وانکا

ویلی وانکا که یک شعبده‌باز و مخترع است برای افتتاح فروشگاه شکلات‌فروشی به اروپا می‌آید؛ در حالی که سرمایه‌ای ندارد. او که جایی ندارد تا شب را در آنجا صبح کند، توسط فردی به نام بلیچر، فریب خورده و به پانسیون خانم اسکوربیت می‌رود. در آنجا او قراردادی چند ده صفحه‌ای را امضا می‌کند؛ بدون اینکه بداند مفاد آن چیست! چرا که ویلی وانکا بی‌سواد است. فردای آن روز او برای فروش شکلات به مرکز شهر می‌رود اما با دخالت کارتل شکلات‌سازی آقای اسلگورث، بساطش جمع شده و سکه‌هایش نیز مصادره می‌شود. اکنون او که توان پرداخت هزینه اقامت در پانسیون را ندارد به موجب امضای قرارداد، 10000 سکه بدهکار شده و باید برای 10000 روز در پانسیون کار کند! و اجازه خروج از آنجا را هم ندارد! ویلی که شوکه شده است به دنبال راهی برای فرار از این وضعیت است. او به همراه نودل، دختر یتیمی که  مانند او اسیر خانم اسکوربیت شده است و چند نفر از دیگر کارکنان آنجا که دچار همین شرایط هستند، نقشه‌ای برای بیرون‌رفتن از آنجا و فروش شکلات می‌کشند تا بتوانند بدهی خود را پرداخته و آزاد شوند. بالاخره آن‌ها فروشگاه شکلات خود را افتتاح می‌کنند اما با خرابکاری کارتل شکلات آقای اسلگورث و خانم اسکوربیت، مغازه‌شان در آتش می‌سوزد. ویلی که ناامید از ادامه کار است، به طور ناگهانی متوجه می‌شود که نودل، از اقوام آقای اسلگورث است. در نتیجه سعی می‌کند دست این کارتل مخوف را رو کند. آن‌ها بار دیگر با همکاری یکدیگر نقشه‌ای طراحی کرده و از فساد آقای اسلگورث و همکارانش، پرده برمی‌دارند و آن‌ها را به دست قانون می‌سپارند. نودل با اطلاع از اینکه اسلگورث، عموی او بوده و اموال پدرش را غصب کرده است و همینطور یافتن مادرش، نزد او می‌رود. ویلی نیز یک کارخانه شکلات‌سازی ساخته و عجیب‌ترین و خوشمزه‌ترین شکلات‌های دنیا را تولید می‌کند.

• درباره داستان فیلم و پیام‌های آن با فرزندان خود گفتگو کنید و از آن‌ها سوال کنید: پیام فیلم چه بود؟  چرا وانکا توانست به آرزویش برسد؟  مادر ویلی به دنبال بیان چه نکته‌ای به پسرش بود؟ منظور نودل از این جمله چه بود:  آدم حریص نیازمندان رو می‌بلعه؛ رسم دنیا همینه! آیا می‌توان دنیا را تغییر داد؟ نظر تو چیست؟ خلاصه: درباره پیام فیلم، تصمیمات شخصیت‌ها و اهمیت دوستی و رفاقت با فرزندان خود گفتگو کنید.

این فیلم، یک فیلم موزیکال است که می‌توان گفت نیمی از آن به ساز و آواز و رقص می‌گذرد. رویدادها و صحبت‌ها با موسیقی و آواز بیان می‌شوند. برخی از سکانس‌های موزیکال با رقص و آواز مختلط زن و مرد همراه است.  داستان فیلم خیالی و فانتزی است و برای مخاطبان علاقمند به داستان‌های خیالی، جذاب خواهد بود. از طرف دیگر فیلم پر از رنگ‌های شاد و مفرح است. روحیه ویلی وانکا، روحیه خشنودی و خرسندی و عدم ناامیدی است. او ترسی در دل ندارد و واکنشش به هر اتفاق بدی تنها نگرانی و تعجبی کوتاه‌مدت است؛ گویا می‌داند که بالاخره به نحوی از این مخمصه بیرون می‌آید. او حتی معتقد است می‌توان دنیا را تغییر داد و البته سعی دارد این اعتقاد را عملی کند. در ظاهر گویا فقط شکلات‌سازی اهمیت دارد اما در پایان فیلم، مخاطب متوجه می‌شود که هدف در کنار مردم‌بودن، دوستی و شاد‌بودن است و شکلات تنها بهانه‌ای است برای آغاز این دوستی و کنار هم بودن‌ها. این مهم توسط دیالوگی از زبان مادرِ ویلی بیان می‌شود که: شکلات مهم نیست، مهم مردمی هستند که در کنار تو حضور دارند. بهتر است بدانید شخصیت‌ها در این فیلم پیچیده و مبهم نیستند بلکه یا سفید هستند و یا سیاه. در نتیجه تمیزدادن این شخصیت‌ها برای مخاطب آسان است و در نتیجه قضاوت آسان‌تر خواهد بود.  خشونت‌های فیلم چندان جدی نیستند. و در پایان توصیه می‌کنیم نسخه پالایش‌شده این فیلم را در کنار خانواده تماشا کنید.   خلاصه: خشونت فیلم جدی نیست. شخصیت‌ها یا سفید هستند و یا سیاه در نتیجه عاری پیچیدگی و ابهام هستند. پیان فیلم دوستی و شادبودن است که می‌تواند دنیا را تغییر دهد. تقریبا نیمی از فیلم موزیکال است. برای تماشا از نسخه‌های پالایش‌شده استفاده کنید.

این داستان شیرین و خوش‌بینانه‌ی خلقت، یک سرگرم‌کننده‌ی رنگارنگ و صمیمی برای مردم است، هرچند که چند اشتباه کوچک دارد. کارگردان پل کینگ (که فیلم‌نامه را نیز co-wrote کرده) دست‌خط پدینگتون خود را به این اقتباس از داستان کلاسیک کودکان رولد دال آورده است. شالامه خواننده‌ی فوق‌العاده‌ای نیست، اما آهنگ‌ها کوتاه، گیرا و مناسب خانواده هستند. یک زیرزمین ملانکولیک درباره انگیزه‌های وانکا برای ساختن شکلات‌های کامل وجود دارد، اما شالامه وانکای جوان‌تر را با یک هوای بی‌گناه و رویایی بازی می‌کند -- نه احساسات گاه‌وبی‌گاه عجیب و غریب و کرپی که در اجراهای قبلی جانی دپ یا جین وایلدر از وانکا دیده می‌شد. کالمان به‌طور فوق‌العاده‌ای به عنوان خانم اسکروبییت بدجنس است، که تنها توسط سه شکلات‌ساز بی‌دست‌وپا و حیله‌گر شکست می‌خورد، که توسط ژوزف عالی و زوج کمدین لوکاس و باینتون بازی می‌شوند.از میان تمام شخصیت‌های مکمل، نودل شجاع است که بیشترین تاثیر را بر جای می‌گذارد. او یک یتیم است که تحت فشار قرار گرفته و بینندگان در حالی که او و وونکا به ماجراجویی‌های ساخت شکلات می‌پردازند، برای او هورا می‌کشند (مانند یک سفر به یاد ماندنی برای دوشیدن یک زرافه). هیو گرانت به صورت خنده‌داری در نقش اولین اومپا لومپا که با وونکا سر و کار دارد، ظاهر می‌شود و در هر صحنه‌ای که حضور دارد، صحنه را می‌دزدد. طراحی تولید بسیار خیال‌انگیز است، به ویژه در سکانس فروشگاه شکلات. با این حال، فیلم‌نامه صادقانه کینگ و سایمون فارنابی نیازی به جوک‌های چاق‌هراسانه درباره شخصیت کی نداشت. این جوک‌ها خوب از آب در نیامده‌اند و شخصیت‌های شکلات‌خور دیگری وجود دارند که رئیس پلیس همیشه گرسنه یک شوخی کلیشه‌ای است. این موضوع ناامیدکننده است، اما بقیه فیلم بار دیگر نشان می‌دهد که کینگ می‌داند چگونه یک فیلم خانوادگی پر از تخیل را برای همه سنین بسازد.