شکارچی: جنگ زمستان

«شکارچی: جنگ زمستان»، پیش‌درآمدی بر فیلم «سفیدبرفی و شکارچی 2012» است. زمانی‌که «راونا»  با استفاده از جادوی سیاه، پادشاه را می‌کشد و فرمانروای سرزمین می‌شود، «فریا»، خواهر کوچکتر او، از یک رابطه‌ی نامشروع با یک نجیب‌زاده، فرزندی به دنیا می‌آورد. زمانی‌که راونا متوجه می‌شود که این دختر در آینده قرار است زیباتر از او بشود، با جادوکردن معشوق فریا، به او دستور کشتن کودک را می‌دهد. فریا وقتی متوجه کشته‌شدن فرزندش توسط معشوقش می‌شود، خشمگین شده و این خشم نیروی جادویی پنهان او را آزاد می‌کند. در این لحظه، او مرد بخت‌برگشته را به یخ کریستالی تبدیل می‌کند و او را می‌کشد. بعد از این اتفاق، فریا وارد سرزمین شمال می‌شود و  قلب یخ‌زده‌ی او عصر یخی را ایجاد می‌کند. او کودکان را به منظور تشکیل ارتش مخصوص خود، به‌زور از خانواده‌هایشان جدا می‌کند. دو نفر از این کودکان به نام‌های اریک و سارا که اکنون بزرگسال هستند، برخلاف قوانین فریا، عاشق هم می‌شوند. فریا میانه‌ی این دو نفر را با فریب به هم می‌زند و آن‌ها را از هم جدا می‌کند. سال‌ها بعد، سفیدبرفی راونا را شکست می‌دهد و درون آینه‌ی جادویی زندانی می‌کند. (فیلم سال 2012) درادامه در این فیلم نشان می‌دهد که راونا به‌صورت‌اتفاقی توسط خواهرش، فریا، آزاد می‌شود. ازطرف‌دیگر، اریک و سارا که در ملاقات دوباره‌ی هم، سوءتفاهم‌ها را برطرف کرده و دوباره اعتماد همدیگر را کسب کرده‌اند، با هم علیه فریا و خواهرش شورش می‌کنند و موفق به شکست این دو خواهر می‌شوند.

• فریا چگونه شخصیتی بود؟ آیا او شخصیتی منفی دارد یا مثبت؟ اگر کمک فریا نبود، آیا اریک و سارا به‌همین‌راحتی موفق به شکست راونا می‌شدند؟ راونا زنی زیباست اما شخصیت بسیار پلیدی دارد و نمی‌تواند قبول کند که کسی در زیبایی و قدرت به پای او برسد. می‌توان درمورد این موضوع با فرزندان صحبت کرد. اینکه از همه زیباتر باشی یا از همه قدرتمندتر باشی چه امتیازی می‌تواند داشته باشد؟ راونا بااینکه از همه زیباتر بود، فرد خوشحالی به نظر نمی‌رسید. او پادشاه را هم کشت تا بتواند قدرت کامل را به دست بگیرد. او بااینکه به همه‌چیز دست یافته بود، باز هم احساس کمبود می‌کرد. او در پایان فیلم، احساس درونی خودش را لو داد؛ اینکه هیچ فرزندی ندارد و کسی نیست که او را دوست داشته باشد. می‌توانید از فرزندتان بپرسید، فکر می‌کنی علت حسادت راونا چه بود؟ به نظرت راونا چه چیزهایی داشت که به آن‌ها توجه نمی‌کرد؟ چرا او می‌خواست به همه‌چیز دست یابد؟ آیا می‌توان در زندگی به همه‌چیز دست یافت؟ به نظرت، در زندگی داشتنِ چه چیزهایی از همه مهم‌تر است و باعث آرامش دورنی انسان می‌شود؟ درمورد نحوه‌ی نمایش زنان در این فیلم، با فرزندتان صحبت کنید. آیا زنان شخصیت‌های مثبتی داشتند یا منفی؟ برداشت او از نوع نمایش زنان از نظر شخصیت چیست؟ خلاصه: می‌توانید درمورد شخصیت راونا و فریا و احساسات درونی آن‌ها با فرزندتان صحبت کنید.

فیلم «شکارچی: جنگ زمستان» ماهیتی افسانه‌ای دارد. اصلی‌ترین پیام داستان پیرامون عشق است. اریک و سارا برخلاف قوانین، عاشق هم می‌شوند و برای نجات همدیگر فداکاری می‌کنند. ولی آنچه از عشق به مخاطب نشان داده می‌شود و شاید بتوان گفت بر کل فیلم غلبه دارد روابط جنسی بین زن و مرد است. هرچند اریک و سارا نشان دادند باوجود سال‌ها دوری، همچنان پای آن عهد که بسته‌اند هستند. اما شخصیت‌های دیگر داستان این‌گونه نیستند و در طول فیلم نگاه جنسی به زن کاملاً حس می‌شود. اینجاست که باید پرسید تمایز بین هوس و عشق چیست؟ البته بیشتر، صحبت سر این مسئله است که نمی‌توان با فیلمی احساسی، مسائل جنسی را در قالب عشق به مخاطب عرضه داشت. فارغ از مسائل جنسی، داستان درباره‌ی نبرد بین خوبی‌ها و بدی‌هاست. حسادت، جاه‌طلبی و طمع از ویژگی‌های شخصیت‌های منفی بود که درنهایت نابود می‌شوند. مخاطب می‌آموزد آنچه ارزشمند است باطن زیباست، نه ظاهر زیبا و فریبنده. می‌توان پیرامون این مطالب با فرزندان گفت‌وگو کرد. دراین‌باره از قسمت صحبت با فرزندان نیز می‌توانید استفاده کنید. به‌خاطر ارتباطی که این فیلم با داستان سفیدبرفی دارد، به نظر می‌رسد که این محصول می‌تواند برای تماشای کودک و نوجوان مناسب باشد، حال‌آنکه فیلم به‌خاطر صحنه‌های جنسی، بیشتر بزرگسالانه است و برای نوجوانان باید از نسخه‌های اصلاح‌شده استفاده کرد. خلاصه: شخصیت‌های اصلی در این اثر، در پی اثبات این موضوع هستند که عشق قوی است و ‌می‌تواند بر همه‌چیز غلبه کند. در این میان، روابط جنسی بین آن‌ها پررنگ است.