پرندگان خشمگین ۲

قرمزی، بعد از نجات جزیره پرندگان در جنگ با خوک ها، تبدیل به قهرمان جزیره شده و با دوستانش، امنیت جزیره را تأمین میکند. همچنان که درگیری هایی جزئی بین پرندگان و خوک ها در جریان است، ناگهان پای جزیره عقاب ها نیز به میان کشیده میشود. گلوله هایی یخی از طرف جزیره عقاب ها به سمت جزیزه خوک ها شلیک میشود و همین، خوک ها را مجاب میکند که با پرندگان صلح کنند و به دشمن مشترک بپردازند. زیتا، عقابی که از زندگی در جزیره یخی عقاب ها خسته شده، به دنبال فتح جزیره پرندگان و جزیره خوک هاست و قرمزی، سیلور، چاک، بمب و ایتن از پرندگان و لئونارد، کورتنی و گری، از خوک ها، برای از کار انداختن ابرسلاح عقاب ها، راهی جزیره عقاب ها میشوند. از سوی دیگر، سه پرنده کوچک که مشغول بازی و شبیه سازی جنگ خوک ها و پرندگان بودند، خواهران و برادران خود را که هنوز در تخم بودند، در ساحل گم میکنند و برای پیدا کردن آنها راهی دریا میشوند. تیم راهی جزیره عقاب میشود، ایتن فاش میکند که زیتا قبلا نامزد او بوده ولی او، بخاطر عدم آمادگی برای ازدواج، در روز عروسی فرار کرده است و به خاطر همین جرئت مقابله با زیتا را ندارد و بر میگردد. باقی تیم راهی مکان نگهداری ابرسلاح میشوند ولی قرمز و سیلور، با بدبیاری، به چنگ زیتا می افتند و زندانی میشوند. زیتا نیز با کشف تکنولوژی ساخت سلاحی که به جزیره خوک ها و پرندگان برسد، فرمان نهایی حمله را صادر میکند و به سمت جزایر شلیک میکند. ایتن، که خانه خود و کل جزیره را در معرض نابودی میبیند، دوباره به سمت جزیه عقاب ها حرکت میکند. 10 دقیقه پیش از شروع حمله نهایی، سیلور و قرمزی، موفق میشوند فرار کنند و به بقیه تیم بپیوندند. آنها نقشه میکشند ابرسلاح را قبل از شلیک از کار بیاندازند، اما موفق نمیشوند و همگی اسیر میشوند. در این لحظه ایتن نیز سر میرسد و به دست و پای زیتا می افتد تا او را ببخشد و از حمله منصرف شود، اما زیتا اظهار میکند این کار را بخاطر کینه از او انجام نمیدهد و اصلا در این مدت به او فکر نکرده است. در همین حین، سیلور نقشه ای میکشد تا در هنگام شلیک ابرسلاح، گلوله ها به داخل سلاح برگردند و سلاح را نابود کنند. سیلور و چاک از حواس پرتی بقیه استفاده میکنند و نقشه را عملی میکنند و سلاح نابود میشود. پرندگان کوچک نیز، تخم ها را نزد ماری پیدا میکنند و با او درگیر میشوند و تخم ها را نجات میدهند و به جزیره پرندگان برمیگردند. زیتا پس از نابودی ابرسلاح، به کار بد خود پی میبرد، با ایتن آشتی میکند و بار دیگر با او ازدواج میکند و خوک ها و پرندگان و عقابها با هم صلح میکنند. از آن سو، پرندگان کوچک متوجه شکسته شدن تخم ها میشوند، اما در کمال ناباوری، به جای پرنده، از داخل تخمها، مار بیرون می آید. در همان لحظه مار با سه جوجه از راه میرسد و پرنده های کوچک متوجه میشوند اشتباها تخم های مار را برداشته اند. بچه مارها به مادرشان میرسند و جوجه پرنده ها به خانواده شان. در انتها، جوجه پرنده ها در حالی که حواس خواهر و برادرهایشان پرت است، راهی دریا میشوند.

• پیامدهای خودخواهی های قرمزی چیست؟ آیا قرمزی در انتهای داستان شخصیت دوست داشتنی تری بود یا در ابتدا؟ اینکه اهالی دو جزیره، بجای انتقام جویی از زتا، او را بخشیدند، چه اثراتی دارد؟ اگر ایتن در ابتدا، ماجرا را صادقانه برای قرمزی و دیگران تعریف میکرد، آنها نمیتواستند مانع خرابی های بعدی شوند؟ آیا ورود بی اجازه کورتنی و دوستانش به خانه قرمزی کار درستی بود؟ آیا دزدیدن کارت ورود یکی از عقاب ها توسط پرنده ها و خوک ها، راه درستی برای رسیدن به هدف بود؟ آیا بهتر نبود بچه ها به جای اینکه خود به دنبال خواهر و برادرهایشان به دل دریا بزنند، پدر و مادرشان را خبر میکردند   خلاصه: پیامدهای خودخواهی چیست؟ آیا قرمزی در انتهای داستان شخصیت دوست داشتنی تری بود یا در ابتدا؟

والدین لازم است بدانند که این انیمیشن، در برخی موارد، حاوی صحنه هایی خشونت آمیز است، مثل حمله زتا با منجنیق به جزیره پرندگان و آتش گرفتن خانه آنها، شکنجه و حبس مهندس در یخ توسط زتا، برخی ناسزاهای خفیف مثل «خنگ». همچنین صحنه های دلهره آور مثل سقوط قرمزی یا بچه پرنده ها از ارتفاع، مواجهه بچه ها با مار و ناهنجاری هایی از جمله پرخوری از جانب قرمزی، دروغگویی ایتن، دزدی دوستان قرمزی از یکی از عقاب ها و یک مورد شرب خمر و بوسه و چند مورد رقص نیز به چشم میخورد. همچنین رابطه سیلور و قرمزی و زتا و ایتن نیز در نهایتا به یک رابطه عشقی منجر میشود. در این اثر، سه بچه پرنده، برای جبران اشتباهشان، بدون اطلاع پدر و مادر، به دل دریا میزنند و جان خود را به خطر می اندازند.     خلاصه:بهتر است والدین درباره تحول زتا و قرمزی نسبت به ابتدای داستان، با کودکان خود صحبت کنند و اجازه دهند، کودک، خود نکات ظریف را متوجه شود.

این دنباله‌ی پرهیجان، با شوخی‌های بامزه، صداپیشه‌های عالی و داستانی درباره‌ مأموریتی برای تشکیل یک ابرقهرمان، سرگرم‌کننده‌تر از فیلم اول است. این دومین قسمت، با نیتی خوب و قابل پیش‌بینی است که در آن پرندگان و خوک‌ها مجبور می‌شوند برای مقابله با دشمنی قدرتمندتر، با یکدیگر همکاری کنند. همچنین نشان می‌دهد که ناامنی رد چگونه باقی مانده است، زیرا او تنها به‌تازگی پذیرفته و مورد احترام قرار گرفته است. اگرچه برخی از شوخی‌های کلامی و بصری فیلم تکراری هستند (زیرا بچه‌های کوچک احتمالاً هیچ‌وقت از شوخی‌های مربوط به عریانی خوک‌ها خسته نمی‌شوند)، اما اضافه شدن جزیره‌ سوم مرموز به اندازه کافی جذاب است که مخاطبان جوان را درگیر نگه دارد.این فیلم دارای چند زیرداستان عاشقانه است که به دسته‌بندی‌های آشنایی تعلق دارند: «از نفرت تا عشق» (در این مورد، بیشتر شبیه «از ناامیدی تا فُرتی») و «دومین شانس» (این نقد، پایان اصلی داستان را فاش نمی‌کند). یکی از این روابط عاشقانه کمی برای کودکان کوچک پیچیده است، اما پایان خوش داستان می‌تواند رضایت کسانی را که به پایان‌بندی‌های شبیه داستان‌های شاهزاده‌خانم‌های دیزنی عادت دارند، جلب کند. جلوه‌های بصری الهام‌گرفته از اپلیکیشن‌ها و کنتراست بالا، همراه با ظاهر بامزه پرندگان و خوک‌ها، می‌تواند برای کودکان جذاب باشد. همچنین، طنز فیزیکی سبک و احمقانه فیلم می‌تواند برای کودکان سرگرم‌کننده باشد. اگرچه این فیلم گنجینه‌ای برای خانواده‌ها نیست، اما مطمئناً می‌تواند خنده‌های کافی را برای تبدیل شدن به ۱۰۰ دقیقه سرگرمی مناسب برای نوجوانان ایجاد کند.