درباره فیلم
با کنار گذاشتن واقعیت تحمیلی، دختران کشیش ران الگوهایی خوب هستند.
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: ندارد
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشپس از زندگی در خانه والدینشان (و حضور در برنامه تلویزیونی واقعگرایانه پدرشان به نام Run's House) به مدت چهار سال، خواهران آنجلا و ونزا سیمونز، سدل ریور نیوجرسی را ترک میکنند و به لس آنجلس میروند تا شعبهای از شرکت کفش و لوازم جانبی خود به نام Pastry را در ساحل غربی افتتاح کنند. دخترعموشان جسیکا نیز از بروکلین به آنجا میآید، مجهز به مدرک تجارت و دستورالعملهایی برای کمک به موفقیت دختران در راهاندازی شرکتشان — در همین حال، او روی مبل آنها میخوابد. چهارمین عضو گروه، آلیشیا، خوانندهای کالیفرنیایی است که بهطور اتفاقی به ساختمان آنها نقل مکان کرده تا به فعالیتهایشان نزدیکتر باشد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد میزان واقعیت این مجموعه و میزان برنامهریزی و یا فیلمنامهنویسی آن صحبت کنند. آیا فکر میکنید این برنامه ساختار مشخصی دارد یا اینکه همه اتفاقی در دوربین ثبت شده است؟ به نظر شما تهیهکنندگان برنامه تا چه حد در شکلدهی اتفاقات هر قسمت نقش دارند؟ در مورد ونزسا و آنجلا، آیا فکر میکنید آنها خودشان هزینههای کسبوکارشان، آپارتمانی که در آن زندگی میکنند، لباسهایی که میپوشند و رستورانهایی که میروند را پرداخت میکنند، یا اینکه فکر میکنید پدرشان، کشیش ران، هزینهها را میپردازد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این اسپین آف از Run's House یک انتخاب مناسب سنی برای نوجوانان و جوانان است که اصرار به تماشای یک برنامه واقعنما دارند و والدین محتاطی که در تلویزیون شاهد مثالهای بد زیادی بودهاند. ونزسا و آنجلا در اوایل دهه بیست زندگی خود هستند، اما برخلاف بسیاری از زنان جوان هم سن و سال خود در تلویزیون، با وقار و احترام رفتار میکنند. گفتگوهایشان پاکیزه است (به جای استفاده از فحشهای سانسور شده)، و نمایشهای معمول برنامههای واقعنما به سادگی در مورد آنها صدق نمیکند. تنها پرچم قرمز واقعی مصرفگرایی است، زیرا این مجموعه به وضوح وسیلهای برای ترویج برند مد نوپای دختران، Pastry است. از این دیدگاه، این مجموعه مانند یک آگهی بازرگانی طولانی برای دختران و کالاهایشان عمل میکند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
با اینکه ددی گرلز به عنوان یک برنامه واقعنما تبلیغ میشود، اما بیشتر شبیه یک نمایشنامه از پیش نوشته شده و ساختگی به نظر میرسد؛ تقریباً مثل یک سریال کمدی بدون صدای خنده. در یکی از قسمتها، برای مثال، خواهرها برای قدم زدن بیرون میروند و به طور اتفاقی به یک زیستگاه حیات وحش برای شیر کوهی و مار زنگی میرسند، درست زمانی که پدرشان با تلفن همراه آنجلا تماس میگیرد. اما، البته، سیگنال ضعیف است، و این موضوع باعث شوخی میشود که پدر و مادر فکر کنند او یک شیر کوهی خریده -- یا حتی بدتر، اینکه توسط یکی از آنها مورد حمله قرار گرفته. در آپارتمان، کسی در را میزند، و دخترها کاغذ رنگی را به هوا پرتاب میکنند، فکر میکنند که جسیکا، دختر عموشان، است. اما، غافلگیرکننده است! فقط همسایهشان، آلیسیا، است که برای دادن هدیهای به مناسبت خانهنوعی سر زده. ثانیهها بعد، جسیکا میرسد... تقریباً انگار منتظرش بودند. منظورم را میفهمید.در حالی که بزرگسالان ممکن است علاقهای به ماجراجوییهای افراطی این افراد ثروتمند در دهه ۲۰ زندگیشان نداشته باشند، نوجوانان و جوانان آنها را دوستداشتنی مییابند و بهترین خبر برای والدین این است که این افراد الگوی خوبی هستند. در واقع، آنها احترام به خود و بدنشان را جذاب جلوه میدهند، که پادزهری ضروری در برابر هجوم پیامهای منفی است که دختران جوان از برنامههای واقعنمای دیگر در امتیوی و جاهای دیگر دریافت میکنند (مثل باشگاه دختران بد). وقتی صحبت از این تکه از «واقعیت» میشود، آنجلا و ونزسا ممکن است از روی یک فیلمنامه کار کنند... اما حداقل رفتاری را الگو قرار میدهند که تماشای آن میارزد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.