درباره فیلم
چهارقاتل و خلافکار حرفهای وارد یک قطار سریعالسیر میشوند تا کیفی را بدزدند. هریک تلاش میکند برای دستیابی به کیف، دیگری را از بین ببرد ولی در نهایت قهرمان فیلم، «لیدی باگ» با بازی «برد پیت» موفق میشود از این مأموریت مرگبار نجات پیدا کند. فیلم دارای خشونت و ترس بالایی است و تمام مدت فیلم مخاطب شاهد قتل و کشتارهای دلخراش خواهد بود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایش«برد پیت» با نام مستعار «لیدی باگ» یک قاتل و خلافکار حرفهای است که در آخرین مأموریتش باید کیفی را از یک قطار سریعالسیر برباید. همزمان چهار قاتل دیگر هم به دنبال همان کیف در قطار هستند. هر یک از آنها با اهدافی مرتبط و در عین حال متضاد پیش میروند. برادران قاتل با اسم رمز نارنگی و لیمو توسط «وایت دث» بزرگترین جنایتکار جهان استخدام میشوند تا کیف پول و پسرش را به سلامت از توکیو به کیوتو برسانند. «یویجی کیمورا» به دنبال انتقام از ربایندهی پسر خردسالش وارد قطار میشود. «پرنس» برای اثبات قدرت خود به پدرش وایت دث، نقشهای طراحی میکند تا کیف را از چنگ برادران قاتل درآورد. لیدی باگ پس از دزدیدن کیف سعی میکند در اولین ایستگاه از قطار پیاده شود ولی تصادفاً با «گرگی» مواجه میشود و بعد از درگیری او را به قتل میرساند. گرگی خلافکار حرفهای است که برای انتقام مرگ همسرش به دنبال قاتل وارد قطار میشود ولی در همان ابتدا کشته میشود. برادران قاتل وقتی متوجه دزدیدهشدن کیف میشوند برای پیدا کردن آن، قطار را جستجو میکنند. در این زمان، پسر وایت دث با سم کشته میشود. پرنس با دادن آدرس غلط به آنها تلاش میکند برادران قاتل و لیدی باگ را سرگرم کند تا خودش به سادگی کیف را بردارد. پدر کیمورا متوجه نقشهی وایت دث میشود و برای نجات جان پسرش و انتقام از ربایندگان نوهاش، وارد قطار میشود و لیدی باگ را از تمام ماجرا مطلع میکند. داستان با درگیری و کشتار بین قهرمانان فیلم پیش میرود. برادران قاتل توسط پرنس، کشته میشوند. پدر کیمورا هم بعد از نبردی سخت با وایت دث او را از بین میبرد. پرنس هم با یک کامیون زیر گرفته میشود و لیدی باگ موفق میشود آخرین مأموریت را به سلامت انجام دهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- چرا لیدی باگ همیشه تصور میکرد بدشانس است؟ آیا بدشانسی و خوششانسی واقعیت دارد؟ خشم و تنفر چه نتیجهای برای گرگی و کیمورا داشت؟ آیا میتوان سرنوشت را تغییر داد؟ دربارهی عواقب کارها در زندگی با فرزندان خود گفتگو کنید. خوبی و بدی چه نتایجی برای قهرمانان داستان به بار آورد. خلاصه: نظر فرزندتان را دربارهی موضوعات خشم، شانس و عواقب اعمال خودمان جویا شوید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشفیلم «قطار سریعالسیر» داستانی اکشن و هیجانانگیز از چند قاتل حرفهای است که برای مأموریتی در یک قطار قرار میگیرند. همانطور که از داستان پیداست قهرمانهای داستان افرادی هنجارشکن هستند و هیچ نکتهی مثبتی در شخصیت آنها یافت نمیشود. اتفاقاً جذابیت این افراد در مهارتشان در قتل است. شوخطبعی آنها بر جذابیت آنها میافزاید. معرفی چنین الگویی، تأثیر منفی آن را بر نوجوانان تشدید میکند. صحنههای قتل، به شکلی دلخراش و بیپرده نمایش داده میشود. صحنههایی از پاشیدن خون در دوربین، خونریزی از چشم، بالاآوردن حس مشمئزکننده و دلهرهآوری را در مخاطب ایجاد میکند. دیدن چنین صحنههایی لطمههای جبران ناپذیری در سنین پایینتر ایجاد میکند. هرچند صحنههای قتل در قالب طنز و کمدی نشان داده میشود اما این امر از تأثیر منفی آن نکاسته بلکه شدت اثر را بیشتر میکند. «پرنس» دختری نوجوان است که برای اثبات خودش به پدرش که خود سردستهی جنایتکاران است، تلاش میکند به قاتل و خلافکاری بینقص تبدیل شود. او با ظاهری معصومانه دیگران را فریب میدهد. نکتهی قابل توجه این است که پرنس میتواند معرف زنان در نگاه کارگردان باشد. دختری معصوم و دلفریب که از این موهبت در جهت فریب اطرافیانش استفاده میکند و پس از اغوای مخاطبش تیر خلاص را به او میزند. بهتر است در این باره با فرزندان خود صحبت کنید و الگوی مناسبی را به آنها معرفی کنید.
جان فرزند کیمورا که پسری خردسال است در خطر است و توسط تبهکاران از ساختمانی به پایین پرتاب میشود. نگرانی از شرایط کودک به مخاطب تحمیل میشود.
لیدی باگ در دیالوگی خطالب به گرگی میگوید:« آتش خشم اول یقهی خودت رو میگیره». این دیالوگ موضوع خوبی برای گفتگو با فرزندان است. لازم است توجه نمایید که قهرمانان از کلمات رکیک و جنسی استفاده میکنند و استفاده از چنین الفاظی با طنز همراه است. این امر ممکن است جذابیت چنین الفاظی را در نوجوانان تشدید کند. صحنهای کوتاه وگذرا از روابط جنسی زن و مردی برهنه نمایش داده میشود. توصیه میشود از نسخهی پالایش شده استفاده نمایید.
خلاصه: قتلهای پیدرپی و متوالی اجازهی لحظهای آرامش را به مخاطب نمیدهد. قتلها دلخراش و مشمئزکننده است هرچند با چاشنی طنز همراه است. معرفی دختری نوجوان به عنوان قاتل حرفهای الگوی جنسیتی پرمخاطرهای را ارائه میدهد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
با خشونتی افراطی و شادمانه و عمقی اندک، این اکشن مهیج بزرگ، اجزای متحرک فراوان خود را با مهارت به اجرا درمیآورد، اما اجرای کند و گیجکننده پیت است که تعادل را حفظ میکند. کارگردانی دیوید لیتچ و بر اساس رمانی از کوتارو ایساکا، قطار سریعالسیر کمی شبیه یک فیلم سرقت با شخصیتهای متعدد مانند یازده یار اوشن یا لوگان خوششانس است، به جز اینکه چرا و چگونه از چه مهمتر است، که در این مورد صحنههای مبارزه است. فیلم از قرار دادن مبارزان و قاتلان آموزشدیدهاش در برابر موانع بیشمار لذت میبرد. تعلیق زمانی ایجاد میشود که شخصیتها گاهی از شکست حتمی بازمیگردند (مانند کسی که از قطار پرتاب میشود، به انتهای دم آن میپرد و سپس سعی میکند راه خود را به داخل باز کند) یا وقتی آیتمی که قبلا کاشته شده است، مانند یک مار سمی، دوباره ظاهر میشود.فیلمهای پر سر و صدا و بدون وقفهای که پر از مبارزههای مداوم هستند، میتوانند خستهکننده باشند - به عنوان مثال، فیلم آتش آزاد را ببینید - اما کارگردان لیچ، که قبلاً بدلکار و هماهنگکننده بدلکاری بوده و به فیلمسازی با فیلم جان ویک روی آورده است، حس خوبی از ریتم دارد. توقفها و شروعها، فلشبکها و افشاگریهای او به طور موثر ریتمی را میسازند که جاری است و احساس خفقانآور بودن نمیدهد. اما پیت سلاح مخفی فیلم است. شخصیت لیدی باگ قطعا میتواند بجنگد، اما این شخصیت بیشتر صحبت میکند تا مبارزه، و او همیشه به دنبال راههایی برای آسانتر کردن کار برای خودش است. ویژگی آرام و راحت او، مرکز نرم و شیرینی را به فیلمی سخت و ترد اضافه میکند. (علاقه شخصیت هنری به توماس لوکوموتیو نیز یک لمس لطیف و شیرین است.) در مجموع، ممکن است فیلم قطار تندرو خیلی زود پس از تماشا در افق ناپدید شود، اما تا زمانی که ادامه دارد، یک سواری سرگرمکننده است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.