بتمن: مرگ در خانواده

این انیمیشن شامل پنج داستان با موضوعی مشابه یعنی احقاق عدالت و نجات دنیاست. شخصیت‌های دیگر دنیای دی‌سی همچون «گروهبان راک»، «آدام استرنج» و «فانتوم استرنجر» نیز در قسمت‌های مختلف این اثر ایفای نقش کرده‌اند. «بتمن: مرگ در خانواده» نیز اولین اثرِ به‌نمایش‌گذاشته‌شده در این مجموعه می‌باشد. در این سری از داستان‌های بتمن، جوکر و رأس‌الغول که در بوسنی درحال خریدن و دزدیدن مقدار زیادی اورانیوم برای ساخت یک بمب عظیم شیمیایی هستند، مورد هدف و ردیابی بتمن و جیسون تاد قرار می‌گیرند. جیسون که به‌عنوان یک رابین درکنار بتمن مبارزه می‌کند، دربرابر جنایات، بیش‌ازحد پرخاشگرانه عمل می‌کند. از همین روی، خودسرانه با جوکر وارد مبارزه می‌شود، اما درنهایت توسط جوکر در انباری زندانی شده و تا سرحد مرگ از او کتک می‌خورد. او سرانجام به‌وسیله‌ی بمبی که در انبار توسط جوکر کار گذاشته شده بود جان خود را از دست می‌دهد. بعد از این ماجرا، بتمن جوکر را به قانون تحویل می‌دهد، اما پنج سال بعد، چهره‌ی جدیدی به نام «ردهود» در شهر گاتهام ظهور می‌کند که به‌طرز عجیبی با تمامی فنون‌های رزمی بتمن آشناست. او رقیبی قدرتمند برای بتمن به حساب می‌آید. ردهود از طریق فردی به نام «ماسک سیاه»، جوکر را از زندان فراری می‌دهد. او بتمن را به منطقه‌ای مخوف می‌کشاند و پس از مبارزه‌ای سخت و طولانی ماسک خود را از چهره برمی‌دارد و مشخص می‌شود که او همان جیسون است. جیسون از بتمن توقع داشت که انتقام مرگ او را از جوکر بگیرد اما بتمن که نمی‌توانست عدالت را فدای کینه‌‌ی شخصی کند، تنها به زندانی‌کردن جوکر بسنده کرده بود. تب کینه و انتقام در جیسون بالا می‌گیرد. حالا او از بتمن می‌خواهد که یا جوکر را بکشد یا او را. بتمن صحنه را ترک می‌کند. جیسون به سمت بتمن تیراندازی می‌کند. بتمن خود را کنار می‌کشد. جوکر خود را از چنگ جیسون آزاد می‌کند و اقدام به انفجار بمب می‌کند تا هر سه نفر آن‌ها کشته شوند. بمب منفجر می‌شود. بتمن زنده می‌ماند اما کسی از سرنوشت جیسون اطلاعی ندارد.

• آیا دنیا به این‌همه خشونت احتیاج دارد؟ چه چیزی می‌تواند جایگزین خشونت باشد؟ دنیا به چه ابرقهرمان‌هایی نیاز دارد؟ مشکل اصلی مارسی، آدام و وینسنت چه بود؟ چه چیزی می‌توانست تنهایی آن‌ها را مهار کند؟ چه چیزی جیسون و گروهبان راک را از مسیر عدالت منحرف کرد؟ خلاصه: چطور می‌توان با احساس تنهایی کنار آمد؟

این اثر شامل پنج داستان در موضوعی مشترک به نام «ارزش انسان» است. اما ازآنجایی‌که ژانر این انیمیشن اکشن است و خشونت بسیار بالایی دارد، امکان دارد که هدف و موضوع اصلی داستان‌ها در ذهن مخاطب گم شود و تنها بُعد اکشن آن به چشم بیاید. والدین می‌توانند در انتهای هر قسمت از فرزند خود بخواهند که موضوع و هدف اصلی داستان‌ها را برای آن‌ها بازگو کند. خشونت در این اثر تنها به صحنه‌های اکشن تعلّق ندارد. بار خشونت روانی نیز در این اثر بالاست. افرادی مثل جیسون، آدام، گروهبان راک، مارسی، وینسنت نقاش و... همگی به اسارات نفس خود درآمده‌ و از این موضوع رنج می‌برند. آدام بنده‌ و اسیر شراب شده است؛ گروهبان راک و جیسون اسیر خشم و انتقام شده‌اند؛ مارسی خانواده‌ی خود را رها کرده و آرامش و حقیقت را در اموری مانند عرفان‌های کاذب جست‌وجو می‌کند؛ وینسنت نیز اسیر انرژی‌های منفی درون خویش شده است. تمامی این اشتباهات باعث شده‌ که اشخاص از مسیر درست اخلاق، عدالت و حقیقت دور بمانند و مدام به خود و دیگران آسیب برسانند. والدین می‌توانند باتوجه به این مقولات با فرزندان خود درباره‌ی مفاهیمی مانند «نفسانیت»، «خودکم‌بینی» و «ضعف روحی» صحبت کنند و اگر فرزندان خود را با چنین مشکلاتی مواجه می‌بینند، به آن‌ها در امر «خودسازی» کمک کنند. خانواده در این اثر مقوله‌ای جداافتاده است. هیچ خانواده یا ردپایی از پدر و مادر در داستان‌ها مشاهده نمی‌شود. تمامی افراد، حتی ابرقهرمانان با یک تنهایی مزمن و آزاردهنده سروکار دارند. بنابراین، فقدان خانواده می‌تواند بخش بزرگی از مشکلات شخصیت‌های اصلی و فرعی داستان‌ها را شامل شود. والدین می‌توانند با اشاره به این موضوع، جایگاه یک خانواده‌ی سالم را برای داشتن یک زندگی مطلوب به فرزندان خود متذکر شوند و دراین‌باره با یکدیگر صحبت کنند. خلاصه: این اثر ماهیتی خشن دارد که خشونت روانی نیز یکی دیگر از مؤلفه‌های آن به شمار می‌رود. تمامی شخصیت‌های اصلی این اثر با مشکلاتی از قبیل تنهایی، رهاشدگی، خودکم‌بینی، غرور، تعصب، خشم و... مواجه هستند. خانواده نیز در این اثر جایگاهی ندارد و فقدان آن در تمامی داستان‌ها مشاهده می‌شود.