مومیایی ها

در دنیای زیرین (دنیای مرده‌ها، جایی که مومیایی‌ها هستند) ارابه سواری به نام «تات» در آخرین مسابقه‌ی خود دچار حادثه می‌شود. احساس ترس و نگرانی نسبت به سرعت و سواری او را وادار به خانه نشینی می‌کند و روزهای خود را تنها با امضا دادن به طرفدارانش می‌گذراند. از طرفی فرعون قصد دارد «همسری برگزیده» برای دخترش شاهزاده «نِفِر» انتخاب کند. برای انتخاب فرد منتخب رسم خاصی وجود دارد. ارثیه خانواده سلطنتی یک زیورآلات جادویی به نام ققنوس است که توسط الهه عشق زنده می‌شود و به سمت فرد منتخب به پرواز درمی‌آید. تصادفا ققنوس با بومرنگ «سِکحِم» برخورد می‌کند و در خانه‌ی تات می‌افتد. ماموران فرعون تات را به قصر می‌برند. او و شاهزاده نِفر تمایلی به ازدواج ندارند. انگشتری به تات داده می‌شود که باید تا روز عروسی نگه دارد وگرنه چشم‌ها و زبانش را از دست می‌دهد. در دنیای زنده‌ها باستان شناسی به اسم «سیلوستر کارنابی» متوجه می‌شود مقبره شاهزاده نِفِر خالی است، او از طریق یک حشره‌ی نورانی و عجیب‌‌ به دنیای زیرین راهی پیدا می‌کند! کارنابی با یک ربات نسبتا کوچک که قابلیت کنترل از راه دور دارد، حلقه‌ی ازدواج تات را از دنیای زیرین به سرقت می‌برد تا در موزه‌ی لندن نگهداری کند. تات، نِفِر، سِکحِم و حیوان خانگی‌اش از مصر به لندن می‌روند. اتفاقات زیادی در لندن روی می‌دهد. نِفِر که همیشه عاشق خوانندگی است با مردی به نام «ادوارد مورفی» آشنا شده و با کمک او به خواننده‌ای مشهور تبدیل می‌شود. از طرفی این سفر به نِفِر و تات کمک می‌کند تا بیشتر یکدیگر را بشناسند. بعد از کلی ماجراجویی و تعقیب و گریز در نهایت تات و نِفِر موفق می‌شوند کارنابی را شکست داده و به دنیای زیرین برگردند و باهم ازدواج کنند.

• تات به خاطر یادآوری خاطرات ناخوشایند از روز حادثه همیشه احساس ناراحتی و افسردگی می‌کند، والدین می‌توانند در مورد تفاوت‌های «زندگی با ترس‌ها» و یا «رویارویی با آن‌ها» با فرزندانشان گفت‌وگو کنند. تات اوایل انیمیشن از نظر روحی چگونه بود؟ به نظرت مواجه شدن با ترس‌ها کار راحتی است؟ زندگی کردن با آن‌ چطور؟ تات چگونه توانست ترس‌هایش را کنار بگذارد؟ می‌توان در مورد کار بسیار خوب تات در کمک کردن به پیرزن نیز صحبت کرد. آیا او هم چنین تجربه‌ای داشته؟ خلاصه: والدین می‌توانند در مورد ترس و راهکار مقابله با آن و همینطور کمک به افراد ناتوان با فرزندشان صحبت کنند.

انیمیشن «مومیایی‌ها» از عناصر مصر باستان الهام گرفته و به داستانی با موضوع عاشقانه می‌پردازد. کاراکترها و اتفاقات کودکانه زیادی وجود دارد اما موضوع داستان بزرگسالانه است. در دنیای زیرین جایی که مردگان بعد از مرگ در آن زندگی می‌کنند، دو جوان به دستور فرعون باید باهم ازدواج کنند اما فردی از دنیای زنده‌ها حلقه‌ی ازدواج آن‌ها را می‌رباید. در ادامه آن‌ها راهی دنیای زنده‌ها می‌شوند، این سفر به علاقه‌مند شدن این دو نفر کمک می‌کند. این دو جوان هر دو دغدغه‌ها و اهداف متفاوتی دارند؛ شاهزاده «نِفِر» تنها دختر پادشاه مصر است که همیشه در آرزوی خوانندگی است و در دنیای زنده‌ها به شهرت زیادی می‌رسد. دیگری مرد جوانی است که اعتماد به نفس خود را در سواری کردن از دست داده است، تلاش او برای رویارویی با ترس‌هایش پیام‌های آموزنده‌ای برای مخاطبان دارد. علت برخی حوادث مشخص نیست؛ مثلا نحوه‌ی عبور از دنیای زنده‌ها به دنیای زیرین و یا بالعکس گنگ و مبهم است. به علاوه فضا سازی دنیای زیرین بیشتر شبیه یک شهر باستانی است تا دنیای مردگان. به طوری که شاید برخی از مخاطبان کودک اصلا متوجه نشوند که این سه مومیایی در حال حاضر زندگی پس از مرگ را تجربه می‌کنند. ممکن است برای فرزندتان این سوال پیش بیاید که مومیایی چیست. می‌توان در مورد مومیایی کردن اجساد مردگان و علت آن با فرزندان صحبت کرد. این فرهنگ مصریان از اعتقاد آن‌ها به جهان پس از مرگ سرچشمه گرفته شده که البته برخی از این رسوم از تیررس خرافات و افسانه‌ها دور نمانده است. این انیمیشن برای کودکان زیر 7 سال خشونت نسبتا بالایی دارد. به دلیل وجود برخی ناهنجاری‌ها استفاده از نسخه دوبله و بازبینی‌شده توصیه می‌شود. خلاصه: این محصول داستان عاشق شدن تدریجی دو جوان را روایت می‌کند که البته با کاراکترها و اتفاقات کودکانه نیز همراه است. با توجه به اینکه عناصر و فرهنگ مصر باستان نشان داده می‌شود، می‌تواند برای مخاطبان کودک جالب باشد. استفاده از نسخه بازبینی شده توصیه می‌شود.

احیا کردن مصر باستان احتمالاً برای کودکان جذاب خواهد بود، به‌ویژه وقتی با یک شاهزاده خانم همراه شود که آهنگ‌هایی می‌خواند که واقعاً شنیدنی هستند. اما به نظر می‌رسد در نسخه دوبله انگلیسی این انیمیشن (که در اصل در اسپانیا تولید شده است) چیزی گم شده است. بخش‌هایی از داستان کاملاً گیج‌کننده است. در صحنه ابتدایی، قهرمان ارابه‌ران، توت، در یک تصادف وحشتناک سقوط می‌کند و می‌سوزد و صفحه نمایش سیاه می‌شود. وقتی دوباره او را می‌بینیم، پانسمان‌هایی بر تن دارد و در شهر مومیایی‌ها زندگی می‌کند و از روزهای قهرمانی‌اش صحبت می‌کند. بیشتر بینندگان تصور می‌کنند او در آن تصادف بزرگ مرده است، و (هشدار اسپویلر) تا پایان فیلم متوجه می‌شویم که اینطور نبوده است. چطور؟ و وقتی شخصیت شرور لرد کارنابی (هیو بونویل) معرفی می‌شود، لباسی شبیه به لباس باستان‌شناسان دهه ۱۹۲۰ به تن دارد، در حالی که شهر مومیایی‌ها در دوره‌ای از مصر ۳۰۰۰ سال پیش وجود دارد. بنابراین وقتی نفرت، توت و سخم به لندن امروزی سفر می‌کنند تا با کارنابی روبرو شوند، بینندگان ممکن است گیج شوند—این چه سالی است؟ این خط‌های زمانی چگونه با هم ارتباط دارند؟ در واقع، مومیایی‌ها چگونه زنده هستند؟ قاعده این است که وقتی نور روشنی به آنها بتابد، ماهیت واقعی‌شان آشکار می‌شود و به شکل اسکلت ظاهر می‌شوند. اما نفرت چندین بار زیر نورافکن‌ها اجرا می‌کند و به شکل انسانی باقی می‌ماند. گیج‌کننده است.با وجود تلاش‌های واضح سازندگان فیلم برای به تصویر کشیدن نفر به عنوان زنی قوی، مستقل و خودکفا، این ایده که او نمی‌خواهد بر مردمش حکومت کند تا بتواند خواننده شود، ناامیدکننده است. ملکه‌های مصر باستان یکی از میراث‌های ماندگار آن دوران هستند. و شخصیت توت شبیه به قهرمانان رمانتیک دهه ۱۹۹۰ است — ورزشکاری با شهرت که ترجیح می‌دهد به جای ازدواج با یک شاهزاده و محدود شدن، خطر آسیب جسمی را به جان بخرد. مفهوم فیلم خوب است، زیرا بسیاری از کودکان از مصر باستان شگفت‌زده می‌شوند، اما این نوع نمایش‌های قدیمی باید در حد آثار باستانی باقی بمانند.