درباره فیلم
«خوشبختی» داستانی هیجانانگیز، با خشونت و ترس نسبتا بالا است که داستان ساکنین یک مجتمع هنگام شیوع یک بیماری جدید را روایت میکند و در خلال آن به پیامها و ارزشهای اخلاقی و انسانی نیز میپردازد.
تصاویر فیلم




پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشداستان از یک پرونده قتل در یک مهمانخانه آغاز میشود. جایی که کیم جونگ کوک و یی هیون مسئول این پرونده میشوند و به طور عجیبی هیچ آلت قتلی پیدا نمیکنند؛ همچنین دوربینها نشان نمیدهد که قاتل از اتاقش خارج شده باشد. یی هیون قاتل را زیر تخت پیدا میکند در حالی که او از ترس بعد از مرگ مقتول روی او را با پتو پوشانده و خود را زیر تخت پنهان کردهاست. آنها متوجه میشوند هیچ سلاحی در کار نیست و آن مرد با دندانهایش به جان مقتول افتاده تا خون او را بخورد. یی هیون با دوست دوران مدرسهاش سه بوم، که حالا در واحد عملیات است تماس میگیرد و او را در جریان میگذارد. سه بوم هم یک مورد مشابه را در واحد خودشان میبیند و حتی با او درگیر میشود اما هیچکس این موضوع را جدی نمیگیرد. این نقطه شروع همه گیری بیماری هاری انسانی است؛ که پس از تمام شدن شیوع کرونا، به جان مردم افتادهاست. سه بوم که بخاطر درگیری با یکی از همین مبتلایان زخمی شدهاست، تحت مراقبت قرار میگیرد اما علائمی از خود نشان نمیدهد؛ همین نقطه آغازی است که مسئولین شک کنند که سه بوم آنتی بادی دارد و بدنش نسبت به بیماری مقاوم است. آنها میخواهند او را تحت مراقبت بگیرند اما سه بوم فقط با این شرط که بتواند تشویقی بگیرد و صاحب یک واحد آپارتمان شود قبول میکند تحت نظر بماند. شرط گرفتن یک واحد آپارتمان که آرزوی دیرینه سه بوم بود، علاوه بر تشویقی و رتبه بالا، تاهل است. همین باعث میشود که سه بوم به یی هیون که دوست دوران مدرسهاش است، پیشنهاد دهد که صوری باهم ازدواج کنند. یی هیون که به سه بوم علاقه دارد، قبول میکند. با اسباب کشی آنها به آپارتمان جدید، ماجرای تازهای در زندگیشان آغاز میشود. مبتلایان هاری انسانی رو به افزایش اند و در همسایگی آنها هم افراد مبتلا وجود دارند. با بررسیهای مختلف متوجه میشوند که این بیماری عوارض دارویی به نام NEXT است که برای تقویت تمرکز و حافظه و رفع خستگی تجویز میشده. این دارو در باشگاه ساختمان آنها به ساکنین فروخته میشد و حالا عوارض آن درحال بروز است. همسر و فرزند هان ته سوک که مسئول فروش این قرصها و پخش آنها بوده است نیز مبتلا شدهاند و حالا او بدنبال درمان است. سه بوم مشکوک به داشتن آنتی بادی است، یی هیون که شوهر صوری سه بوم است، حالا که باهم زندگی میکنند برای محافظت از او همه کار میکند و این جایی است که داستان این سه نفر باهم گره میخورد. سریال داستان روزهای قرنطینه این ساختمان و داستان ساکنینش را روایت میکند.آنها تک تک مبتلا میشوند و بخاطر وجود یک قاتل ناشناس در بین ساکنین و گاها طمع کاری دیگر همسایگان، یک به یک کشته میشوند. داستان تا جایی پیش میرود که هان ته سوک از آنتی بادی داشتن سه بوم مطمئن میشود اما همزمان یی هیون بعد از فداکاریهای بسیار برای ساکنین، خودش هم مبتلا میشود و از اینکه به کسی آسیب بزند میترسد. پس با پیشنهاد هان ته سوک برای بیرون بردن سه بوم از قرنطینه موافقت میکند و چند نفر از همسایهها را هم بیرون میفرستد. آنها متوجه میشوند که همه شهر از قرنطینه خارج شدهاست و فقط آنها بودند که پشت دیوارهای بلند زندانی شده بودند. وقتی به اندازه کافی از سه بوم آنتی بادی گرفتند به او اجازه دادند قبل از رسیدن مسئولین، با لباس مبدل به کمک بقیه ساکنین و یی هیون که در ساختمان گیر افتاده بودند، برود و آنها را نجات دهد. در پایان نشان دادهمیشود که همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسیده و همسایگان مجرم به دادگاه فرستاده شدهاند و پس از یکسال از همهگیری این بیماری، مردم به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی میکنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- بنظر تو تاثیرگذارترین صحنه سریال کدام صحنه بود؟ بهترین/بدترین شخصیت از نظر تو چه کسی بود؟ چه ویژگی او را به بهترین/بدترین شخصیت تبدیل کرده است؟ اگر ما در این موقعیت قرار بگیریم چه خواهیم کرد؟ مهمترین پیامی که داستان سعی داشت منتقل کند چه چیزی بود؟ خلاصه: درباره داستان، شخصیتها و احساستان درباره آنها گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشسریال «خوشبختی» درباره شیوع بیماری واگیر دار دیگری بعد از اتمام دوران کرونا است. بیماری به نام هاری انسانی که بعد از مصرف قرصی به نام NEXT گریبان گیر مردم شدهاست. سه بوم و یی هیون، دو شخصیت اصلی داستان، هرکدام به نوعی با این بیماری روبهرو میشوند. آنها که برای گرفتن یک واحد آپارتمان قرار گذاشتهاند باهم صوری ازدواج کنند، وقتی در خانهشان ساکن میشوند همهگیری شدیدتر میشود و در همسایگی آنها هم مبتلایانی یافت میشوند پس دولت تصمیم میگیرد که ساختمان آنها را قرنطینه کند و بقیه داستان درباره ماجراهایی است که بین این همسایگان در دوران قرنطینه رخ میدهد. داستان خشونت بالایی دارد و بهتر است هنگام انتخاب این محصول برای تماشا، به این نکته توجه داشتهباشید. رفتار مبتلایان هنگام بروز علائمشان علاوه بر اینکه در بالا بردن شاخص خشونت تاثیر قابل توجهی دارد، میتواند برای مخاطبان ترسناک نیز باشند. ظاهر آنها هنگام بروز علائمشان تغییر میکند و به دیگران حمله میکنند. اما پس از مدتی به حالت عادی برمیگردند. بهتر است درباره ترسها و احساسات هنگام دیدن محصول با یکدیگر گفتگو کنید. سریال علاوه بر روایت داستان این بیماری، پیامهای زیادی نیز به مخاطب منتقل میکند. رفتار کردن با هرکس براساس طبقه اجتماعی و اقتصادیاش به خوبی در دیالوگها و اتفاقات داستان نکوهش میشود. با پیش رفتن داستان این سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد که انسانها در سختی چگونه رفتار میکنند؟ و میبینیم که هرچه روزهای قرنطینه طولانیتر میشود، کمکم هرکدام از شخصیتها، خود واقعیشان را نشان میدهند. بهتر است که به پیامهایی که داستان به دنبال رساندن آنها است توجه کنیم و درباره آنها فکر کنیم. میتوانیم خودمان را در این موقعیت و موقعیتهای مشابه تصور کنیم تا ببینیم ما چگونه رفتار خواهیم کرد؟ از دیگر پیامهای داستان میشود به از خودگذشتگی، معرفت، خویشتن داری، اهمیت خانواده و ... اشاره کرد. صحبت درباره احساست و افکار گوناگونی که بعد از دیدن این اثر در ذهن شکل میگیرد، میتواند به نزدیک شدن ذهن والدین و نوجوان کمک کند.
خلاصه: داستان خشونت بالایی دارد و بهتر است هنگام انتخاب این محصول برای تماشا، به این نکته توجه داشتهباشید. رفتار مبتلایان هنگام بروز علائمشان علاوه بر اینکه در بالا بردن شاخص خشونت تاثیر قابل توجهی دارد، میتواند برای مخاطبان ترسناک نیز باشند. همچنین بهتر است که به پیامهایی که داستان به دنبال رساندن آنها است توجه کنیم و درباره آنها فکر کنیم.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.