پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
غیر موثق: متأسفانه برای بعضی فیلمها، دادههای کافی نداشتیم. بنابراین، تحلیلهای این دسته ممکنه دقیق نباشن و فقط به عنوان یک راهنما در نظر گرفته بشن.
خشونت: ندارد
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم چگونه یاد گرفتم پرواز کنم، برادران دانیال (با بازی مارکوس اسکریبنر) و الی (با بازی لونی چویس) در حومه لس آنجلس با والدینشان زندگی آرامی دارند. تا اینکه یک روز، والدینشان ناپدید میشوند. الی به نظر میرسد که نوعی آسیب روحی دیده و به سختی صحبت میکند. دانیال، برادر بزرگتر، سعی میکند اوضاع را سر و سامان دهد و مطمئن شود که هر دو حمام میکنند و لباس میپوشند، الی هر روز به مدرسه میرود و دانیال به کارش به عنوان ظرفشوی میرسد. همسایه مهربان، لوئیس (با بازی سیدریث انترتینر)، پیشنهاد کمک میدهد، اما دانیال نمیتواند واقعاً آن را بپذیرد. مدت زیادی نمیگذرد که مجبور میشود برای پرداخت اجاره، اثاثیه خانه را بفروشد و در نهایت آنها باید وسایلشان را جمع کنند و در ماشین خانوادگی زندگی کنند. اما برادران، همچنان مثبت اندیش هستند، همانطور که مادرشان به آنها آموخته بود، و برای آیندهشان میجنگند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در فیلم «چگونه یاد گرفتم پرواز کنم» صحبت کنند. این صحنهها چه احساسی در شما ایجاد کرد؟ هیجانانگیز بود؟ تکاندهنده؟ فیلم برای رسیدن به این تاثیر چه چیزی را نشان داد یا نشان نداد؟ چرا این موضوع مهم است؟
- چگونه نوشیدن و سیگار کشیدن به تصویر کشیده میشوند؟ آیا جذاب جلوه داده میشوند؟ آیا عواقبی وجود دارد؟ چرا این موضوع مهم است؟
- چرا دانیال در ابتدا اینقدر برای درخواست کمک مشکل دارد؟ آیا تا به حال در زندگی واقعی از درخواست کمک اجتناب کردهاید؟
- نظر شما در مورد لیست قوانین دنیل و الی چیست؟ آیا به نظرتان منطقی هستند یا غیرمنطقی؟ آیا فکر میکنید میتوانند به زندگی بهتری منجر شوند؟ چرا، یا چرا نه؟
- چه چیزی رئالیسم جادویی است؟ کدام صحنههای این فیلم شامل چیزهایی هستند که در زندگی واقعی نمیتوانند اتفاق بیفتند؟ چرا اینجا هستند؟ چه چیزی به داستان اضافه میکنند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «چگونه یاد گرفتم پرواز کنم» یک درام عمیقاً دلسوزانه و امیدوارانه در مورد دو برادر جوان سیاهپوست لسآنجلسی است که ناگهان خود را تنها مییابند. خشونت شامل شلیک گلوله، افتادن جسدی به زمین و کشیده شدن آن، و مقداری خون است. نوجوانی زخمی باندپیچی روی پیشانیاش دارد، و پدری آزارگر اسلحهای را لمس میکند و پسرش را تهدید میکند. زبانهای گاهبهگاه شامل استفاده از کلمات «لعنتی»، «مادر...»، «خر...»، «فاگ»، «سگ ماده»، «خدای لعنتی» و موارد بیشتر است. صدایی از یک زوج در حال رابطه جنسی داخل اتومبیل شنیده میشود؛ صدای ناله و سوتکشیدن وجود دارد، و نوجوانی سعی میکند به آنها جاسوسی کند. نوجوانی سعی میکند خودارضایی کند، و گفتگوهای قوی مرتبط با رابطه جنسی وجود دارد. نوجوانی که بطری ودکا میدزدد، با استفراغ بیدار میشود، و شخصیتهای دیگر سیگار میکشند، بزرگسالی نوشیدنی الکلی میخورد، و نوجوانان بهطور مختصر ماریجوآنا میکشند. برای آگاهی از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این درام با ملایمت و عمیقترین همدردی، واقعیتهای تلخ را به تصویر میکشد بدون اینکه خود تلخ باشد و بر امید و تغییر تمرکز دارد. چگونه پرواز کردن را آموختم با یک سکانس تاثیرگذار آغاز میشود: دانیال چیزی در آشپزخانه میبیند که او را شوکه میکند، تلفن همراهش را برمیدارد، ۹-۱-... را شمارهگیری میکند و متوقف میشود. او متوجه میشود و تماشاگران هم ممکن است متوجه شوند که کاری که او انجام میدهد ممکن است منجر به دردسر بیشتر به جای راهحل شود. سیمون استوری (که سفیدپوست و سوئیسی است) در فیلم تهدیدات دنیای واقعی را به وفور به تصویر میکشد، از جمله دزدیده شدن کفش الی و صحنهای حیرتآور با حضور دانیال و پدر (روش مرد، در نقش پدری آشکارا آزاردهنده) و برادرانش.اما همه اینها با لحظات مهربانی در تضاد است، مانند تعاملی با یک افسر پلیس سفیدپوست یا وقتی که یایا (میشل سلن انگ) به پسران اجازه میدهد در خشکشویی او دوش بگیرند. فهرستی از «قوانین» که ابتدا بر سقف اتاق پسران و بعداً بر سقف ماشینشان نوشته شده بود -- «دروغ نمیگوییم»، «لباسهایمان را میشوییم»، «تکالیفمان را انجام میدهیم»، و غیره -- به گفتگویی شیرین، خاص، نانوشته و مداوم تبدیل میشود. و لحظات شگفتانگیزی از رئالیسم جادویی وجود دارد، مانند زمانی که پسران جعبهای از «خاطرات بد» را میسوزانند و کابوسهای ترسناک دانیل از افتادن به آرامی به رویاهای شناور و پرواز تبدیل میشود. موسیقی متن روحانگیز و زیبایی که پر از R&B و جاز قدیمی است، به خلق حال و هوای ظریف فیلم کمک میکند و یادآور فیلمهای مهتاب و رویاهای امپراطوری است. چگونه پرواز را آموختم فیلمی زیبا است؛ از تراژدی نمیترسد، اما به همان اندازه از امید نیز نمیهراسد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.