همه‌چیز همه‌جا به یکباره

اِوِلین مشغول تدارکات شب تولد پدرش است اما روح و روانی ناآرام دارد و در این میان با دخترش جوی نیز به دلیل گرایش همجنس‌گرایانه او، دچار چالش‌هایی شده است. همان روز، او و همسرش برای انجام کارهای مالیاتی به اداره مالیات می‌روند که در آنجا به صورت ناگهانی، ویموند دچار جهش شده و شخصیت جهان آلفا را از خود بروز می‌دهد و اِوِلین را نیز از این موضوع آگاه می‌کند. اِوِلین ناگهان خود را در دنیایی دیگر می‌بیند و مدام در حال رفت و آمد به دنیای کنونی و آن شخصیت جهان آلفایی است. او در جهان آلفا با کارمند ادراه مالیات، در حال جنگ و مبارزه است که جوبو توپاکی از راه می‌رسد. اِوِلین به دلیل شخصیت شکست‌خورده‌ای که در خود می‌بیند، بهترین گزینه برای از بین‌بردن جوبو توپاکی است. او درمی‌یابد که توپاکی، بدن دخترش را تسخیر کرده در نتیجه به هر قیمتی شده باید او را نجات دهد. در نتیجه، او روش‌های عجیب و غریب ورود به جهان‌های دیگر را یاد گرفته و به مبارزه‌ای طولانی با توپاکی می‌پردازد. این جهش‌ها و مبارزات ادامه می‌یابد تا اینکه اِوِلین به هم‌درکی با جوی، همسر و پدرش رسیده و توپاکی از بین می‌رود! در بخش سوم فیلم که به یکباره نام دارد، این خانواده زندگی خوب و آرامی در کنار یکدیگر دارند.

• موضوعات قابل بحث بسیاری در این فیلم وجود دارند که می‌توانید درباره آن با فرزندانتان گفتگو کرده و به مطالعه و تحقیق در کنارشان بپردازید. گفتگو را می‌توانید با این سوالات آغاز کنید: آیا تا به حال واژه جهان موازی به گوش تو خورده بود؟ چقدر در مورد آن اطلاعات داری؟ آیا چنین چیزی با توجه به باورهای دینی ما، می‌تواند حقیقت داشته باشد؟ در مورد علت وجودی جهان هستی چه می‌دانی؟ آیا مایلی بیشتر در این رابطه مطالعه کنی؟ چه سوالاتی در این مورد، ذهن تو را به خود مشغول کرده است؟ آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌ای؟ قرآن و مفاهیم دینی تا چه حد می‌توانند گره‌گشای ذهنی ما در این رابطه باشند؟ تا به حال واژه نیهیلیسم را شنیده‌ای؟ این واژه به چه چیزی اشاره دارد؟ چقدر در مورد آن اطلاعات داری؟ انتخاب اِوِلین چقدر در خوشبختی و سعادت او نقش داشت؟ آیا بهتر نبود او به حرف پدرش گوش می‌داد و این چنین خود را در زندگی شکست‌خورده نمی‌یافت؟ آیا اساسا تو به چنین فیلم‌هایی علاقه داری؟                                                                                                                     خلاصه: در مورد مفاهیم مطرح شده در فیلم مانند جهان‌های موازی، پوچ‌گرایی، هدف از آفرینش جهان هستی و انتخاب درست در زندگی با فرزندان خود گفتگو و مطالعه و تحقیق کنید.

والدین عزیز بهتر است بدانید با فیلمی پیچیده و مملو از پیام‌های ضد دینی و ضد هنجارهای اجتماعی مواجه هستید. مفهوم جهان‌های موازی، چیزی است که محور اصلی داستان این فیلم قرار گرفته است. اِوِلین، مادر خانواده در جوانی عاشق همسرش شده و با وجود مخالفت خانواده و به ویژه پدرش، با او ازدواج کرده و راهی آمریکا می‌شود تا زندگی شاد و مستقلی داشته باشد اما اکنون می‌داند که اشتباه کرده و این بدترین انتخابی است که او داشته است. او به زنی با روح و روانی آسیب‌دیده تبدیل شده که کسی درکش نمی‌کند و در این میان به ویژه با دختر نوجوانش دچار چالش‌های فراوانی است. پس از آشنایی با وجود جهان‌های موازی توسط همسرش، درمی‌یابد که اگر با او ازدواج نمی‌کرد اکنون در جهانی دیگر به یک سلبریتی تبدیل شده بود که طرفداران زیادی داشت و یا یک خواننده بود با صدایی رویایی و یا یک آشپز موفق بود و یا... آنقدر شخصیت او در جهان‌های موازی متعدد تغییر و تحول داشت و آنقدر این موضوع و رفت و برگشت او به درون این شخصیت‌ها اتفاق می‌افتد که مخاطب دچار سردرگمی ذهنی و حتی بصری می‌شود! اِوِلین درمی‌یابد که اگر ازدواج نکرده بود اکنون دختری هم نداشت که او را درک نکند و از طرفی همیشه نگرانش باشد! پس زندگی مجردی به موفقیت‌های فردی بیشتری می‌انجامد! هرچند حالا که او مادر یک دختر است با تمام توان سعی می‌کند تا او را نجات دهد و خود را در قبال او به شدت مسئول می‌داند. او که باور ندارد دخترش همجنس‌گرا است، خود، در یکی از جهان‌ها با خانم کارمند اداره مالیات رابطه‌ای همجنسگرایانه دارد! پس همجنس‌گرایی در وجود خود او نیز نهفته است اما فرصت ظهور و بروز نیافته است! در نتیجه او در پایان با دخترش همراه و همدل و می‌شود و دوستِ دختر او و رابطه‌شان را به رسمیت می‌شناسد! می‌توان گفت این موضوع مهم‌ترین پیام چندوجهی فیلم است که مخاطب را دچار سردرگمی خاصی می‌کند! از آنجا که این فیلم به پرجایزه‌ترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شد، ممکن است نوجوانان علاقه زیادی به تماشای آن داشته باشند در نتیجه بهتر است اگر نوجوان شما این فیلم را تماشا کرد، حتما درباره آن با او گفتگو کنید و نظراتش را جویا شوید. فیلم تقریبا به تمامی به مبارزه و درگیری سپری می‌شود. مبارزه با شخصیتی ابَرشیطانی که با صحبت‌هایش همانطور که بر روی اِوِلین اثر می‌گذارد و از پوچی زندگی و جهان هستی می‌گوید، بر روی مخاطب، خاصه مخاطب نوجوان نیز تاثیر گذاشته و این تاثیر می‌تواند بسیار عمیق باشد؛ چرا که نوجوان به خودی خود، سوالات بسیاری را در مورد جهان هستی در ذهنش مرور می‌کند و تماشای این فیلم باعث سردرگمی بیشتر او می‌شود. در مورد این موضوع نیز می‌توانید با یکدیگر گفتگو کرده و مطالعه و تحقیق کنید و از این فرصت برای برقراری ارتباط بیشتر و صمیمانه‌تر با او بهره ببرید.                                                                                                                     خلاصه: داستان فیلم پیچیده و پیام‌های آن ضد دین و ضد هنجارهای اجتماعی است. خشونت در آن بسیار زیاد و برخی شخصیت‌ها به صورت شیطانی به تصویر کشیده می‌شوند. همجنس‌گرایی و پوچ‌گرایی به امری بدیهی در آن تبدیل می‌شود.

یک ماجراجویی جذاب، سرگرم‌کننده و فراتر از ژانرها که خنده‌دار، سرگیجه‌آور و به‌یادماندنی است، این فیلم بسیار فراتر از یک فیلم معمولی است. اگر فیلم‌نامه‌های فیلم‌های کونگ فو هاستل، ماتریکس، بودن جان مالکوویچ، اسپیس‌بالز، کیل بیل و مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست با هم ترکیب شوند، نتیجه چیزی شبیه به این فیلم خواهد بود. این فیلم بسیار چیزها برای دنبال کردن دارد و سازندگان آن به‌طور هوشمندانه لایه‌های مختلف را روی داستانی که به نظر می‌رسد کسل‌کننده است، می‌افزایند: یک زوج چینی حدودا 50 ساله تلاش می‌کنند تا اظهارنامه مالیاتی خود را مجددا ارسال کنند، در همان روزی که در خشکشویی خود مهمانی می‌گیرند تا پدر/پدرزن مسن خود را تحت تأثیر قرار دهند. اما هیچ چیز کسل‌کننده یا قابل پیش‌بینی در مورد اتفاقاتی که در طول روز رخ می‌دهد وجود ندارد، زیرا ایولین با گسترش آگاهی خود از طریق مسخره‌ترین وظایف، به صورت روحی از طریق سفر به نسخه‌های مختلف خود که بر اساس تمام تصمیمات "درهای لغزنده" او شکل گرفته‌اند، بازدید می‌کند. تمام بازیگران شایسته تحسین هستند، اما ستایش ویژه‌ای به یئو، کوان و کرتیس برای اجراهای شاد و تماشایی آنها تعلق می‌گیرد. هسو و هنگ نیز در نقش جوی ملانکولیک (که به صورت آیرونیک نامگذاری شده) و پدر چینی سرسخت، که هر دو رابطه پیچیده‌ای با ایولین دارند، فوق‌العاده هستند.در مورد شادی، بهترین کار این است که این فیلم را ببینید و بدانید که ارزش دیدن دارد. اگرچه پیچش‌های زیادی در آن وجود ندارد، اما انرژی بی‌معنی و جمعی خاصی در آن وجود دارد و تماشای آن در میان تماشاگران خندان، شرمنده و حتی گریان، ایده‌آل است. یکی از شوخی‌های چندجهانی که ارزش طعنه زدن دارد، شامل یک شوخی شبیه به راتاتویی است، به جز اینکه حیوان مورد نظر یک راکون است، نه یک موش. هری شوم جونیور در نقش آشپزی شبیه به لینگوینی در یک رستوران استیک ژاپنی ظاهر می‌شود، جایی که یکی از شخصیت‌های چندوجهی ایولین کار می‌کند. این صحنه نه تنها خنده‌دار است، بلکه مانند فیلم، به طرز شگفت‌انگیزی تاثیرگذار است. مسائل والدین و فرزندان یکی از موضوعات اصلی است و داستان موضوعات سنگینی مانند افسردگی، کسالت، ناامیدی زناشویی و همجنس‌گراهراسی را بررسی می‌کند، اما با دوزی سنگین از شوخ‌طبعی، چشم‌های درشت و امید.