قورباغه

در شب چهارشنبه‌سوری، یکی از ماموران پلیس در شهرک اکباتان به قتل می‌رسد. سه دوست که اولین کسانی بودند که از این اتفاق مطلع شدند و قاتلان آن مامور را در حال فرار دیدند، اسلحه‌ی پلیس مقتول را برمی‌دارند و تصمیم می‌گیرند، زندگی‌شان را تغییر دهند و با آن اسلحه، دزدی بزرگی کنند. سریال قورباغه با روایتی رازآلود از ماجرای دزدی این سه دوست از یکی از دوستان قدیمی‌شان شروع می‌شود.

• به نظرت کاری که فرید کرد و همه را کشت، در توهم‌شان بود یا واقعا این اتفاق افتاده؟ فکر می‌کنی چرا آدم‌ها به راه‌هایی مثل اعتیاد و دزدی رو می‌آورند؟ چگونه می‌شود از بروز این معضلات جلوگیری کنیم؟ برای حل این مسائل چه راهی به نظرت می‌سد؟ کدام بخش برایت جذاب‌تر بود؟ خلاصه: به نظرت چرا افراد به اعتیاد و دزدی رو می‌آورند؟

این سریال، یک درام اجتماعی و رازآلود است و خشونت و ناهنجاری قابل توجهی دارد. در این سریال، شخصیت‌های داستان، رفتار ناهنجار را به شکل عادی از خود بروز می‌دهند. آن‌ها بدزبانی و توهین بسیاری دارند و از راه دزدی، خلاف و زورگیری به چیزهایی که می‌خواهند دست پیدا می‌کنند. آن‌ها (به‌ویژه جواد و فرید) مواد مخدر توهم‌زا مصرف می‌کنند و برای دزدی مسلحانه، شجاعت و جرئت از خود نمایش می‌دهند اما به دلیل آسیب‌هایی که دارند، نمی‌توانند از تواناییِ جرئت و شجاعت‌شان برای رسیدن به هدف، در مسیرهای درست و متناسب با جامعه بهره ببرند. فردگرایی، جدایی از جامعه و احساس عدم تعلق به دیگران، از جمله پیامدهای مشکلاتی است که آن‌ها با آن درگیرند و احتمالا در ادامه داستان، ریشه‌ی این مشکلات بیشتر نمایش داده می‌شود. آن‌ها در خانواده‌شان آرامش و ثبات را تجربه نکردند و رفتارهای ناهنجار و آسیب‌زایشان (مانند اعتیاد، دزدی و...) از جمله پیامدهای همین اتفاق است. خودرایی و خودخواهی در مکالمات آن‌ها پیداست و احساس منفی نسبت به آینده و وضعیت‌شان قابل تامل است. آنچه لازم است والدین بدانند، این است که رفتارهای ناهنجار این جوانان، به شکل عادی و معمول نمایش داده می‌شود. طریقه‌ی کسب درآمدی که در این فیلم نمایش داده شده، از راه خالکوبی، فروش مواد مخدر و فروش ترانه به رپرهای زیرزمینی و زورگیری است. توصیه می‌شود والدین درباره موضوعات مهمی مثل مشاغل غیررسمی و غیرمجاز، آسیب‌های اجتماعی و راه‌های حل معضلات اجتماعی در خانواده و با فرزندشان گفتگو کنند تا هم نگرش آن‌ها نسبت به جامعه را بشناسند و هم تفکر تحلیلگر و انتقادی فرزندشان را به سمت جامع‌نگری واصلاح سوق دهند. به علاوه می‌توانید درباره‌ی راهکار مواجهه احتمالی با زورگیران و خلافکاران با فرزندتان گفتگو کنید؛ درباره‌ی نکاتی مثل اینکه اگر کسی به ماشین حمله کرد، چه کار باید کرد؟ پلیس در این زمینه نکات بسیاری را مطرح کرده که قابل استفاده است. نکته دیگر اینکه نریشن یا متنی که صابر ابر روی فیلم می‌گوید می‌تواند برای مخاطب بسیار جذاب باشد و او را به تجربه کردن ترغیب کند. مثلا در انتهای قسمت اول، جایی که فرید به سر آنها شلیک کرده و خون از سرشان روی زمین جاری شده، روی فیلم گفته می‌شود: «چقدر خسته‌ام! زیرِ سرم گرمه. دوستام آروم خوابیدن. آروم چشمامو می‌بندم. فردا روز تازه‌ایه.» که ممکن است جوانانی که خود را در آخر داستان زندگی‌شان می‌بینند و خستگی و افسردگی شدید دارند را به مردن، به آرامش رسیدن و تمام شدن همه چیز ترغیب کند. خلاصه: درباره ناهنجاری‌های موجود در این فیلم با فرزندتان گفتگو کنید و ذهن او را به سمت نقد و ارائه راه حل برای مشکلات سوق دهید.