تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشبر اساس مجموعه کتابهای برنده جایزه مالوری بلکمن، سریال ناغتس + کراسز در آلبیون، جایگزینی تخیلی برای انگلستان، اتفاق میافتد که در اروپای تحت استعمار آپریکا (آفریقا در این جهان) واقع شده است. در آپریکای امروزی، کراسهای تیرهپوست همه قدرت را در دست دارند، در حالی که ناغتسهای روشنپوست تقریباً یک طبقه پاییندست دائمی هستند. در این بستر، سیفی (ماسالی بادوزا)، دختر یک مقام قدرتمند کراس، به طور اتفاقی با کالوم (جک رووان)، پسر ناغتسهای در حال تلاش، ملاقات میکند. روابط ناغتس-کراس غیرقانونی است، اما آنها به هر حال عاشق هم میشوند، که آنها و خانوادههایشان را در معرض خطر بزرگی قرار میدهد. در حالی که ناغتسهای تحت ستم به طور مداوم بیقرارتر میشوند و کراسها مصممتر به ناکام گذاشتن پیشرفت آنها هستند، سیفی و کالوم در توطئههای سیاسی درگیر میشوند که ممکن است نتایج فاجعهباری داشته باشد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد نژادپرستی در دنیای این داستان صحبت کنند. چگونه با افراد روشنپوست در آلبیون برخورد میشود؟ چه امتیازاتی برای افراد تیرهپوست در نظر گرفته شده است؟ نژادپرستی در آلبیون چگونه با نژادپرستی در آمریکا در دوران مدرن شباهت دارد؟ چه نتیجهگیریهایی انتظار میرود از این داستان داشته باشیم؟
- چگونه نافتس و کراسز از سریالهای علمی-تخیلی سنتی متمایز میشود؟ چگونه عناصر ژانر علمی-تخیلی خود را با نمایش مبارزات و چالشهای واقعگرایانه متعادل میکند؟ آیا شخصیتهای تیرهپوست در داستانهای علمی-تخیلی رایج هستند؟ چه نوع نقشهایی معمولاً به افراد رنگینپوست اختصاص داده میشود؟ و در مورد سفیدپوستان چطور؟
- شخصیتها در سریال «نقطهها و ضربدرها» چگونه همدلی و دلسوزی را نشان میدهند؟ چرا این ویژگیهای شخصیتی مهم هستند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که نافتس + کراسس مجموعهای است درباره واقعیتی جایگزین که در آن افراد رنگینپوست برتری دارند و شهروندان روشنپوست طبقهای تحت ستم هستند. این معکوسسازی داستانی بهطور مؤثری برخی از نژادپرستیهای واقعی را که مردم تحمل میکنند، نشان میدهد و ممکن است بینندگان را به همدلی و دلسوزی سوق دهد. خشونت بخشی از این مجموعه است: شخصیتها در یک گروه اعتراض سیاسی شرکت دارند و خشونتی در ارتباط با قیام آنها وجود دارد، از جمله خشونت پلیس که شامل ضربه زدن به پسری جوان با باتون و سپس افتادن او به کما میشود. یک قتل و مرگهای دیگر در صفحه نمایش اتفاق میافتد، اما هیچ صحنه دلخراشی وجود ندارد و خون کمی به نمایش درمیآید. استفاده از الفاظ زشت در این مجموعه کم است: ما کلمه «شیت» را میشنویم و یک توهین نژادی ساختگی برای افراد روشنپوست: «بلنکرز». یک داستان عاشقانه در مرکز داستان قرار دارد، اما آنچه ما میبینیم ملایم است: بوسیدن و اشاره به رابطه جنسی. یک زوج متأهل به یکدیگر خیانت میکنند و بر سر آن دعوا میکنند؛ ما یکی از آنها را میبینیم که با دوستپسرش میبوسد، اگرچه قبل از اینکه بتوانند رابطه جنسی داشته باشند، متوقف میشوند. شخصیتها در بارها و جمعها نوشیدنی میخورند، اما کسی مست نمیشود؛ نوجوانان نوشیدنی الکلی میخورند (شایان ذکر است که سن قانونی نوشیدن الکل در انگلستان، جایی که این نمایش ساخته شده است، ۱۸ سال است). این نمایش بر اساس مجموعه محبوب نوجوانان ساخته شده است و برای نوجوانان مناسب است و تماشای آن برای کل خانواده خوب است.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بازیگران جذاب، طراحی لباس و صحنه هوشمندانه و چشمنواز، و یک پیشزمینه تاریخی جایگزین جذاب در این مجموعه تلویزیونی با هم ترکیب شدهاند تا تماشاگران را به ادامه تماشا ترغیب کنند. داستان عاشقانهای شبیه به رومئو و ژولیت در مرکز داستان نوتس و کراسز کمی خام است - سِفی و کالوم قبل از اینکه به عشقی برسند که نیاز به فداکاری دارد، خیلی با هم ارتباط ندارند - اما وقتی بقیه داستان اینقدر جذاب است، میتوان این را نادیده گرفت. یکی از جذابترین جنبههای نوتس و کراسز نحوه نمایش تفاوتها بین آلبیون و انگلستان دنیای واقعی است: مجسمهای از یک زن سیاهپوست زیبا در خط آسمان آلبیون خودنمایی میکند؛ کراسهای قدرتمند لباسهای آفریقایی رنگارنگ میپوشند؛ و موهای فرفری، بافت و dredlock اوج ظرافت دیپلماتیک است. در همین حال، وضعیت کمتر ارزشمند نوتس بهطور ظریف در لباس و ظاهرشان به نمایش گذاشته شده است: آنها تقلیدهای ارزانقیمت از پارچههای آفریقایی میپوشند و بافتهایشان آویزان و بیشکل است.خشونتهای نژادی علیه کالوم و هموطنان روشنپوست او در آلبیون، آشکار و تاثیرگذار است. وقتی کالوم در یک مهمانی دستش را میبرد، بانداژ قهوهای تیرهای به او میدهند. تیتر یک روزنامه، حادثهای از خشونت رسمی را به عنوان "اقدام پلیس علیه اوباش ناوت" توصیف میکند و داستان را با تصویری از یک جوان رنگپریده با نگاه خشمگین و کلاهفروشی نشان میدهد. آثار هنری در موزهها، خانهها و مکانهای عمومی فقط صلیبها را به تصویر میکشند. شخصیتهای صلیبی با بیتفاوتی در مورد موضوعاتی از هوش ناوتها تا زندگی جنسی آنها صحبت میکنند، با این اطمینان که با واکنش کمی مواجه خواهند شد. با بالا گرفتن داستان ناوتها و صلیبها به سمت شورش، به راحتی میتوان دید که این یک تمثیل برای زمانه ماست، تمثیلی که کاملا جذاب است، اما امید میرود که بیننده آن را پیشگویی نکند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.