درباره فیلم
«جوانان می» داستانی عاشقانه را در بستر تاریخ روایت میکند. جوانانی که هرکدام به نحوی قربانی اهداف سیاسی و زیادهخواهی قدرتمندان میشوند. هی ته و میونگ هی نمادی از وفاداری هستند که اتفاقات عجیب و تلخ زیادی را از سر میگذرانند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشداستان در بستر اتفاقات ماه می سال 1980 و قیام گوانگجو روایت میشود. در آن زمان دانشجویان و مردم برای دموکراسی مبارزه میکردند اما دولت آنها را کمونیست و جاسوس کرهشمالی مینامید. پدر هوانگ هی ته مسئول امنیت ملی در شهر گوانگجو بود، فردی بیرحم و خشن که برای رسیدن به اهدافش از هیچ جنایتی فروگذار نمیکرد. او برای ترفیع گرفتن و داشتن حمایت مالی بزرگترین سرمایهدار شهر، پسرش، هوانگ هی ته، را مجبور به ازدواج با دختر سرمایهدار شهر، لی سوریون میکند. لی سوریون که از دانشجویان معترض است، سر پر سودایی دارد و در قید و بند ازدواج و روابط عاشقانه نیست، به همین خاطر دوست صمیمیاش را به جای خودش به قرار آشنایی میفرستد و به او قول میدهد در عوض برای او بلیط هواپیما تهیه کند تا بتواند برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.
کیم میونگ هی، دوست صمیمی لی سوریون، پرستاری است که چندین شیفت کار میکند تا خرج زندگیاش را دربیاورد و برای مهاجرت پول پسانداز کند. هی ته و میونگ هی یکدیگر را ملاقات میکنند و میونگ هی تمام تلاشش را میکند تا هی ته از این ازدواج منصرف شود و خودش هم به بلیط هواپیمایش برسد. هوانگ هی ته اما او را قبل از این در بیمارستان ملاقات کرده و میداند او کسی نیست که پدرش با او قرار ازدواج گذاشتهاست. با همه اینها این دو نفر به یکدیگر علاقهمند میشوند و میخواهند تحت هر شرایطی باهم بمانند.
لی سوریون، که برای این ازدواج اجباری انتخاب شده و از علاقه بین دوست صمیمیاش و هی ته نیز با خبر است، به پدر و برادرش دروغ میگوید و این اتفاقات را از خانوادهاش پنهان میکند. خانواده او فکر میکنند که او واقعا قصد دارد ازدواج کند و دست از کارهای گذشت کشیدهاست. اما او هیچگاه علاقهای به هی ته نداشته و ندارد. او همیشه درحال شرکت و رهبری راهپیماییها است همچنین اعلامیه نوشته و چاپ میکند. اما دانشجویان معترض دیگر، حالا بخاطر موقعیت خانوادگی و نامزدیاش با پسر یکی از اعضای رده بالای سازمان امنیت ملی، او را خائن و نفوذی میخوانند.
هی ته و میونگ هی، هردو پیشینهای با سازمان امنیت ملی دارند. هی ته، زمانی که در سئول بوده در حین نجات و معالجه یکی از هم دانشگاهیهای معترضش متهم به همکاری با کمونیستها شدهاست و مجبور شدهاست دانشگاه را نیمهکاره ترک کند. میونگ هی نیز بخاطر پدرش که کمونیست بوده در زمان مدرسه دستگیر و تهدید شدهاست.
آن دو اما با وفاداری در کنار هم میمانند و در این راه سختیها و اتفاقات تلخ زیادی را از سر میگذرانند. پدر هی ته تمام تلاشش را میکند تا این دو نفر را از هم دور کند تا بتواند ترفیع بگیرد، حمایت مالی پدر عروس اجباریاش را دریافت کند و پسرش را از دختر یک کمونیست دور کند. همان زمان در شهر گوانگجو حکومت نظامی سراسری برقرار میشود و سربازان به جان مردم بی گناه میافتند. آنها به نام سرکوب معترضین، هرکسی را که در خیابان میبینند کتک میزنند و دستگیر میکنند. هی ته و میونگ هی که تصمیم گرفته بودند باهم فرار کنند، برای کمک به مردم در بیمارستان میمانند. آنها فکر میکنند اوضاع قرار است رو به آرامش برود اما سازمان امنیت ملی حکم تیر را صادر میکند و سربازان ارتش به مردم تیراندازی میکنند و ده ها جوان و پیر و بچه را به قتل میرسانند. در بین کشتهشدگان پدر میونگ هی، که قصد داشت دخترش را از شهر خارج کند نیز وجود دارد. زمانی که میونگ هی، هی ته و برادر کوچک میونگ هی مشغول عزاداری و کارهای تدفین او هستند، پدر هی ته دستور میدهد تا جاسوسانش میونگ هی را جلوی چشمان پسرش، به قتل برسانند. برادر ناتنی هی ته، از ماجرا با خبر میشود و برای نجات میونگ هی اقدام میکند. میونگ هی بار دیگر از دست این مرد خبیث نجات پیدا میکند اما این پایان ماجرا نیست.
برادر کوچکتر او قصد کرده به خانه برود تا مادر و مادربزرگش را برای وداع با جسد پدرش بیاورد اما جاده خطرناک است. میونگ هی و هی ته که از این موضوع با خبر میشوند به دنبال او راهی جاده میشوند. جنگل بزرگ و تاریک است و جاده از درون آن میگذرد پس آنها از هم جدا میشوند تا هرکدام قسمتی از جنگل را بگردند. در آخر میونگهی برادرش را پیدا کرده و فراری میدهد اما خودش به دست سربازان کشته میشود. هی ته نیز دستگی میشود و آن دو تا پایان عمر از یکدیگر جدا میشوند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- درباره شخصیتها و تصمیماتشان با یکدیگر گفتگو کنید. اگر به جای لی سوریون بودی چه راهی را انتخاب میکردی؟ دروغ گفتن لی سوریون چه تبعاتی به همراه داشت؟ اگر کدام اتفاق از اتفاقات سریال رخ نمیداد، پایان داستان طور دیگری رقم میخورد؟ جنگیدن برای عدالت چقدر اهمیت دارد؟ اگر در شرایط مشابه قرار میگرفتی ترجیح میدادی فرار کنی و از زندگی خودت محافظت کنی یا در کنار بقیه برای رسیدن به اهداف ملی تلاش کنی؟ اتفاقات مشابه در سراسر جهان را بررسی و درباره آنها گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایش«جوانان می» روایت یک داستان عاشقانه در بستری از اتفاقات تاریخی و سیاسی واقعی است. در قسمتهای ابتدایی سریال، ما شاهد یک داستان عاشقانه در شهر گوانگجو سال 1980 هستیم. اما در بخش دوم کمکم وارد اوج اتفاقات داستان و گره خوردن هرچه بیشتر آن با اتفاقات سیاسی آن زمان، میشویم. خشونت آن نیز بیشتر مربوط به بخش دوم سریال و گستردهتر شدن اعتراضات و سرکوبها میشود.
داستان پایانی تلخ اما قابل قبول دارد. مرگ یکی از شخصیتهای اصلی غمانگیز است و بهتر است درباره آن گفنگو شود و یا حتی با دیدن پشت صحنه سریال از میزان اثر گذاری آن کاست.
این سریال پیام و الگوی مثبت قابل توجهی دارد که به طور مفصل در بخش پیام و الگو توضیح داده شد. واقعی بودن برهه تاریخی این سریال این امکان را برای شما فراهم میکند که با بخشی از تاریخ معاصر کرهجنوبی آشنا شوید. بخشی که برای خود مردم این کشور بسیار با اهمیت است. دیدن تصاویر واقعی از آن دوران نیز میتواند به درک بهتر اتفاقات سریال کمک کند. قیامهای مشابه این قیام در کشور ما نیز اتفاق افتاده است و این میتواند زمینهای برای گفتگو و حتی آشنایی با تاریخ معاصر کشور خودمان باشد.
در خصوص ناهنجاریهای اثر توصیه میشود نسخه پالایش شده را برای تماشا انتخاب کنید.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.