عاشقان آسمان سرخ

در روزگار قدیم، موجوداتی که دیده نمی‌شدند همراه انسان‌ها زندگی می‌کردند. یکی از آنها سه خدا بودند که در یک بدن زندگی می‌کردند. یکی از آنها بر تولد نظارت می‌کرد، یکی بر مرگ و دیگری تعادل بین این دو را برقرار می‌کرد. روزی خدایی که بر مرگ نظارت می‌کرد خدای تعادل را خورد و از آن بدن جدا شد. او با حرص و طمع و شرارت درون انسان‌ها زندگی کرد و تعادل دنیا را به هم ریخت و جهان پر از ترس و نا امنی شد. اما روزی یک نقاش زن، نقاشی‌ای کشید و ماوانگ را در آن مهر و موم کرد. در زمان پادشاه یونگ جون که ماوانگ در وجودش بود و باعث ریختن خون‌های بسیاری شده بود، پادشاه تصمیم گرفت مراسم مهر و موم ماوانگ را انجام دهد و تاج و تخت را به پسرش واگذار کند. در آن مراسم وقتی ماوانگ مهر و موم شد، کسانی که او را در نقاشی گرفتار کرده بودند نفرین کرد. به خاطر این نفرین نقاش آن دیوانه شد و دخترش که در آن روز به دنیا آمده بود بینایی خود را از دست داد. همچنین کشور را خشکسالی و قحطی فراگرفت. 9 سال بعد دختر آن نقاش به نام چونگی، با پسر فرد دیگری که در مراسم مهر و موم ماوانگ حضور داشت، به نام ها رام آشنا شد. آنها زمان خوشی را با یکدیگر گذراندند. فردای آن روز هارام در مراسمی برای بارش باران شرکت کرد که بدون اطلاع او و پدرش قرار بود قربانی شود. اما با آتش گرفتن نقاشی چهره پادشاه و آزاد شدن ماوانگ، تقدیر جور دیگری رقم خورد. ماوانگ در بدن او گرفتار شد و چشم‌های او که منبع قدرتش بودند به چونگی داده شد. 19 سال بعد، ها رام در قصر منجم است و چونگی یک نقاش ماهر شده است. سرنوشت آنها را بار دیگر با یکدیگر مواجه می‌کند و آنها کم کم دوباره به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند. ها رام پس از مدتی متوجه می‌شود ماوانگ در بدن اوست و چونگی هم باید نقاشی چهره پادشاه را با قدرتی الهی بکشد تا بتوانند بار دیگر ماوانگ را در آن مهر و موم کنند.

• درباره تقدیر و سرنوشت صحبت کنید. چه عواملی در سرنوشت افراد تاثیر دارند؟ به نظرت موجوداتی که با چشم دیده نشوند وجود دارند؟ نظرت راجع به شغل‌های درون دربار مانند منجم و نقاش چیست؟ شخصیت محبوب تو در سریال که بود؟ از کدام ویژگی او خوشت آمد؟

این سریال در مورد دختری به نام چونگی است که استعداد بی‌نظیری در نقاشی دارد. او به عنوان نقاش وارد قصر می‌شود و باید نقاشی خاصی بکشد تا یک موجود شیطانی به نام ماوانگ را در آن مهر و موم کنند. با توجه به مهارت چونگی بخش زیادی از سریال او را در حال نقاشی کردن نشان می‌دهد و توضیحاتی درباره نقاشی و تکنیک‌های آن داده می‌شود که ممکن است برای مخاطبان جذاب باشد. علاوه بر نقاشی، به شعر و خطاطی هم پرداخته می‌شود و حتی مراسم‌ و باورهای خرافی را نشان می‌دهد که مخاطبان را با بخش‌هایی از فرهنگ کره آشنا می‌کند. باتوجه به وجود باورهای شرقی در سریال، به موضوع وجود خدایان متعدد هم اشاره می‌شود که ریشه در باورهای قدیمی شمنیسم در کره دارد. در این سریال خدای تولد (نشان دهنده خیر) خدای مرگ (نشان دهنده شر، که پس از جدا شدن از سامشین به نام ماوانگ (شیطان) شناخته می‌شود) و خدای تعادل نمایش داده می‌شوند. در ابتدای سریال گفته می‌شود آنها در ابتدا در یک بدن زندگی می‌کردند و بارها خدای تولد به نام سامشین (سه خدا) و با ظاهر یک پیرزن با چونگی ملاقات می‌کند. همچنین ارواحی مانند روح محافظ کوهستان هم وجود دارند. توجه به این نکته با توجه به مغایرت این باورها با باورهای دینی ما حائز اهمیت می‌باشد. رابطه عاشقانه چونگی و هارام که منجم دربار است، از بخش‌های پررنگ سریال است و به دلیل وجود صحنه‌های بوسه و در آغوش گرفتن، توصیه می‌شود نسخه پالایش شده را تماشا کنید.