درباره فیلم
شخصیت انیمیشنی دوستداشتنی، درسهای زندگی میآموزد؛ برخی مخاطرات وجود دارد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم اولترامن: ریزینگ، کن ساتو (کریستوفر شان) از آمریکا به ژاپن، زادگاه پدر و مادرش بازگشته تا در لیگ حرفهای بیسبال بازی کند و نقش ابرقهرمان محافظ توکیو را، که پیشتر بر عهدهٔ پدرش بوده، بر عهده بگیرد. کن از شهرت خود به عنوان یک ورزشکار سرشناس لذت میبرد، اما تمایلی به ایفای نقش اولترامن ندارد. هر بار که برای نجات روز فراخوانده میشود، احساس نارضایتی میکند. زمانی که یکی از نبردهای شدید به دست آوردن یک موجود تازه متولد شده (تاملین تامیتا) برای او پایان مییابد، کن باید یاد بگیرد که از این نوزاد غولپیکر مراقبت کند. برای این کار، او به کمک پدرش (گد واتانابه)، هوش مصنوعی مراقب (که باز هم تامیتا آن را صداپیشگی کرده) و دوست جدیدش،امی (جولیا هاریمان) نیاز دارد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند درباره واکنشهای خود نسبت به روابط والد-فرزندی در فیلم «اولترامن: ریزینگ» صحبت کنند. کِن در این فیلم چه چیزهایی یاد میگیرد؟ داستان آنها چگونه به زندگی شما مربوط میشود؟
- اولترامن که در دهه 1960 خلق شد، گفته میشود که در آسیا از اسپایدرمن معروفتر است. آیا قبل از این فیلم با این شخصیت آشنا بودید؟ اگر بله، این فیلم را چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر نه، برای کسب اطلاعات بیشتر به کجا میتوانید مراجعه کنید؟
- امی چه نقش دوگانهای برای کن بازی میکند، هم به عنوان روزنامهنگار و هم به عنوان مشاور والدین مجرد؟ آیا بین شخصیت او و لوئیس لین، روزنامهنگار و دوست سوپرمن، شباهتهایی میبینید؟
- این فیلم چه شکلی به نظر میرسه؟
- کن از طریق مراقبت از یک نوزاد، فروتنی و کار تیمی را میآموزد. این ویژگیهای شخصیتی چگونه بر جنبههای دیگر زندگیاش تأثیر میگذارند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشدر فیلم پویانمایی «اولترامن: ریزینگ» که در توکیو رخ میدهد، کن ساتو (با صدای کریستوفر شون)، یک ستاره بیسبال آمریکایی ژاپنی که به یک ابرقهرمان بیمیل تبدیل میشود، فروتنی، کار تیمی و قدردانی را در نتیجه مراقبت از یک موجود دیگر یاد میگیرد. شخصیتهای دیگر، عمدتاً مردان، ویژگیهای مشابهی را در مراقبت از خانوادههای خود نشان میدهند. کن همچنین بهطور منظم به عنوان ابرقهرمان اولترامن به نبرد میپردازد و در صحنههایی شامل سقوط، تصادف، سلاح، آتش، شکستگی استخوان و تخریب حضور دارد. شخصیتهایی مانند یک نوزاد و یک پیرمرد در معرض خطر قرار میگیرند و در زمانهای مختلف مرگ آنها فرض میشود؛ یک مادر/همسر ناپدید میشود؛ یک کودک به دلیل متفاوت بودن مورد آزار قرار میگیرد؛ و حداقل یک شخصیت کشته میشود. این فیلم برخی از آداب و رسوم محلی، دیدنیها و محصولات فرهنگی توکیو را به تصویر میکشد. زبان فیلم بهطور کلی ملایم است و از کلماتی مانند "جهنم"، "خرابی"، "بیمزه"، "چرت"، "بادگلو" و "کثیف" استفاده میکند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم برای کودکانی که دارای توجه طولانیتری هستند و میتوانند ارتباطاتی با زندگی خود بکشند، درسهای زندگی زیبایی را به تصویر میکشد. اما فیلم «اولترامن: ریسینگ» همچنین یک تجربه بصری جذاب را ارائه میدهد. این فیلم ادامهای بر نسخههای قبلی شخصیت کلاسیک ژاپنی است، اگرچه تماشای نسخههای قبلی برای درک این فیلم ضروری نیست. سازندگان آن تونالیته دقیقی را برای داستانی که در نهایت درباره پیدا کردن جایگاه خود و مراقبت از دیگران است، به کار گرفتهاند و شخصیتهای مرد را در نقش غیرمعمول مراقبان قرار دادهاند. «کن» نیز یک شخصیت دوزبانه را به تصویر میکشد که بین آمریکا و ژاپن بزرگ شده است. گروه تولید، جزئیات انیمیشن رایانهای خود از توکیو را برای اطمینان از دقت، از مشاوران فرهنگی عبور دادند.روابط در این پویانمایی بسیار دوستداشتنی است و ابرقهرمانی را نشان میدهد که با اکراه، نقش اساسی خود را نه تنها به این دلیل که باید از بچه دشمن سنتی خود مراقبت کند، بلکه برای انجام این کار به خوبی، او باید به شبکهای از حمایت خانواده و دوستانش تکیه کند، درک میکند. او پی میبرد که وضعیت او که از خودخواهیهای یک ستاره بیسبال نشات میگیرد، بسیار کماهمیتتر از نقش او به عنوان یک پدر، پسر و دوست است و در نتیجه، او به یک بازیکن تیمی بهتر تبدیل میشود. همه این لایههای روایی با تصاویر به یاد ماندنی و رنگهای جواهر مانند تکمیل میشوند. صحنههای نبرد که گاهی با موسیقی تند همراه است، ممکن است بینندگان عادت کرده به خشونت سریع در پویانماییها را راضی کند، اما فیلم اصلاً از نبود این صحنهها رنج نمیبرد و حتی میتوانست با ویرایش صحنههای مبارزه، زمان دو ساعته خود را کاهش دهد.畢竟، این صحنهها نه نقطه اوج هستند و نه هدف اصلی اولترامن: ظهور
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.