آن سوی دیوار باغ
over the garden wall
ورت و گرِگ دو برادر هستند که متوجه میشوند در جنگل گم شده ند. آنها به دنبال راه بازگشت به خانه هستند که ماجراهایی برایشان اتفاق میافتد. در هر قسمت یک ماجرای ترسناک را پشت سر میگذارند و دلهرهی گم شدن تا قسمت آخر همراه آنان است. موجودات ترسناک و جادوگرها و طلسمهای مختلفی در فیلم وجود دارد. یکی از درونمایههای فیلم، قضاوت نکردن از روی ظاهر است.
موجود گرگنما به پسرها حمله میکند اما به آنها آسیبی نمیرسد. پیرزنهای جادوگر سر بآتریس و دختر جنی شده فریاد میکشند. دختر جنی شده به پسرها حمله می کند.
ورت و گرگ از قسمت اول در جنگل گم میشوند و این دلهره تا قسمت آخر همراه آنان است. آنها با موجود گرگینهی ترسناکی میجنگند. درختهایی که هیزمشکن میشکند ترسناک هستند. ورت و گرگ به شهری میرسند که فکر میکنند مردم این شهر لباس مبدل به شکل کدو پوشیدهاند اما بعد متوجه میشوند که مردم این شهر مرده هستند. هیولای جنگل سیاه و بسیار ترسناک با صدایی وحشتناک است. پیرزنی که به بآتریس گفته بود پسرها را برایش بیاورد یک جادوگر است و ترسناک است. او میگوید میخواهد سرهای پسرها را با پشم پر کند و پسرها را اسیر میکند. جادوگری که از دختر جنی مراقبت میکند بسیار ترسناک است و زنگی دارد که با آن هیپنوتیزم میکند. دختری به ظاهر مهربان ناگهان جنی شده و تبدیل به هیولایی ترسناک میشود. سپس جنش از بدن او بیرون آمده و فرار می کند. در یک صحنه گرگ همراه با هیولا میرود. یخ دریاچه میشکند و ورت در آب میافتد و نزدیک است غرق شود.
بآتریس چندبار دروغ می گوید. همچنین در یک قسمت از پسرها می خواهد دزدی کند تا بتوانند سوار کشی شوند و برای دزدی اقدام می کند اما در نهایت موفق نمی شود. بآتریس همچنین برچسب هایی به ورت می زند مثلا می گوید تو مغز نداری یا بی اراده هستی اما بعد پشیمان می شود. بآتریس و همراهانش به اموال اندیکات آسیب می زنند. اندیکات اعتراف می کند که کارهای کثیفی برای ثروتمند شدن انجام داده است. در یک صحنه اندیکات و زن تاجر همسایه یکدیگر را می بوسند. در یک صحنه هم قورباغهها در حال رقص یکدیگر را میبوسند. دو مرتبه نواختن موسیقی همراه با رقص دونفره وجود دارد. ورت به دختری علاقه دارد و برای او نوار پر میکند و شعر میخواند و در نهایت به او ابراز علاقه میکند.
ورت و گرگ هر دو برای نجات هم ایثار و تلاش میکنند. هردو برای گذر از چالش ها تلاش می کنند. گرگ شاد است و به برادرش امید می دهد و برای او ایثار بزرگی میکند.
صادق بودن ورت. شجاعت ورت و گرگ برای مقابله با ترسها. گرگ ایثار میکند و از هیولا میخواهد او را ببرد و ورت را آزاد کند. ورت تسلیم نمیشود و شجاعانه برادرش را نجات میدهد. بآتریس بابت دروغهایش پشیمان میشود و حاضر نمیشود پسرها را فدا کند. ورت و گرگ به خانوادهی مدرسه دار کمک میکنند و مدرسه را از تعطیلی نجات میدهند. در چند قست اتفاقات زیادی میافتد که این پیام را دارد که از روی ظاهر نباید انسان ها و اتفاقات را قضاوت کرد و نباید در قضاوت عجله کرد. امیدواری و تسلیم نشدن در برابر مشکلات از دیگر پیامهای مثبت این فیلم است.
خلاصه فیلم
ویرایشورت و گرِگ در جنگلی گم میشوند. آنها به دنبال پیدا کردن راه بازگشت به خانه در هر قسمت از سریال با ماجرایی مواجه میشوند و باید تصمیماتی بگیرند. ورت برادر بزرگتر و بالغ و گرگ برادر کوچکتر و شاد و بازیگوش است. در قسمت اول با مرد هیزم شکن آشنا میشوند و از او میترسند در حالی که او میخواهد کمکشان کند و نسبت به هیولای جنگل به آنها هشدار میدهد. آنها با موجود ترسناک گرگنما مبارزه میکنند و پیروز میشوند. در این میان بآتریس که پرندهای آبی و در واقع دختری طلسم شده است با آنها همراه میشود. در یک قسمت به شهر مردگان میرسند و با ترس و دلهره و ناخواسته به آنها کمک میکنند. در یک قسمت به مدرسهی موسیقی میرسند و کمک میکنند تا مدرسه تعطیل نشود. در یک قسمت دختری را از شر هیولای حلول کرده در او نجات می دهند و ... . در قسمت آخر آن ها به هیولای سیاه و ترسناک جنگل پیروز میشوند و به مرد هیزم شکن هم کمک میکنند تا از اسارت هیولا آزاد شود و او را نابود کند. سپس مشخص میشود که این اتفاقات در عرض چند ثانیه در توهم ورت و گرگ که طی حادثهای در حال غرق شدن در رودخانه بودند افتاده بود. ورت پس از این حادثه موفق میشود به دختری که دوست دارد ابراز علاقه کند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- کدام صحنهها برای تو بیشتر ترسناک بود؟
- آیا دوست داری دربارهی آنها صحبت کنی؟
- چه نکات مثبتی در این سریال دیدی؟
- به نظر تو ورت چه ویژگیهای خوب و بدی داشت؟
- آیا محصولات ترسناک مانند این را دوست داری؟ چرا؟
- چه چیزی را دربارهی این انیمیشن دوست نداشتی؟
- خلاصه:
- سعی کنید میزان اثر ترسناک بودن انیمیشن را بر فرزند خود متوجه شوید و بیشتر بر پیامهای مثبت این سریال تأکید کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشورت و گرگ طی یک اتفاق در شب هالووین داخل یک رودخانه پرت میشوند و گویی به خلصه یا کمایی چند ثانیهای میروند و این اتفاقات برایشان میافتد. بعد از این ماجرا گویی به لحاظ روحی رشد کردهاند. این سریال کاملا تخیلی است اما در عین حال ترسناک است و ترس و دلهره همواره در صحنه وجود دارد و این سوال که بالاخره چه اتفاقی قرار است بیافتد همواره با بیننده است. نوجوانان این گونه ترسها را دوست دارند. با فرزند خود دربارهی اینکه چه جنبههایی از فیلم برای او آموزنده بود گفتگو کنید و بر پیامهای مثبت فیلم تأکید کنید. ورت به دختری به نام سارا علاقه دارد. رقیب عشقی هم دارد و چند دقیقهای از فیلم به احساسات متفاوت در ابراز یا مخفی کردن این علاقه میگذرد و گفتگوهایی بین شخصیتها شکل میگیرد. دربارهی تفاوتها و محدودیتهای دینی و فرهنگی پیرامون این مسائل با فرزند خود گفتگو کنید. خلاصه: بر جنبههای مثبت فیلم تأکید کنید و در نظر داشته باشید که موضوع دوستی با جنس مخالف در فیلم مطرح میشود.