تو فوق‌العاده‌ای

«اون دان‌او» دختری ثروتمند و دانش‌آموز است که بیماری قلبی دارد و به زودی قرار است با پسری که او نیز از خانوادۀ ثروتمندی است ازدواج کند. در طی اتفاقاتی دان‌او متوجه می‌شود که زندگی‌اش اساساً یک داستان مصور است و او به عنوان شخصیت این داستان هر آنچه را نویسنده بنویسد، اجرا خواهد کرد. دان‌او تصور می‌کند که نقش اول این داستان است اما بعد از مدتی متوجه می‌شود که نقش فرعی است و بناست در ادامه به علت بیماری قلبی بمیرد. او تسلیم سرنوشت نمی‌شود و تصمیم می‌گیرد که روند داستان را تغییر بدهد. در همین حین با شخصیتی ملاقات می‌کند که در داستان چهره و نام مشخصی ندارد و به عنوان شماره 13 کلاس شناخته می‌شود. دان‌او به شماره 13 علاقه‌مند می‌شود و برای او نام «هارو» را انتخاب می‌کند. تلاش‌های او و دیگر شخصیت‌هایی که به خودآگاهی رسیده‌اند تا حدی باعث می‌شود که روند داستان تغییر کند اما هر بار باز نویسنده داستان را به خط اصلی خود برمی‌گرداند. پس از مدتی دان‌او و هارو متوجه می‌شوند که در گذشتۀ شخصیت اصلی داستانی دیگر از همین نویسنده بوده‌اند و در آن داستان نیز سرنوشت خوبی نداشتند و به خاطر علاقه‌شان به یکدیگر مجدداً ملاقات کرده‌اند. در ادامه هم با تصمیم نویسنده هارو از قصه ناپدید می‌شود و دان‌او فراموشش می‌کند اما موفق می‌شود داستان را تغییر دهد و زنده بماند. در پایان سریال دان‌‌او و هارو، در داستانی جدید یکدیگر را ملاقات می‌کنند و به یاد می‌آورند.

• در مورد اینکه هر فرد نقش اول زندگی خودش است گفت‌وگو کنید. چرا در دنیای واقعی مانند داستان‌ها شخصیت اصلی و فرعی وجود ندارد؟ در مورد وضعیت شخصیت‌ها گفت‌وگو کنید. اگر یک زمان متوجه بشوید که شخصیت یک داستان هستید چه احساسی به شما دست می‌دهد و چه کار می‌کنید. در مورد جبر و اختیار و تناسخ گفت‌وگو کنید. من در زندگی مجبور هستیم یا مختار؟ پس از زندگی این جهان مجدداً با شخصیتی دیگر مجدداً به زندگی دنیایی برمی‌گردیم؟ موارد مطرح شده در این سریال چه تفاوتی با اندیشه‌های مسلمانان دارد؟ در مورد بخش‌هایی از داستان که کلیشه‌های سریال‌های کره‌ای را به چالش می‌کشد گفت‌وگو کنید. خلاصه با فرزندان خود صحبت کنید: در مورد وضعیت شخصیت‌ها، جبر و اختیار و تناسخ گفت‌وگو کنید.

تو فوق‌العاده‌ای سریالی فانتزی است که مسائلی تقریباً فلسفی مانند جبر و اختیار انسان‌ها را به چالش می‌کشد. در این داستان شخصیت‌ها متوجه می‌شوند که زندگی آن‌ها واقعی نیست و نقش‌آفرینان یک داستان مصور هستند و باید هر آنچه نویسنده داستان می‌نویسد را اجرا کنند و بپذیرند‌. شخصیت‌های فرعی داستان تصمیم می‌گیرند که روند داستان را تغییر بدهند اما هر تغییر موجب بهم‌ریختن روند داستان می‌شود اما در نهایت موفق می‌شوند که بخش‌هایی از داستان را عوض کنند. مسألۀ اصلی این داستان این است که در دنیای واقعی شخصیت اصلی و فرعی وجود ندارد و هر کس در جایگاه خودش فوق‌العاده و شخصیت اصلی زندگی خودش است و باید نسبت به ویژگی‌هایش نگاه مثبتی داشته‌باشد و برای رسیدن به خواسته‌هایش تلاش کند. با این تعریف می‌توان در مورد ارزشمند بودن وجود هر انسان در دنیا گفت‌وگو کرد. این اثر با توجه به جهان‌بینی شرقی نگاشته شده‌است. به نظر می‌رسد نویسنده در این سریال نمادی از خدا در اندیشۀ شرقی است. خدایی که بیش از آن که به فکر شادی شخصیت‌ها باشد به فکر جذاب‌تر شدن داستان است و شخصیت‌های داستان نیز دائماً از اون ناراضی هستند و تلاش می‌کنند که مخالف خواسته‌هایش رفتار کنند. به همین ترتیب می‌توان پس از تماشای سریال در مورد مسائل مربوط به جبر و اختیار گفت‌وگو کرد. شخصیت‌های این داستان پس از پایان هر قصه در داستان مصوری دیگر و در نقشی دیگر، یکدیگر را ملاقات می‌کنند که به نظر می‌رسد این نگاه برگرفته از اعتقاد به تناسخ در اندیشۀ شرقی است و می‌توان در مورد علت رد شدن تناسخ در ادیان توحیدی گفت‌وگو کرد. البته باید توجه کرد که در این قصه این موارد کاملاً به صورت عناصر فانتزی ذکر شده‌است و ممکن است گروهی از مخاطبان با توجه به روند داستان و ماجرای عاشقانۀ آن توجهی به نکات عمیق‌تر نداشته‌باشند و می‌توان تنها در مورد تصمیم‌ها و ویژگی هر یک از شخصیت‌ها گفت‌وگو کرد. در بخش‌هایی از سریال کلیشه‌های قدیمی سریال‌های کره‌ای از زبان خودِ شخصیت‌ها به چالش کشیده می‌شود. مثلاً کلیشۀ همیشگی، دختر فقیر که پسری پولدار عاشق او می‌شود؛ می‌توان در مورد این کلیشه‌ها در سریال‌های کره‌ای و تفاوت آن با واقعیت گفت‌وگو کرد. با توجه به میزان ناهنجاری توصیه کدومو تماشای نسخۀ پالایش‌شده این اثر است. خلاصه آنچه لازم است والدین بدانند: تو فوق‌العاده‌ای سریالی فانتزی است که به صورت نمادین به مسائلی مانند جبر و اختیار و تناسخ اشاره می‌کند. می‌توان پس از تماشای سریال در مورد این مسائل گفت‌وگو کرد.