تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشبر اساس رمان تمثیلی برنده جایزه ویلیام گلدینگ، ارباب مگسها داستان گروهی از دانشآموزان انگلیسی است که در جزیرهای دورافتاده سرگردان میشوند. در ابتدا، آنها بر اساس ساختاری که به آن عادت دارند عمل میکنند (یکی از پسران فریاد میزند: «قانونهای زیادی وضع کنیم!»). رالف، پسری متفکر و دموکرات، به عنوان رهبر آنها انتخاب میشود. او برای درازمدت برنامهریزی میکند و آتش سیگنال را روشن نگه میدارد. اما وقتی کسی برای نجات آنها نمیآید، تمدن روز به روز از آنها دورتر میشود. جک و «شکارچیان» او کنترل را به دست میگیرند و روز به روز وحشیتر میشوند. آنها خود را رنگ میکنند و برای «هیولایی» افسانهای قربانی میکنند، ابتدا سر حیواناتی را که برای غذا میکشند و سپس یکی از پسران را که در رقص تشریفاتی وحشیانهای کشته میشود. آنها آخرین پیرو رالف، پسری چاق به نام «پیگی»، را به قتل میرسانند و در حالی که به دنبال رالف هستند تا او را هم بکشند، توسط نجاتدهندگان پیدا میشوند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد پیامهای کتاب ارباب مگسها صحبت کنند. این کتاب چه نکاتی را در مورد انسانیت و سرشت اصلی ما مطرح میکند؟ اگر شما در موقعیت آن پسران بودید، فکر میکنید میتوانستید قوانین فعلی جامعه را حفظ کنید؟
- مردم اغلب از ارباب مگس ها به عنوان استعاره ای در موقعیت هایی که خشن می شوند و رفتاری شبیه به "بقا برای قوی ترین" را برمی انگیزند، استفاده می کنند، مانند بزرگسالانی که بر دیگران تاخت و تاز می کنند و بر سر آخرین اسباب بازی ها در جمعه سیاه با هم دعوا می کنند. آیا می توانید موقعیت های دیگری را تصور کنید، جدی و غیر جدی، که این استعاره ممکن است در آن ها صدق کند؟
- این فیلم نمونهای بسیار نادر از یک اثر سینمایی است که بهخودیخود به یک شاهکار تبدیل شده است، به همان اندازه که کتابی که بر اساس آن ساخته شده، ارزشمند است. آیا میتوانید مثالهای دیگری از فیلمهایی که بر اساس کتاب ساخته شدهاند و به همان خوبی کتاب، یا حتی بهتر از آن هستند، نام ببرید؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که ارباب مگسها، اقتباس سینمایی سال ۱۹۶۳ از رمان کلاسیک است که در آن گروهی از پسران نوجوان به وحشیگری ابتدایی روی میآورند در حالی که در جزیرهای سرگردان هستند. این فیلم، نگاهی آزاردهنده به طبیعت حیوانی درون و بیرون بشریت است که توسط جامعه متمدن (اغلب) مهار میشود؛ انتخاب پسران نوجوان به عنوان آرکتایپهای این استعاره، بهطور کامل و واضح انجام شده است. بسیاری از صحنههای خشونتآمیز بهطور ضمنی نشان داده میشوند، اگر بهطور مستقیم نمایش داده نشوند -- برای مثال، سرنگونی هواپیما و تیراندازی به پسران از طریق مجموعهای از تصاویر و جلوههای صوتی از یک گروه کر پسرانه و صدای شلیک مسلسل به تصویر کشیده میشود. با این حال، هنوز صحنههای خشونتآمیز زیادی وجود دارد که بسیاری از آنها ناراحتکننده هستند. یکی از پسران مورد آزار و اذیت بیرحمانه قرار میگیرد: ابتدا از نظر کلامی مورد آزار قرار میگیرد، زمانی که به تنها پسری که دوست اوست، اعتماد میکند و به او میگوید که در مدرسه قبلیاش به او لقب "خوکچه" داده بودند. این دوست او را به بقیه لو میدهد، و آنها بلافاصله در هر فرصتی او را "خوکچه" صدا میکنند. آزار کلامی "خوکچه" بهطور اجتنابناپذیری به آزار فیزیکی تبدیل میشود، زیرا پسران در جزیره باقی میمانند: عینک او از او گرفته میشود تا آتش افروخته شود، و در حالی که آنها بیشتر و بیشتر در تفکر گروهی قبیلهای فرو میروند، "خوکچه" سرنوشت وحشتناکی پیدا میکند. پسر دیگری بهطور وحشیانهای توسط پسران مسلح به نیزههای چوبی کشته میشود -- بدون خون یا صحنههای دلخراش، اما به اندازه کافی ترسناک برای بینندگان جوانتر و حساستر. پسر دیگری در حالی که شلاق میخورد و سایر پسران به او میخندند، نشان داده میشود. این فیلم باید بحثهایی را در میان خانوادهها در مورد طبیعت انسان و چگونگی وجود "تفکر گروهی" و "حکومت تودهها" در مکانها و موقعیتهایی که بسیار دور از آنچه در این فیلم نشان داده میشود، برانگیزد. برای اطلاع از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم لحظات ترسناکی دارد و تم کلی آن ممکن است برای بعضی از کودکان آزاردهنده باشد. اما نسبت به بازسازی سال ۱۹۹۰ مناسبتر است، که داستان را با یک محیط معاصر بهروز میکند و ملیت پسران را به آمریکایی تغییر میدهد. ارباب مگسها تاریک و گاهی خشن است، قدرتی دارد اما به خوبی نسخه اصلی ۱۹۶۳ نیست. نوجوانان باید کتاب اصلی نوشته گلدینگ، برنده جایزه نوبل را بخوانند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.