درباره فیلم
«اون شب که بارون اومد» مستندی دربارهی شبیست که باران سیلآسا باعث تخریب ریل قطار میشود و روایتهای متفاوت و متناقض مردم و مسئولین دربارهی ناجی آن قطار. محصول 1347 به کارگردانی کامران شیردل که مدت 5 سال توفیق بوده است و موفق به دریافت جایزه در سومین جشنواره بینالمللی شده است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشداستان دربارهی اتفاقی است که در سال 1347 رخ میدهد و مطبوعات خبری مبنی بر نجات قطاری توسط پسر بچهای روستازاده به نام «محمد اسماعیل نودهی» منتشر میکنند. داستان بدین شکل رقم میخورد که شبی که باران سیلآسا میبارید، محمد اسماعیل که در نزدیکی ریل قطار با خانوادهاش زندگی میکرده است متوجه ریزش پلی که ریل راه آهن برآن واقع شده میشود. او با الهام از درس دهقان فداکار برای نجات قطار لباسش را آتش میزند و باعث توقف قطار پیش از پل میشود. این مستند به دنبال تحقیق و سنجیدن صحت و سقم این خبر است. مصاحبههایی با مسئولینی که در آن زمان سمت مرتبط داشتند و آشنایان صورت میگیرد. روایتها متفاوت و گاه متناقض هستند و در نهایت نتیجهگیری به عهدهی بینندهی فیلم است.
درباره این موارد گفتگو کنید
- با فرزندان خود دربارهی قهرمانان گفتگو کنید. از آنها دربارهی نقش قهرمانها در زندگی بپرسید. از فرزندتان بپرسید اگر او جای محمد اسماعیل بود چه کاری میکرد؟ میتوانید با فرزندان خود دربارهی قهرمانهای ناشناسی صحبت کنید که تا بهحال نه مستندی از آنها ساخته شده و نه جای دیگری شناخته شدهاند. چرا محمداسماعیل جان خود را بر نجات قطار ترجیح داد؟ دربارهی قدرت روایت راوی و رسانه میتوانید با فرزندان خود صحبت کنید. خلاصه: دربارهی قهرمانهای ملی با فرزندان خود گفتگو کنید؟ چه چیزی باعث شد محمداسماعیل از این اتفاق بیتفاوت عبور نکند.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشمستند به شکل سیاه و سفید نمایش داده شده و این امر ممکن است جذابیت بصری لازم را در سنین کم نداشته باشد. مستند فاقد هرگونه خشونت، ناهنجاری اجتماعی و یا صحنهی ترسناک است ولی احتمالا برای سنین کمتر جذابیت لازم را ندارد. مصاحبهشوندگان در فیلم حرفهای یکدیگر را نقض میکنند و گاه یکدیگر را دروغگو خطاب میکنند. این امر در کودکان سبب ایجاد حس بیاعتمادی به گوینده میشود. محمد اسماعیل از یکی از قهرمانهای ملی معاصر الگوبرداری کرده و خودش در طی روایت داستان به این امر اذعان مینماید. میتوانید دربارهی قهرمانها و نقش آنها در زندگی با فرزندتان گفتوگو کنید. همچنین میتوانید قهرمانهای ملی را به آنها معرفی کنید. داستان توسط افراد متفاوتی روایت میشود و هریک روایت خود را صحیح و واقعیت قلمداد میکند و بیننده در انباری از اطلاعات متناقض محصور میشود.
خلاصه: موضوع قصه برای رده سنی پایینتر جذابیت ندارد. مصاحبه شوندگان یکدیگر را دروغگو خطاب میکنند؛ که این امر سبب ایجاد حس ناامنی در کودکان میشود. قهرمان داستان خود از دهقان فداکار الگوبرداری کرده است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.