افسانه‌های مورتال کامبت: برف کور

شاه کینو با خونریزی و کشتار بی‌رحمانه، یکی پس از دیگری، در حال تسخیر شهرها، است. مردم در رعب و وحشت زندگی می‌کنند. روزی نیست که او عده زیادی را بی‌دلیل، به طرز فجیعی به قتل نرساند. تاکاهاشی برای اینکه ثابت کند، در مبارزه از همه بهتر است و رقیب ندارد، با افراد او درگیر می‌شود؛ اما ناکام می‌ماند. شانگ تسونگ، از افراد کینو، او را فریفته، به نزدیک چاهی می‌برد که تنها با خون تاکاهاشی درِ آن باز می‌شود. با باز شدن درِ چاه، ارواحِ موجود در آن وارد بدن تسونگ می‌شود و این بار اوست که با سودای قدرت، به سمت کینو می‌رود تا او را کشته و خود پادشاه شود. اما در جنگ با کینو، شکست خورده و کشته می‌شود. در طرف دیگر ماجرا، تاکاهاشی که نابینا شده، توسط تسونگ به چاه انداخته می‌شود. در آنجا، شمشیری که نیرویی خارق‌العاده دارد و سخنگو است او را صدا می‌زند. تاکاهاشی با کمک آن شمشیر از چاه خارج می‌شود و به سمت لین کویِی می‌رود. لین کویی، جان او را نجات داده و به او آموزش می‌دهد که چگونه با وجود نابینا بودن، مبارزه کند. او که قدرت غیر قابل کنترلی دارد و در گذشته باعث کشته شدن افراد شهر، به صورت ناخواسته، شده است، عهد کرده که هرگز مبارزه نکند؛ اما کشتار بی‌رحمانه مردم توسط کینو و افرادش، بار دیگر او را به میدان مبارزه می‌کشاند. در نهایت با همکاری تاکاهاشی، لین کویِی و قدرت‌های جادویی که همراهشان است، کینو و افرادش از بین می‌روند.

• از فرزندان نوجوان خود سوال کنید: آیا تا‌کنون به هنگام انتخاب بازی‌های پلی استیشن، مورتال کمبت را انتخاب کرده‌اید؟ علتش چیست؟ تو چقدر به این بازی علاقمندی؟ چرا؟ به نظر تو آیا امکان دارد که چنین اتفاقاتی در دنیای واقعی بیفتد؟ این میزان از خشونت اگر دنیای بیرون تجربه شود، نتیجه‌اش چه خواهد بود؟ انتقام گرفتن را تا چه زمانی می‌توان ادامه داد؟ اصلا انتقام خوب است؟ چرخه خشونت تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد؟ اگر تاهاکاشی آن شمشیر را به دست نمی‌آورد آیا می‌توانست موفق شود؟ نظر تو درباره لین کویی چیست؟ انتخاب او برای زندگی آرام و مسالمت‌آمیز درست بود یا غلط؟ خلاصه: درباره‌ی بازی مورتال کمبت، داستان این اثر و شخصیت‌ها با فرزندان خود گفتگو کنید.

شخصیت‌های مورتال کمبت که احتمالا آشنای همه والدین هستند، ظاهری ترسناک و غیرواقعی و عجیب هستند که مشخص نیست چگونه می‌توانند به وجود آمده باشند! غولی که از سنگ و آتش درست شده با صدایی وحشتناک و یا شخصیت اول این داستان، کینو که هم ظاهری انسانی دارد و هم انسان نیست. این شخصیت‌ها به طور ویژه برای کودکان در سنین پایین، بسیار ترسناک‌تر خواهند بود. با انیمه‌ای سراسر خشونت، روبرو هستیم. این خشونت‌ها البته نه از جنس خشونت‌هایی است که در فیلم‌ها تا‌کنون دیده شده، بلکه از جنس خشونت‌های گیم است که در داستانی سینمایی به طور باورپذیرتری! به نمایش درمی‌آید. اینجا دیگر نهایت بی‌رحمی بشر به تصویر کشیده می‌شود. هر آنچه از خشونت در ذهن داریم و یا حتی شاید به ذهنمان هم نرسد را شاهد هستیم. جدا شدن سرها از بدن‌ها نه با قدرت شمشیر که با قدرت دست! و با بی‌رحمی تمام! بیرون آوردن ستون فقرات از بدن جنازه‌ای که بر زمین افتاده و ده‌ها نوع از انواع خشونت‌های باورنکردنی! میزان خشونت بالای این انیمه، برای مخاطب نوجوان مضر است و اگر تماشای آثار این چنینی تبدیل به یک رویه شود، منجر به پرخاشگری و افزایش خشونت در آن‌ها خواهد شد. پیام و الگوهای مثبت در میان انبوهی از خشونت‌ها و ناهنجاری‌ها، گم می‌شوند و بهتر است در این باره برای فرزندان نوجوان توضیح دهیم و نظر آن‌ها را نیز جویا شویم. خلاصه: خشونت و ترس بالایی در این اثر وجود دارد که پیام‌ها و الگوهای مثبت را نیز کمرنگ می‌کنند.