هوریمیا

هوریمیا داستان عاشقانه‌ای میان میامورا و هوری است. هوری دختری درس‌خوان و مستقل است در حالیکه میامورا فردی گوشه‌گیر و کم‌‌حرف. رابطه‌ی انها زمانی شکل می‌گیرد که روزی میامورا برادر کوچک‌تر هوری (سوتا) را درحال گریه‌کردن پیدا می‌کند و به خانه‌اش می‌برد. هوری میامورا را به‌خاطر استایل متفاوتش که شامل پیرسینگ و موهای جمع‌کرده‌اش بود نمی‌شناسد و او را برای تشکر به داخل خانه دعوت می‌کند. میامورا هم از دیدن هوری با این اخلاقیات درحالیکه کار خانه انجام می‌دهد شوکه می‌شود. وقتی هوری متوجه می‌شود این پسر عجیب همکلاسی‌اش است با هم عهد می‌بندند که با کسی در این‌باره صحبت نکنند. از آن پس آنها رابطه‌ی نزدیکی باهم برقرار می‌کنند، به طوریکه میامورا هر روز به خانه‌ی هوری می‌رود و حتی در کارها کمکش می‌کند. نتیجه‌ی این نزدیکی موجب می‌شود که ایشیکاوا به میامورا نزدیک شود تا بفهمد چرا این دو نفر با هم صمیمی شده‌اند و از طرفی به دلیل علاقه‌ای که به هوری داشت احساس خطر می‌کند. آنها حتی باهم بر سر هوری دعوا می‌کنند اما درنهایت به بهترین دوستان یکدیگر تبدیل می‌شوند. میامورا درنتیجه‌ی ارتباط با هوری می‌تواند دوستان بیشتری پیدا کند وهمزمان رابطه‌اش را با هوری عمیق‌تر کند.

• فکر می‌کنی کدام بخش از وجودت هست که نمی‌خواهی دیگران ببیند؟ در حال حاضر بزرگ‌ترین چالش تو در مدرسه چیست؟ به نظرت چرا هوری با پدرش اینطور رفتار می‌کرد؟ به نظرت دلیل ترس و اضطراب میامورا چیست؟ خلاصه: من برای عبورت از مسیر سخت نوجوانی چه کمکی از دستم برمی‌آید؟

«هوریمیا» انیمه‌ای سریالی درژانر عاشقانه-رمانتیک محصول سال 2021 کشور ژاپن است. منبع این انیمه مانگا بوده هرچند جزئیات مانگا بسیار بیشتر از انیمه است. داستان این انیمه‌ی عاشقانه در بستر مدرسه اتفاق میفتد و ماجرای روابط عاطفی چند نوجوان را روایت می‌کند و بدیهی است که برخی مسائل مانند روابط آزاد دختران و پسران و برخی ناهنجاری‌ها که در بالا به آن اشاره شده ‌است عادی باشد. عشق بین شخصیت‌های اصلی داستان عشقی پرشور و پرزرق و برق نیست، بلکه فرآیندی آرام است. نویسنده به مخاطب اجازه می‌دهد با واکاوی شخصیت میامورا و هوری متوجه شود چرا آنها یکدیگر را انتخاب کرده‌اند و چرا شخص دیگری قرار نیست جایگزین آنها شود. چالش‌ها و ویژگی متفاوت شخصیت‌های داستان باعث شده صحنه‌های کمدی بامزه‌ای خلق شود. نکته‌ای که نویسنده به آن توجه ویژه نشان داده‌، مفهوم «سایه» برگرفته از نظریه‌ی روانپزشکی به نام یونگ است. یونگ معتقد است هر انسانی بخش‌هایی در وجودش دارد که مایل نیست به کسی نشان دهد. این بخش معمولا در رابطه با فردی که به او اعتماد داریم یا در رابطه‌ای صمیمانه قرار داریم خودش را نشان می‌دهد. هوری و میامورا این بخش از وجود خودشان را با هم به اشتراک گذاشتند و یکدیگر را پذیرفتند. با تمام ظرافت‌هایی که نویسنده سعی کرده ‌است برای ساخت شخصیت‌ها انجام دهد، اما برخی مسائل همچنان به عنوان علامت سوال باقی می‌ماند. یکی از آن موارد گذشته‌ی میاموراست. او در گذشته مسخره و طرد شده‌ است برای همین در دبیرستان طور دیگری رفتار می‌کند. با اینکه در پایان انیمه او با دوستان دوران راهنمایی خود به توافق و صلح می‌رسند، اما همچنان تاحدی مشخص نمی‌شود دقیقا دلیل دشمنی با او چه بوده ‌است و چرا فردی غیرقابل پذیرش بوده. نکته‌ی بعدی که جزو ناهنجاری‌های اثر هم محسوب می‌شود رفتار تند و همراه با خشونت هوری نسبت به پدرش است. هوری هربار به بهانه‌ای پدرش را کتک زده و به او ناسزا می‌گوید و برای او جایگاهی قائل نیست. در این بین شخصیت منفعل مادرهم تائیدی بر کارهای هوری است. پدر هوری رفتارهای عجیبی دارد مثلا خیلی راحت با مسئله‌ی دوست‌پسرداشتن دخترش کنار می‌آید. حتی او را دوست دارد و با او شوخی‌های جنسی می‌کند. اما با تمام این‌ها مخاطب قرار نیست متوجه شود که دقیقا مشکل اصلی هوری با پدرش بر سر چیست. البته پدر و مادر هوری شخصیت‌هایی همواره غایب در زندگی او بودند و هوری را با مسئولیت‌ها رها کرده‌اند، به طوریکه هوری تا قبل از پرسش‌های میامورا نمی‌دانست به چه موسیقی‌ای علاقه دارد. هوری خودش را بین تمام مسئولیت‌ها و دل‌مشغولی‌ها فراموش کرده‌ است ومیامورا برای او حکم یک نجات‌دهنده دارد. او نیاز شدیدی به حمایت دارد و اوج این نیاز را زمانی بروز می‌دهد که تب کرده و کسی بالای سرش نیست و میامورا به جای پدر و مادرش به دادش می‌رسد. زمانی که میامورا می‌خواهد برای کاری از اتاق خارج ‌شود هوری با عجز گریه می‌کند و از میامورا می‌خواهد ترکش نکند و از نبود والدینش شکایت می‌کند. والدینی که این انیمه را می‌بینند ممکن است با این هشدار مواجه شوند که اگر به موقع کنار فرزند نوجوانشان نباشند فرزندشان در جای دیگری خلاء‌های وجودی خود را پر خواهد کرد و جایگاه خود را از دست خواهند داد. خلاصه: انیمه‌ای که والدین با دیدن آن می‌توانند کمی بیشتر با دنیای نوجوانان احساساتی‌شان آشنا شوند و به این فکر کنند که چطور می‌توانند در کنارشان باشند.