درباره فیلم
بینا به عنوان بازیگر تئاتر کار میکند و با مادر بیوهاش زندگی فقیرانهای دارد. یک روز در راه بازگشت به خانه، توسط بانک و دو مرد دیگر مورد آزار قرار میگیرد، اما راجان به کمک او میآید. او را به خانه اسکورت میکند و خیلی زود هر دو عاشق یکدیگر میشوند. پدر راجان، رای باهادور گانگاساران، ثروتمند است و اصلاً از بینا خوشش نمیآید. اما وقتی راجان تهدید میکند که او را ترک میکند، نظرش را تغییر میدهد و به آنها اجازه ازدواج میدهد. بعد از ازدواج، آنها به زندگی هماهنگی میرسند و خیلی زود بینا باردار میشود. یک شب در حال رانندگی، لاستیک ماشین راجان پنچر میشود، او بینا را در ماشین رها میکند تا کمک بگیرد. وقتی برمیگردد، بینا ناپدید شده است. روز بعد به خانه برمیگردد و همه از بازگشت او خوشحال میشوند. چند روز بعد خبر میرسد که گوپال، مدیر تئاتری که بینا در آن کار میکرد، دستگیر و متهم به قتل مردی به نام راتانلال شده است. گانگاساران در هیئت منصفه است و میخواهد گوپال محاکمه عادلانهای داشته باشد. پلیس متوجه میشود که شب قتل، زنی با گوپال بوده است، اما گوپال از افشای نام او خودداری میکند. به دلیل این خودداری، گناهکار شناخته میشود. وقتی قرار است حکم صادر شود، بینا ناگهان در دادگاه ظاهر میشود و شهادت میدهد که شب قتل با گوپال بوده است. گوپال آزاد میشود، اما بینا توسط راجان و گانگاساران طرد میشود و نه تنها از خانه، بلکه از شهر نیز رانده میشود. سوال باقی میماند - چه چیزی بینا را وادار کرد که شب را با گوپال بگذراند، و چرا گوپال متهم به قتل راتانلال شد؟
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
غیر موثق: متأسفانه برای بعضی فیلمها، دادههای کافی نداشتیم. بنابراین، تحلیلهای این دسته ممکنه دقیق نباشن و فقط به عنوان یک راهنما در نظر گرفته بشن.
خشونت: ندارد
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشبینا به عنوان بازیگر تئاتر کار میکند و با مادر بیوهاش زندگی فقیرانهای دارد. یک روز در راه بازگشت به خانه، توسط بانک و دو مرد دیگر مورد آزار قرار میگیرد، اما راجان به کمک او میآید. او را به خانه اسکورت میکند و خیلی زود هر دو عاشق یکدیگر میشوند. پدر راجان، رای باهادور گانگاساران، ثروتمند است و اصلاً از بینا خوشش نمیآید. اما وقتی راجان تهدید میکند که او را ترک میکند، نظرش را تغییر میدهد و به آنها اجازه ازدواج میدهد. بعد از ازدواج، آنها به زندگی هماهنگی میرسند و خیلی زود بینا باردار میشود. یک شب در حال رانندگی، لاستیک ماشین راجان پنچر میشود، او بینا را در ماشین رها میکند تا کمک بگیرد. وقتی برمیگردد، بینا ناپدید شده است. روز بعد به خانه برمیگردد و همه از بازگشت او خوشحال میشوند. چند روز بعد خبر میرسد که گوپال، مدیر تئاتری که بینا در آن کار میکرد، دستگیر و متهم به قتل مردی به نام راتانلال شده است. گانگاساران در هیئت منصفه است و میخواهد گوپال محاکمه عادلانهای داشته باشد. پلیس متوجه میشود که شب قتل، زنی با گوپال بوده است، اما گوپال از افشای نام او خودداری میکند. به دلیل این خودداری، گناهکار شناخته میشود. وقتی قرار است حکم صادر شود، بینا ناگهان در دادگاه ظاهر میشود و شهادت میدهد که شب قتل با گوپال بوده است. گوپال آزاد میشود، اما بینا توسط راجان و گانگاساران طرد میشود و نه تنها از خانه، بلکه از شهر نیز رانده میشود. سوال باقی میماند - چه چیزی بینا را وادار کرد که شب را با گوپال بگذراند، و چرا گوپال متهم به قتل راتانلال شد؟
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.