تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشسریال میز آشپز: پیتزا فرمت نسخههای قبلی این مجموعه را دنبال میکند (مثل میز آشپز: باربیکیو) که در آن بینندهها با سرآشپزهای مختلف از سراسر جهان آشنا میشوند و میفهمند که چه کسی هستند، چه چیزی آنها را به حرکت وامیدارد و چطور این موضوع در غذایشان منعکس میشود. در حالی که ما با دو پیتزاپز ایتالیایی هم صحبت میشویم، همانطور که از یک برنامه درباره پخت پیتزا انتظار میرود، ما همچنین از مکانهای شگفتانگیزی مثل فینیکس آریزونا، مینیاپولیس مینهسوتا و حتی کیوتو ژاپن هم بازدید میکنیم.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد روشهای خلاقانه هر سرآشپز برای تغییر پیتزای ساده، از خمیر گرفته تا سس و پنیر، و تبدیل آن به چیزی جدید صحبت کنند. آیا میخواهید از طعمها یا مواد رویهای غیرمنتظرهای در پیتزای خود استفاده کنید؟
- درباره تاثیر فرهنگ و پیشینه هر سرآشپز بر مسیر حرفهایشان صحبت کنید. مزایا و معایب احتمالی پیشینه هر یک را مورد بحث قرار دهید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که در مجموعه «میز سرآشپز: پیتزا» مصاحبههای صمیمی با نوابغ آشپزی وجود دارد که نه تنها در مورد آشپزی، بلکه در مورد مشکلات شخصی خود از جمله اعتیاد و بیماری صحبت میکنند. در یکی از قسمتها، صحنهای طولانی از قصابی یک بره توسط یک سرآشپز وجود دارد که ممکن است برای بینندگان جوان و افرادی که ترجیح میدهند ندانند گوشتشان از کجا میآید، آزاردهنده باشد. در این مجموعه، الفاظ زشت و ناسزاهایی مانند «s--t» و «f--k» به وفور استفاده شده است.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
طبیعتا، بینندگان میتوانند انتظار تصاویری وسوسهانگیز از پنیر آبشده و پوستههای پیتزای کاملا برشتهشده را از این مجموعه داشته باشند، اما جذابترین بخش آن، نگاهی صمیمی است که به ما از فرآیند خلاقانه میدهد. مجموعه «سرآشپز: پیتزا» فراتر از مراکز پیتزای مورد انتظار مثل نیویورک و شیکاگو میرود و ما را با سرآشپزانی مثل کریس بیانکو آشنا میکند که به گفته چند منتقد غذا، «بهترین پیتزای دنیا» را درست میکند، و این در حالی است که او اهل جنوب غربی آمریکاست. این مرد به قدری به حرفهاش متعهد است که مجبور شد از آن فاصله بگیرد و یاد بگیرد که کارها را به دیگران واگذار کند، چرا که آسم دوران کودکیاش در نهایت منجر به ابتلا به «ریههای آردی» شد، به این دلیل که سالها است که در معرض آرد زیادی قرار گرفته است. دیدن مردی مثل بیانکو که بددهن و خشن است، اما آسیبپذیر میشود و یاد میگیرد که کمک بپذیرد و در عین حال آشپزیاش را نوآورانه کند، چیزی است که به ندرت در دنیای سرآشپزهای کلیشهای و مردسالار میبینیم.در این مجموعه شش قسمتی، سرآشپزها به ندرت مسیر مستقیمی به سمت ستاره شدن در پخت پیتزا دارند و ما از آنها حمایت میکنیم، زیرا آنها راهی را که برای رسیدن به جایگاه فعلی خود پشت سر گذاشتهاند، بازگو میکنند. داستان آن کیم به خصوص تاثیرگذار است: کیم، یک آمریکایی کرهای نسل اول، با انتظارات شغلی سنتی والدینش که از انتخاب او ناراضی بودند، دست و پنجه نرم کرد، اما در نهایت راهی برای احترام و کشف فرهنگ خود از طریق غذا پیدا کرد -- کاری که برای کسی که با تمسخر همکلاسیهایش بزرگ شده بود، که از کیمچی در ناهار او بیزار بودند، آسان نبود. همانطور که کیم در هنگام دریافت جایزه جیمز بیرد میگوید: «اگر نتوانیم آن را ببینیم، نمیتوانیم آن باشیم.»
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.