تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر گودریچ، اندی گودریچ (مایکل کیتون) در نیمه شب تماس غیرمنتظرهای دریافت میکند. همسرش خود را به مدت ۹۰ روز برای درمان وابستگی به قرص به مرکز بازپروری سپرده است، اما اندی حتی متوجه مشکل او نشده بود. او مدیر یک گالری هنری در حال ورشکستگی است و بیشتر وقت خود را در کار و جلب مشتریان جدید میگذراند. او به سختی فرزندان دوقلوی ۹ سالهاش، بیلی (وایون لیرا بلر) و موس (جیکوب کوپرا) را میشناسد و ناگهان مسئولیت مراقبت از آنها به صورت تمام وقت به او محول میشود. این مسئولیت بسیار طاقت فرسا است، اما اوضاع بهتر میشود، زیرا اندی به دوقلوها و همچنین به گریس (میلا کونیس)، دختر بزرگسالش از ازدواج قبلی، نزدیکتر میشود، با وجود تلخی گریس از غیبت او در دوران کودکیاش. با توجه به اینکه گریس باردار است، اندی همچنین با احتمال پدربزرگ شدن روبرو است. سپس، وقتی یک هنرمند افسانهای میمیرد، اندی با دخترش لولا (کارمن اجوجو) تماس میگیرد تا یک نمایشگاه بازنگری در گالری او برگزار کند. اما درست زمانی که اوضاع بهتر میشود، اتفاق دیگری در راه است.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد نمایش استفاده از مواد مخدر و نوشیدن الکل در اثر گودریچ صحبت کنند. آیا پیامدهای واقعگرایانهای وجود دارد؟ چرا این موضوع مهم است؟
- آیا اندی گودریچ را به عنوان الگو در نظر میگیرید؟ چرا، یا چرا نه؟ او در طول فیلم چه چیزی یاد میگیرد؟
- آیا این فیلم از کلیشهها برای ساخت شخصیتهایش استفاده میکند؟ اگر اینطور است، کدامها؟ آیا کلیشهها را به روشی شگفتانگیز برهم میزند؟
- اندی در شغلی که به آن علاقه دارد کار میکند، اما درآمد کافی برای رقابت با شرکتهای بزرگتر ندارد. آیا میتوان در شغلی که دوست دارید کار کنید و در عین حال درآمد کافی برای زندگی داشته باشید؟ چرا بله یا خیر؟
- آیا رابطه اندی و گریس واقعی به نظر میرسد؟ قابل درک است؟ در مقایسه با روابط والد-فرزندی خودتان چطور؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که گودریچ یک درام کمدی درباره مردی به نام اندی گودریچ (مایکل کیتون) است که تمام زندگی خود را وقف کار کرده و تقریباً خانوادهاش را نادیده گرفته است. این یعنی او با شوک بزرگی مواجه میشود وقتی همسرش برای ۹۰ روز به مرکز بازپروری میرود و او را مسئول دوقلوهای ۹ سالهشان میگذارد. دوره بازپروری به دلیل وابستگی به قرصهای تجویزی است، اما مصرف مواد مخدر نشان داده نمیشود (بزرگسالان در مهمانیها مشروب میخورند). در این فیلم به ندرت از کلمات «لعنتی»، «خراب»، «عیسی» و «مسیح» به عنوان فحش و «جهنم» استفاده شده است. در یک صحنه، تلاش ناموفقی برای بوسیدن وجود دارد، یک شخصیت آهنگی با متنهای مبهم و جنسی میخواند و گفتگوهای ملایمی در مورد رابطه جنسی وجود دارد. شخصیتها با هم بحث میکنند و دو صحنه ترسناک در بیمارستان وجود دارد، اما در نهایت همه چیز خوب پیش میرود. یک زن باردار زایمان میکند. داستان تا حد زیادی آشنا است، اما کیتون همه چیز را به سطح بالاتری میبرد و اطرافیانش را تحت تأثیر قرار میدهد و این فیلم را به تجربهای واقعاً تاثیرگذار تبدیل میکند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این کمدی-درام قابل پیشبینی و ساده، شاید کمی کلیشهای به نظر برسد، اما بازی بینظیر کیتون در آن، هر صحنه را جذاب و الهامبخش میکند. البته داستان فیلم تا حدودی آشنا است: پدری سرگرم و دور از خانواده که کمکم یاد میگیرد با خانوادهاش ارتباط برقرار کند و به آنها عشق بورزد (مثل یک آقای مادر بزرگسال)، و در نهایت با تولد یک نوزاد، همه چیز به اوج خود میرسد. اما فیلمنامه هالیه مایرز-شایر، کارگردان فیلم، و یا بازی بازیگران، یا هر دو، باعث میشود که فیلم در طول مسیر، توجه و علاقه زیادی را به خود جلب کند. صحنههای کیتون با دوقلوها، نه برای خندههای احمقانه، بلکه برای طنز گرم و حتی لحظات تاثیرگذار طراحی شدهاند. بیلی به اندی میگوید: "مادرم هر شب یک لیوان آب کنار تخت من میگذاشت، اما دیشب نبود." میدانیم که اندی در نهایت یادش میافتد و آب را میگذارد، اما وقتی این کار را میکند، درست و با صدای دلنشین لیوان انجام میدهد.صحنههای کیتون با کونیز حتی بهتر است، جایی که اندی و گریس احساسات خود را در کنار هم برملا میکنند (حتی اگر یکی از صحنهها در حین "پیادهروی" باشد، که روشی کمی تنبلانه برای افزودن جلوههای بصری به فیلم است). حتی صحنهای قوی بین اندی و مادر گریس وجود دارد، که توسط اندی مکداول بازی میشود، کسی که ۲۸ سال قبل در فیلم "چندتایی" همسر کیتون بود. (احساس میشود که واقعاً تاریخچه مشترکی دارند). ضربهی غافلگیرکننده در صحنه تولد ذکر شده اتفاق میافتد، زمانی که همسر گریس (دنی دفاراری) - که اندی او را کمی بیعرضه میداند - با صحبتهای دلگرمکننده و غیرمنتظرهای روز را نجات میدهد. و وقتی اندی شاید برای اولین بار در سالها اشک میریزد، این اشکها به حق ریخته میشوند. احساس میشود که گودریچ میتوانست به همان اندازه که "گمشده در ترجمه" برای بیل موری ویترین بزرگی بود، برای کیتون هم باشد، و از این هدف کوتاه میافتد، اما همچنان همه دکمههای درست را فشار میدهد و شما را با لبخند از سینما بیرون میفرستد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.