درباره فیلم
سریال شیطان من، اثری عاشقانه و فانتزی است که در سال 2023ساخته و منتشر شد. این سریال راجع به ماجرای همکاری جونگ گو وون و دو دوهی است؛ گو وون اهریمنی است که با انسانهای نیازمندِ کمک قرار داد میبندد و آنها را پس از ده سال روانهی جهنم میکند. دوهی مدیرعامل یکی از بخشهای کمپانی میره و وارث آیندهی کمپانی است که به دلیل محبوبیت نزد مادرخواندهاش توسط فرزندان او مورد آزار و اذیت و دشمنی قرار میگیرد. ماجرا از جایی آغاز میشود که یک شبه تمام قدرتهای گو وون، که نماد آن یک خالکوبی صلیب است به دوهی منتقل میشود. جونگ گو وون برای بازیابی قدرت و دوهی برای پیروزی در جنگ قدرت تصمیم به همکاری با یکدیگر میگیرند؛ در مسیر رسیدن به هدف رابطهای عاشقانه بین آن دو ایجاد میشود. تماشای این سریال به دلیل میزان فانتزی و ناهنجاریهای اجتماعی بسیار بالا به مخاطبین پایین 17سال توصیه نمیشود
تصاویر فیلم




پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایشدوهی مدیر عامل یکی از بخشهای کمپانی بزرگ میره است و تمام هدف و ذهن خود را برای پیشرفت در کارش صرف میکند.
او به اصرار مادر خواندهاش، جو چون سوک به دیدار مردانی میرود که قصد ازدواج با او را دارند. در یکی از این قرار ها دوهی آدرس را اشتباه رفته و به دیدار جونگ گو وون میرود، اما با رفتاری سرد و زننده رو به رو میشود و او را ترک میکند. کمی بعد فردی مرموز به دوهی حمله میکند، جونگ گو وون که متوجه میشود او به کمکش احتیاج دارد، به سوی او میرود و سعی میکند او را الزام به قرار داد بستن کند، اما بر اثر یک اتفاق هر دوی آنها درون یک دریاچه میافتند. در همین هنگام خالکوبی صلیب گو وون که شامل تمام قدرتهای اوست به دوهی منتقل میشود.
او که بدون هیچ علت مشخصی قدرتهایش را از دست داده، متوجه میشود دوهی میتواند به او کمک کند. پس از اینکه برای دفعهی دوم به دوهی حمله میشود، و جونگ گو وون او را نجات میدهد، دوهی از او میخواهد تا بادیگاردش باشد. پس از کش و قوسهای فراوان گو وون میپذیرد تا زمانی که قدرتهایش را به دست بیاورد از او مراقبت کند.
در همین حین به طرز مشکوکی جو چون سوک از دنیا میرود و در وصیتنامهاش تمام شرکت را به دوهی میسپارد اما همراه با شرط اینکه دوهی ازدواج کند. فرزندانش مرگ او را حمله قلبی اعلام میکنند اما دوهی که به مرگ او مشکوک است همراه با جونگ گو وون به تحقیق و یافتن قاتل مادرخواندهاش میپردازد.
هنگامی دوهی که سرگرم یافتن اصل ماجراست، حملهای دیگر علیه او رخ میدهد، اما این بار فرد مهاجم وارد خانهاش میشود، در حینی که سعی میکند او را به قتل برساند، جونگ گو وون از راه میرسد و دوهی را نجات میدهد؛ دوهی و گو وون از این پس نسبت به یکدیگر دچار احساسات پیچیدهای میشوند. دوهی که به دنبال فردی برای ازدواج است، همزمان چندین پیشنهاد دریافت میکند و در نهایت با گو وون ازدواج میکند.
پس از ازدواج، نو سوک مین متوجه هویت واقعی گو وون میشود و سعی میکند او را به قتل برساند تا دو دوهی ریاست شرکت را به او واگذار کند و از مواضع خود کوتاه بیاید.
دوهی نیز برای حفظ جان اطرافیانش، تصمیم به کنار کشیدن از جنگ قدرت میگیرد.
در حین این ماجراها به طور ناگهانی قدرتهای گو وون متوقف میشود؛ او با خدا ملاقات کرده و متوجه میشود به زودی خاکستر میشود و از بین میرود و تنها در صورتی زنده میماند که قدرتهایش به او بازگردد، شرط بازگشت قدرتها مرگ دوهی است.
گو وون از خدا قول میگیرد که اگر بدون آنکه کسی بمیرد قدرتهایش را باز گرداند، آرزوی او را بر آورده کند.
گو وون تصمیم میگیرد دوباره همراه با دوهی به دریاچه برود، بلکه قدرتهایش بازگردد، اما حملهای دیگر به دوهی صورت میگیرد و او در آتش حبس میشود؛ گو وون او را نجات داده و قدرتهایش باز میگردد. آنها به جستجو و تحقیق راجع به حملهی رخ داده میپردازند. به مرور زمان گو وون زندگی گذشته و ارتباط تلخ خود با دو دوهی را به یاد میآورد؛ دوهی با نام وول شیم یک گیسانگ بوده که گو وون را به خود علاقه مند میکند، سپس همراه با او مسیحیت کاتولیک را میآموزد، سخنان ضد فاصلهی طبقاتی مذهب مسیحیت، حکومت را وادار میکند با پیروان کاتولیک مقابله و پیروان آنرا به قتل برسانند، وول شیم(دوهی) نیز به دست مأموران حکومت به قتل رسیده و از آن پس گو وون تبدیل به شیطانی میشود که رحم و احساساتی ندارد.
نو دوگیونگ خودش را به عنوان قاتل جو چون سوک، مادربزرگش و همچنین عامل حمله به دوهی معرفی میکند و پس از آن در زندان دست به خودکشی میزند.
اما گو وون میفهمد پشت تمام ماجراها نو سوک مین بوده؛ نو سوک مین نیز به دوهی میگوید والدینش به خاطره جو چون سوک تصادف کردهاند و پس از بیان آن به ظاهر خودکشی میکند، اما هرگز جسدش پیدا نمیشود.
از این پس دوهی به دنبال رازی میرود که جو چون سوک از او پنهان کردهبود، به دنبال آن درمییابد پدرش به دلیل قرار دادی که با جونگ گو وون امضا کرده بود از دنیا رفته.
او پس از فهمیدن موضوع از گو وون دوری میکند، تا اینکه جونگ گو وون او را ترک میکند. با وجود اینکه او دوهی را ترک کرده اما همیشه مراقب اوست.
دوهی سوگوار و غمگین از اتفاقاتی که رخ داده به زندگی روزمره خود میپردازد؛ تا اینکه نو سوک مین خود را نشان داده و به پارکینگ خانهی او نفوذ می کند و با بیهوش کردنش، او را گروگان میگیرد تا گو وون را به آن محل بکشاند و هر دوی آنها را بکشد. گو وون برای نجات دوهی ظاهر میشود و در گیری رخ میدهد، دوهی تیر میخورد و جانش را از دست میدهد، اما گو وون بر خلاف قوانین او را زنده میکند و خودش خاکستر میشود.
دوهی مدام آرزوی بازگشت او را میکند، خدا که اوضاع را میبیند قولی که به گو وون داده بود را عملی میکند و او را باز میگرداند
درباره این موارد گفتگو کنید
- راجع به مسئلهی تناسخ و بازگشت مجدد به دنیا گفت و گو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایششیطان من سریالی در ژانر کمدی و فانتزی است، شخصیت اصلی این اثر بر گرفته از افسانههای کرهای اما با تغییر بسیار است.
در این اثر ما با مسئلهای مواجه هستیم که همیشه ضد آن را آموختهایم، در واقع ما با «شیطان خوب» و یا «شیطان لطیف و مهربان» مواجه هستیم. اهریمن این سریال با اهریمنی که در اذهان ما وجود دارد بسیار متفاوت است.
در ادیان ابراهیمی و مکاتب دینی مختلف از بودا تا اسلام همه بر این اصل که شیطان از درگاه خداوند رانده شده و سعی آن در وسوسه و سوق دادن انسان به سمت سیاهی و به تباهی کشیدن انسان است، تأکید دارند؛ اما شیطان این سریال، شیطانی با احساس، گاهی مهربان، دارای احساس عذاب وجدان، خوش خلق و شوخ طبع است؛ و از همه مهمتر شیطانی خوش استایل، آراسته ظاهر و عامه پسند میباشد؛ در حالی که تمام صفات ذکر شده و مثبت نقیض شیطان است و نمیتوان آنها را همراه با شیطان متصور شد.
سریال ما را با تناقضی عجیب رو به رو میکند؛ چگونه امکان دارد موجودی که برای انسان تباهی و فلاکت میخواهد، منجی او و حلال مشکلاتش باشد؟ مگر امکان دارد شیطان برای انسان دلسوزی کند و یا نسبت به او رحمانیت به خرج دهد!؟
خدا نیز در این سریال شخصیتی بذله گو و بی ثبات است، او قدرت چندانی ندارد، ظاهر غیر آراسته و کثیف، دائم الخمر بودن و قمار کردن مداوم از صفات اوست؛ او بر خلاف خدای بزرگ دانا، به تمام وقایعی که رخ میدهد عالم نیست؛ شیطان میتواند بر خلاف خواست و نظر او عمل کند و خدا قدرت مواجههی با او را ندارد. دقیقا خلاف واقعیت و مباحثی که در ادیان مختلف راجع به خداوند به اثبات رسیدهاست.
در سریال ما مشاهده میکنیم انسان اهریمن صفت صدها برابر وحشتناک تر و بد تر از شیطان رفتار میکند و توسط شیطان مجازات میشود؛ در صورتی که میدانیم شیطان عامل تبدیل شدن آن انسان به اهریمن است.
درست است که اثر فانتزی و غیر واقعی تلقی میشود اما میتواند بر روی مخاطب اثر گذار باشد، همچنین اثر فاقد نکات آموزشی مثبت است و داستان آن از استحکام بالایی برخوردار نمیباشد.
سریال نشان میدهد چگونه یک انسان عادی به شیطانی وحشتناک تبدیل میشود، شخصیت نو سوک مین گویای این ماجرا است، همچنین باید توجه داشت اطرافیان وی مانند مادرش تأثیر بسیاری در روند تبدیل شدن او به انسانی شیطان صفت داشتند.
مسئلهی بعدی عاشقانهی بسیار فانتزی سریال است. با اثری رو به رو هستیم که محتوای عاشقانهی اغراق آمیز را به مخاطب نمایش میدهد، به طوری که میتواند ساختار ذهن مخاطب نوجوان راجع به این مسائل تغییر دهد و به طور اشتباه سازماندهی کند.
به دلیل وجود سکانسهای عاشقانهی عمیق، بوسیدن و به آغوش کشیدن و رابطهی جنسی غیر مستقیم به مخاطبین با ردهی سنی کمتر از ۱۷سال توصیه نمیشود.
خلاصه: سریال دارای مباحث ضد دینی و واقعیت و صحنههای عاشقانه و فانتزی بسیار بالایی است؛ توصیه میشود قبل از دیدن سریال به موارد ذکر شده توجه فرمایید.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.