوری نشان میدهند که روی لبهها، پلهها و اسبهای پومل میافتد، در شام غذای کافی برای سه نفر سفارش میدهد، به مردی پیشنهاد میدهد که به نظر میرسد از پیشنهاد او شگفتزده است (و با "من معیارهای خودم را دارم" پاسخ میدهد). چه حیف. خوب است که ویلسون، نه هاتاوی، با یک علاقهمندی عاشقانه همراه میشود، اما با اینکه رمانس تقریباً بهطور کامل خارج از صفحه نمایش اتفاق میافتد، به اندازه کافی رضایتبخش نیست، که متأسفانه توصیف خوبی از این فیلم است، با وجود شوخیهای زیادی که واقعاً به هدف میخورند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.