درباره فیلم
«پسرکشی» پرده از راز زندگی زنی برمیدارد که بهخاطر باور غلط ارجحیت فرزند پسر، اقدامات نادرستی انجام میدهد که منتج به جنایتی هولناک علیه نوزادی میشود و خانوادهاش متلاشی میشود و تمام عمر با ترس، در انتظار تاوان آن است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشمادري صاحب 4 دختر است ولي به دليل اصرار همسر و خانواده اش هرچه مي کند صاحب فرزند پسر نمي شود دکتر، کف بين و دعانويس همه را تجربه مي کند ولي کارساز نيست. نهايت رضايت به ازدواج مجدد همسرش مي دهد اما بعد از آوردن زن دوم در خانه، حساسيت ها شروع میشود و زمانیکه فرزند زن دوم به دنيا میآيد به دروغ گفته میشود پسر است درحالیکه نوزاد دختر بوده است. دايهای که با زن اول زندگی میکرد جسم نوکتيزی در سر نوزاد فرومیکند تا او را از بين ببرد، ولی نوزاد زنده میماند. اين اتفاقات منجر به طلاقدادن زن اول میشود و او با مرد ديگری ازدواج میکند و از او صاحب پسر میشود. ولی بعدها همسر جديدش با همسر سابقش درگير میشوند و هردو کشته میشوند.
حال دختری وارد زندگي پسر که مسئول مرمت و بازسازی خانههای قديمی است، میشود و قرار بر ازدواج است که مادر به دليل کارهای خاصي که دختر انجام میداد دلش راضی نمیشود. دختر که همان نوزاد دختری است که دچار آسيب شده و همواره سردرد دارد به نيت انتقام چندباری مادر را تهديد کرده بود که نهايتاً منجر به دستگيریاش میشود.
پسر که تازه ماجرا را فهميده از شکايتش عليه دختر مي گذرد. در حين بازسازي خانه قديمي، استخوان هاي دو جسد پيدا مي شود که بعد از کارشناسي معلوم مي شود دو مرد در حال نزاع بوده اند در حالي که در رسانه ها و مردم شايع شده بود که استخوان ها زن و مردي است که عاشقانه با يکديگر زندگي مي کردند. استاد پيشنهاد مي دهد براي عدم ترويج خشونت، همان شايعه را اعلام رسمي کنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- به نظر شما باورهای غلط و خرافی تا چه ميزان میتواند در زندگیهای امروزی اثرگذار باشد؟ چطور میتوان با باورهاي غلط جنگيد؟ آيا بايد جنگيد يا بايد با آنها سوخت و ساخت؟ چه تفاوتهايی بين فرزند دختر و پسر وجود دارد؟ چرا مادر با همسر دوم ارتباط مثبت نگرفت و آنچه در دلش بود را بهراحتی بر زبان نياورد؟ چرا پدر خانواده محکم و استوار جلوی باورهای خرافی غلط نايستاد تا زندگیاش از بين نرود؟ چرا زن دوم به دروغ گفت فرزندش دختر است؟ چرا خواهرها نهتنها با برادر ناتنی خود بلکه با يکديگر هم ارتباط خوبی نداشتند؟ آيا کفبينی و رمالی و دعانويسی تأثيری در بهبود زندگی زن داشت؟ به نظر شما کار درستی بود که استاد پيشنهاد داد برای عدم ترويج خشونت در جامعه، به دروغ همان شايعهای که بين مردم پخش شده بود را اعلام کنند؟ خلاصه: با طرح سوالات و ارائهی پاسخهای غيرمستقيم، ذهن نوجوان خود را ياری کنید تا به دور از احساسات بتواند پاسخ سوالات خود را بيابد.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشبه دليل نمايش صحنههايی از اقدام به قتل نوزاد، تهديد و ارعاب با سلاح گرم و سرد، القای حس انتقام دختر در جایجای فيلم، تماشای این اثر برای نوجوانان بهخصوص دختران حساس است و بهتر است فقط بزرگسالان این فیلم را تماشا کنند.
در این فیلم، بار روانی اینکه در گذشته چنين ظلمی بر زنان وارد شده است و خانواده با نداشتن پسر مورد تحقير قرار میگرفتهاند و فکر اینکه مادر خانواده از داشتن دختر نفرت دارد، همگی سبب میشود عقده و نفرتی نهان نسبت به پسر و مرد و نیز مادرشان در ذهن و باور دختران شکل بگيرد؛ طوریکه تنها يک نفرشان به مادر سر میزند و از مابقی خبری نيست. هميشه روسری سياه بر سر دارند که مورد عتاب مادر هم قرار میگيرد.
فيلم علیرغم ظاهرش که قرار است ظلمهايی که به زنان شده را نمايش دهد و احقاق حقی براي آنان کند، خود در حق زنان ظلم میکند! زنان در این فیلم، در عينِ مظلومیت، خود بانيان ظلم بودهاند و ناجی مردی که درنهايت با بخشش و بزرگواری قضيه را فيصله داد.
زنان فيلم عموماً افرادی هستند که برای رسيدن به خواستههای خود به حريف ضربه میزنند. مادرشوهر بر طبل توخالی پسر میکوبد و باعث اختلاف و کدورت در خانهی عروسش میشود. زنی تمام حواسش به پسردارشدن است و دخترانش را نمیبیند. دايهای اقدام به کشتن فرزند رقيب میکند. دختری با انتقامگرفتن و تهديد به قتل میخواهد آرامش يابد و خواهرانی با حذف برادر ناتنی خود سعی در نديدن او گرفتهاند تا تاوان گناه نکردهی او را بهخاطر مردبودنش بگيرند و حتي مسبب دعواي دو مرد که منتج به کشته شدن شده بود، همه و همه اقدامات زنان بود. مادري که مي بايست با دميدن روحيه اميد و شادي در خانواده همه فرزندان را به يک چشم ببيند چيزي جز تيرگي، سياهي بر سر خانواده اش نيفزوده بود. همه ي اين عوامل والدين را بايد آگاه کند تا با نوجوان خود به خوبي صحبت کنند و با يکديگر در مورد ريشه هاي اين ظلم کردن و ظلم پذيري صحبت کنند و اينکه چطور ميتوان با باورهاي غلط جنگيد و آينده خود و فرزندان را از بين نبرد.
خلاصه: با تاکيد بر ظلم نکردن و نپذيرفتن ظلم به فرزندمان (چه دختر و چه پسر) بياموزيم زير بار تفکرات خرافي و غلط نروند و با اميد و تلاش زندگي خود را بسازند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.