خانواده کلاوس

پس از مرگ همسرش، سوزان (براخا ون دوسبرگ) به همراه دو فرزند جوانش به خانه پدر شوهرش، نوئل کلاوس (یان دکلر) نقل مکان می‌کند. پسر نوجوان و بداخلاقش، ژول (مو بکر)، امسال حال و هوای جشن کریسمس را ندارد، اما وقتی متوجه می‌شود که پدربزرگش نقش مهمی در تعطیلات دارد، سورپرایزی در انتظارش است. ژول باید احساسات خود را کنار بگذارد تا به خانواده‌اش کمک کند و کریسمس را نجات دهد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد دلایل مشکلات جولز در فیلم خانواده کلاوس، به‌خصوص با نزدیک شدن سالگرد مرگ پدرش، صحبت کنند. چرا او نمی‌خواست نامه را بخواند؟
• دربارهٔ محل فیلمبرداری و زبان اصلی این فیلم چه می‌دانید؟ برای کسب اطلاعات بیشتر به کجا می‌توان مراجعه کرد؟
• این فیلم را در مقایسه با فیلم‌های تعطیلاتی دیگری که دیده‌اید، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پدر و مادرها باید بدانند که فیلم بلژیکی-هلندی خانواده کلاوس دربارهٔ پسری است که متوجه می‌شود باید یک سنت خانوادگی را که از پدرش به ارث رسیده و پدربزرگ بیمارش ادامه دهد: بابانوئل بودن. اما پسر در سوگ پدرش است و کریسمس را دوست ندارد. این موضوع ممکن است برای برخی بینندگان غم‌انگیز باشد، اگرچه فیلم هیچ‌وقت خیلی غمگین نمی‌شود و پیام‌های مثبتی دربارهٔ بودن در کنار خانواده و ادامه دادن زندگی علی‌رغم یک فقدان مهم دارد. یک دوست نوجوان این موضوع را زمانی که از از دست دادن عزیزش در یک تصادف می‌گوید، به تصویر می‌کشد و نسل‌های مختلف خانوادهٔ اصلی به روش‌های مختلفی از هم مراقبت می‌کنند. یک خط تکراری در فیلم دربارهٔ پیدا کردن نور در تاریکی و توانایی درست کردن چیزهای شکسته است. پسری به‌طور جادویی به مکان‌های دوردست منتقل می‌شود، جایی که خود را در وسط اقیانوس یا در یک خیابان شلوغ در مقابل ترافیک در حال حرکت پیدا می‌کند. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

این داستان کریسمس بلژیکی لذت‌بخش است بدون اینکه خیلی سرگرم‌کننده باشد، و دلنشین است بدون اینکه احساسات خیلی قوی‌ای برانگیزد. برخی از شوخی‌ها در خانواده کلاوس، به خصوص آنهایی که مربوط به الف‌ها است که قرار است خنده‌دار باشند اما آزاردهنده به نظر می‌رسند، خیلی خوب از آب درنیامده‌اند. درام در پویایی خانواده یک بیوه شاغل و دو فرزندش که هنوز در سوگ مرگ تصادفی پدرشان هستند، متقاعدکننده‌تر است. اما فیلم یکنواخت نیست، برخی از دیالوگ‌ها و اجراها نامناسب هستند، و یک زیرداستان در مورد شغل مادر در کارخانه بیسکویت احساس اضافی بودن می‌دهد. جلوه‌های ویژه روی الف‌های کوچک و یک گلوله برفی جادویی که بابا نوئل را در سراسر جهان جابجا می‌کند به طرز شگفت‌آوری قدیمی به نظر می‌رسند، اما محیط شهر سنگفرش بسیار زیبا است.