چوتا صاحب
Chhota Saheb
۱۳+
مناسب برای بالای ۱۳ سال
درباره فیلم
چوتا صاحب داستان عاشقانه راحول و ریماست. راحول یک تاجر ثروتمند است که بعد از مرگ پدرش توسط آقای داسو بزرگ شده. آقای داسو خود را وقف بزرگ کردن راحول و اداره تجارت او کرده. ریم از تاتاناگار به کلکته میآید و بعد از دیدن اجرای راحول، مجذوب جذابیت او میشود. اما پسرعموش به او هشدار میدهد که راحول به دخترها توجهی ندارد. ریم تصمیم میگیرد این موضوع را ثابت کند. ریم با جذابیت خود موفق میشود راحول را مجذوب خود کند و هر دو دیوانهوار عاشق هم میشوند. درست زمانی که قرار است نامزد کنند، آقای مازومدار، حسابدار راحول، با ریم تماس میگیرد و به او میگوید که راحول زنیست که زندگی دختران زیادی را نابود کرده. ریم از راحول دور میشود تا او را امتحان کند. راحول به الکل روی میآورد و دیگر به سر کار نمیرود. داسو تلاش میکند راحول و ریم را متقاعد کند اما موفق نمیشود. راحول خود را وقف خدمت به بشریت میکند. پسرعمه ریم به دیدن او میآید و در مورد راحول به او میگوید. ریم اشتباه خود را میفهمد و به کلکته میآید. اما در همین حین، آقای مازومدار کارخانه راحول را به آتش میکشد. داسو به شدت مجروح میشود و بر اثر جراحاتش میمیرد. اما قبل از مرگش، این دو عاشق را با هم متحد میکند.
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
غیر موثق: متأسفانه برای بعضی فیلمها، دادههای کافی نداشتیم. بنابراین، تحلیلهای این دسته ممکنه دقیق نباشن و فقط به عنوان یک راهنما در نظر گرفته بشن.
خشونت: ندارد
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشچوتا صاحب داستان عاشقانه راحول و ریماست. راحول یک تاجر ثروتمند است که بعد از مرگ پدرش توسط آقای داسو بزرگ شده. آقای داسو خود را وقف بزرگ کردن راحول و اداره تجارت او کرده. ریم از تاتاناگار به کلکته میآید و بعد از دیدن اجرای راحول، مجذوب جذابیت او میشود. اما پسرعموش به او هشدار میدهد که راحول به دخترها توجهی ندارد. ریم تصمیم میگیرد این موضوع را ثابت کند. ریم با جذابیت خود موفق میشود راحول را مجذوب خود کند و هر دو دیوانهوار عاشق هم میشوند. درست زمانی که قرار است نامزد کنند، آقای مازومدار، حسابدار راحول، با ریم تماس میگیرد و به او میگوید که راحول زنیست که زندگی دختران زیادی را نابود کرده. ریم از راحول دور میشود تا او را امتحان کند. راحول به الکل روی میآورد و دیگر به سر کار نمیرود. داسو تلاش میکند راحول و ریم را متقاعد کند اما موفق نمیشود. راحول خود را وقف خدمت به بشریت میکند. پسرعمه ریم به دیدن او میآید و در مورد راحول به او میگوید. ریم اشتباه خود را میفهمد و به کلکته میآید. اما در همین حین، آقای مازومدار کارخانه راحول را به آتش میکشد. داسو به شدت مجروح میشود و بر اثر جراحاتش میمیرد. اما قبل از مرگش، این دو عاشق را با هم متحد میکند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.