نه در سناریو: گوسفند سیاه در خانواده میلیاردر

درباره فیلم

این داستان الیزابت گرین است، داستان رستگاری و بقای او. او خواهر میلیاردر جنجالی بریتانیایی، سر فیلیپ گرین است. او از نظر مادی در رفاه کامل بزرگ شده است. اما دوران کودکی او سرد و بی‌عاطفه بوده و تمام توجهات معطوف به فیلیپ بوده است. تمام دیوارهای آپارتمان مادرش با بریده‌های روزنامه‌ای از پسر ثروتمند و موفقش، فیلیپ، پوشانده شده بود، سر فیلیپ، همان‌طور که در سال ۲۰۰۷ توسط ملکه لقب شوالیه گرفت. دیوارهای آپارتمان به گونه‌ای بود که گویی او دختری نداشت و الیزابت هم همین‌طور احساس می‌کرد. بنابراین او در طول زندگی‌اش در لندن، هند و نیویورک به دنبال عشق و توجه بود. او فکر می‌کرد با پیدا کردن مردی احساس عشق خواهد کرد، با مردان زیادی رابطه داشت، اما باز هم احساس عشق نکرد. در سال ۱۹۷۵، در پونا، هند، او لباس نارنجی پوشید و در پای گورو، بهاگوان راجنیش نشست. (سریال Wild Wild Country در نتفلیکس) او در آنجا عاشق یک کارگردان فیلم هندی شد، که متاهل و دارای دوست‌دختری بود. او با دوست‌دختر او ملاقات کرد. در اواخر دهه ۷۰، پس از دو سال با گورو، در لندن ازدواج کرد، اما ازدواج خوشایندی نبود و سه فرزند داشت که بزرگترین دستاورد او بودند. اما آن ازدواج ۲۳ ساله به هم خورد و با درخواست طلاق، او شروع به دور شدن از خانواده و نقل مکان به نیویورک کرد. او شروع به درک این موضوع کرد که عشقی که می‌خواهد در تمام این مدت در درون او بوده است. او کتاب «Not in the Script» را در مورد زندگی‌اش نوشت و جوان آمریکایی به نام برایان (Kayne Lee Harrison) برای مصاحبه با او در مورد ساختن کتاب به فیلم، نزد او آمد، او راوی و مفسر داستان شد و از این طریق به زندگی و ازدواج خودش نگاهی انداخت.