شانگ چی و افسانه ده حلقه
Shang-Chi and the Legend of the Ten Rings
۱۶+
مناسب برای بالای ۱۶ سال

درباره فیلم
«شانگ چی و افسانهی ده حلقه» محصول 2021، اولین مارول آسیایی و بیستوپنجمین فیلم از دنیای سینمایی مارول است. هزاران سال پیش مردی از اهالی چین صاحب ده حلقهی قدرت میشود که بهسبب آنها به جاودانگی و خدایی میرسد. پس از کشتهشدن همسرش، او به مردی کینهتوز و قدرتطلب تبدیل میشود و از پسر هفتسالهاش «شانگ چی» یک قاتل حرفهای میسازد. شانگ چی که روحیهی صلحطلب مادرش را به ارث برده بود در 14سالگی پدرش را ترک میکند. سالها بعد او با فراخواندهشدن از سوی پدر بار دیگر به گذشتهی تاریک خود بازمیگردد، اما اینبار تسلیم خواستههای انتقامجویانهی پدرش نمیشود. این فیلم در ژانری اکشن و ابرقهرمانی سرشار از صحنههای خشونتآمیزی در قالب هنرهای رزمی است و دارای پیام مثبتی دربارهی لزوم محافظت از خانواده و کار گروهی است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشهزاران سال پیش، شو ونوو، مردی از اهالی چین، ده حلقهی قدرت را پیدا میکند. حلقههایی که به صاحب خود قدرت خدایی و جاودانگی میبخشند. ونوو بهسبب قدرت حلقهها، انجمن شکستناپذیر ده حلقه را بنا و در طی هزارسال سرزمینها و حکومتهای زیادی را فتح میکند. او در سال 1996، بهجستجوی دهکدهای بهنام «تالو» میرود تا با فتح آنجا و سیطرهیافتن بر موجودات و قدرتهای اساطیری آن دهکده، قدرت خود را بیشتر از پیش تأمین کند. او در بدو ورود به تالو، با نگهبان آنجا روبهرو میشود. زنی بنام «یینگ لی» که از قدرتهای حامی اعظم (اژدهای اساطیری تالو) برخوردار بود. یینگ لی مانع ورود ونوو به دهکده میشود و میان آنها عشقی رقم میخورد. یینگ لی با ونوو ازدواج میکند، اما بهسبب گذشتهی تاریک ونوو از دهکده طرد میشود و قدرتهای خود را از دست میدهد. ونوو نیز تحت تأثیر یینگ لی از گذشتهی خود پشیمان میشود و حلقههای قدرت را کنار میگذارد تا با یینگ لی زندگی عاشقانه و آرامی داشته باشد. آنها سالها باهم زندگی میکنند و صاحب پسری بهنام «شانگ چی» و دختری بهنام «شو شیالینگ» میشوند.
زندگی شاد و آرام آنها عمر طولانیای نداشت. یک روز که ونوو در خانه نبود، مردانی باعنوان «گروه آهنین» از سرزمین تالو به خانهی ونوو حمله میکنند و یینگ لی را بهجرم ازدواج با ونوو میکشند. این واقعه باعث میشود تا ونوو به همان ونووی سابق تبدیل شود. مردی قدرتطلب و کینهتوز که برای رسیدن به اهداف خود دست به هر خشونتی میزد. ونوو برای گرفتن انتقام همسرش، شانگ چی هفتساله را طوری پرورش داد که از او یک قاتل حرفهای بسازد و از شیالینگ نیز فاصله گرفت. وقتی شانگ چی ۱۴ ساله شد، ون وو او را برای کشتن رهبر گروه آهنین راهی میکند. شانگچی که پس از انجام این مأموریت سرخورده شده بود و روح خود را آسیبدیده میدید برای همیشه پدرش را ترک کرد و به سانفرانسیسکو رفت. شیالینگ نیز پس از آنکه از بازگشت شانگ چی ناامید شد، پدرش را ترک کرد و سالها بعد صاحب باشگاهی زیرزمینی در ماکائو شد.
شانگ چی در آمریکا با دختری چینی بهنام «کیتی» دوست شد و در یک هتل مشغول بهکار میشود. یک روز مأموران ده حلقه به شانگ چی حمله میکنند و در یک مبارزهی خیابانی آویز چشم اژدها را از گردن او میربایند. شانگ چی که احتمال میداد آنها به سراغ خواهرش هم بروند بههمراه کیتی به ماکائو میرود تا از خواهرش محافظت کند. اما مأموران ده حلقه به باشگاه شیالینگ نیز حمله میکنند و آویز او را نیز میربایند. حالا شیالینک، شانگ چی و کیتی راهی سرزمین ونوو میشوند تا از نیت او آگاه شوند.
ونوو ادعا میکند که صدای همسرش را از کوهی در تالو میشنود. صدا از ونوو میخواهد دروازهی کوه را باز کند تا او را نجات دهد. شانگ چی و شیالینگ، این موضوع را به اطلاع اهالی سرزمین تالو میرسانند. خالهی آنها «یینگ نا» میگوید که این کوه مقر تاریکی است. هیولایی شرور بهنام «روحخوار» هزاران سال پیش توسط «اژدهای حامی اعظم» در پشت آن زندانی شده است و ونوو درواقع صدای او را میشنود، نه صدای یینگ لی را. ونوو این موضوع را باور نمیکند و برای بازکردن دروازهی آن کوه با انجمن ده حلقه وارد مبارزه با شانگ چی و اهالی تالو میشود. سرانجام ونوو به کمک حلقهها دروازه را باز میکند و هیولای روحخوار آزاد میشود.
از سوی دیگر، شانگ چی و شیالینگ با کمک اژدهای اعظم، در برابر آن هیولا قرار میگیرند. ونوو توسط هیولای روحخوار کشته میشود و حلقهها به شانگ چی میرسد. او نیز با کمک حلقهها هیولا را نابود میکند و بار دیگر آرامش را به تالو باز میگرداند.
در آخر داستان، استاد وانگ (استاد اعظم عرفان و هنرهای رزمی در فیلمهای مارول) در آمریکا، مقابل کیتی و شانگ چی ظاهر میشود و به آنها میگوید که این حلقهها دارای انرژیهای باستانی است. از حالا بهبعد شما دونفر زندگی عادیای نخواهید داشت و باید منتظر انجام مأموریتهای خطرناکی باشید.
درباره این موارد گفتگو کنید
- شانگ چی نتوانست خواستههای خشونتآمیز پدر و قاتلبودن را هضم کند، برای همین خانه را ترک کرد. شیالینگ نیز از بیتوجهی پدر و بازنگشتن برادر ناامید شد و او نیز خانه را ترک کرد. بهنظر تو شانگ چی و شیالینگ راه دیگری هم میتوانستند انتخاب کنند؟ آیا بهتر نبود که آن دو با یکدیگر همراه میشدند تا بلکه بتوانند روابط خواهر و برادری خود را حفظ کنند؟ چرا ونوو نتوانست پس از مرگ یینگ لی پدر مهربانی بماند؟ او چه ضربههایی به فرزندان خود زد؟ اگر تو بهجایی ونوو بودی و حلقههای قدرت برای تو بود چه کارهایی میکردی؟ آیا حاضر بودی که به دیگران کمک کنی؟ یا تنها به فکر قدرتطلبی و لذتجویی خودت میبودی؟ بهنظر تو در دنیای واقعی چطور میتوان قدرتمند شد؟ بهنظر تو دنیا فقط به قهرمانان بزنبهادر احتیاج دارد؟ آیا در خانواده یا اطرافیان خود قهرمانی داری؟ در کشورت چطور؟ قهرمانهای تو چه کسانی هستند؟ راستی تو به چه رشتهی ورزشیای علاقهمندی؟ خلاصه: تو به چه کسانی «قهرمان» میگویی؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایش«شانگ چی و افسانهی ده حلقه» فیلمی در ژانر اکشن و ابرقهرمانی، بر پایهی شخصیت «شانگ چی» یکی از شخصیتهای قدیمی مارول کامیکس ساخته شده است. این فیلم، بیستوپنجمین اثر دنیای سینمایی مارول و اولین مارول آسیایی است که طرح اولیهی آن در سال 2001 داده شده است. این اثر بهدلیل نمایش زیبایی از هنرهای رزمی و بازنمایی جذابی از فرهنگ آسیایی توجه بسیاری از علاقهمندان دنیای ابرقهرمانی مارول، بهخصوص نوجوانان را بهدنبال داشته است.
خشونت در این فیلم بیشتر خود را در قالب نمایش هنرهای رزمی و کونگفو نشان میدهد و بیشتر از آنکه مخاطب را تحت تأثیر زدوخوردها و پرخاشگریها قرار دهد، توجه او را بهسمت حرکات نمایشی این فنون جلب میکند. البته این نکته باعث نمیشود که شما نسبت به آثار وضعی خشونت بر فرزند خود غافل شوید، اما این اثر میتواند نوجوان را به یادگیری این فنون ترغیب کند که لزوماً امری خطرناک یا ناپسند نخواهد بود.
خانواده در این اثر پس از مرگ مادر، یک نهاد آسیبدیده و ناامن بهتصویر کشیده میشود، چراکه پدر خانواده از قتل همسر آسیب روحی میبیند و برای گرفتن انتقام او، نیمهی تاریک درونش فعال میشود. او از دختر خود غافل میشود و تا آخر فیلم نیز به او نزدیک نمیشود. او حتی پا را از این هم فراتر میگذارد و پسر خود را که تنها 7سال دارد طوری تمرین و پرورش میدهد که به یک قاتل انتقامجو تبدیل شود. این رفتارها تنها باعث ارضاشدن روحیهی کینهتوز و قدرتطلب پدر میشود و از آسیبی که به فرزندان خود میزند کاملا غافل است. فرزندان او در نوجوانی پدر و کشور را ترک میکنند درحالیکه دختر افسرده و تنهاست و پسر قاتل مادرش را کشته است. والدین میتوانند پس از تماشای این فیلم علتهای برهمخوردن روابط این خانواده را با فرزند خود بررسی کنند. شما از این طریق میتوانید این را دریابید که فرزند شما بهدرستی متوجه اشتباهات شخصیتها شده است یا خیر.
ممکن است رابطهی دوستانهی کیتی و شانگ چی برای فرزند شما عادی و مثبت تلقی شود. با او صحبت کنید که دوستی با جنس مخالف همیشه نمیتواند به همین سالمی باشد. فرزند خود را متوجه تفاوتهای دنیای فیلم و دنیای واقعی کنید تا بر اساس فانتزیهای ذهنی خود روابط را در دنیای واقعی پیشبینی نکند.
گروه دوستی و کار گروهی در این فیلم نمود زیبا و مثبتی دارد. با فرزند خود در اینباره صحبت کنید و از او بخواهید که سهم هر یک از افراد را در موفقیتی که شانگ چی کلیددار آن است برشمارد.
ردهسنی تعیینشده از سوی کدومو بر اساس نسخهی پالایششدهی آن است که میتوان این نسخه را از پلتفرم فیلمو تماشا کرد. در نسخهی فیلیمو تنها ناهنجاریهای فیلم حذف شدهاند، نه خشونتهای آن، بنابراین ضمن توجه به ردهسنی تعیینشده، روحیهی فرزند خود را نیز در تماشای این فیلم درنظر بگیرید. اگر نوجوان شما روحیهی حساس یا پرخاشگری دارد تماشای این فیلم برای او مناسب نخواهد بود.
خلاصه:
ژانر این اثر اکشن و ابرقهرمانی است، از همین روی سرشار از صحنههای رزمی و زدوخورد است. یک شخصیت اصلی و چند شخصیت فرعی نیز در این فیلم کشته میشوند. بنابراین، ضمن توجه به ردهسنی تعیینشده از سوی کدومو روحیهی فرزند خود را نیز در نظر بگیرید. خانواده در این اثر پس از مرگ مادر با بیتدبیری و خوی انتقامجویانهی پدر از هم میپاشد. راجع به علل این اتفاق حتما با فرزند خود گفتوگو کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
ترکیبی سرگرمکننده از کمدی و اکشن ابرقهرمانی، این فیلم افزودهای خوشامد به دنیای مارول است که، همچون بسیاری از فیلمهای MCU، بر موضوعاتی چون از دست دادن، مشکلات پدر–فرزندی و یادگیری برای در اختیار گرفتن قدرت خود تمرکز میکند. لیو و آکwafina شیمی دوستانهای عالی به عنوان شانگ-چی و کیتی دارند و به طور مشابه فیلم بلک ویدو، رمانس در شانگ-چی محدود به نسل قدیمیتر است در حالی که شخصیت اصلی بیشتر وقف خانوادهاش (هم انتخابشده و هم بیولوژیکی) است. در حالی که مارول غریبهای برای دستیاران خندهدار نیست، زوج مرکزی اینجا زمانبندی کمدی دارند که با اسکات و لوئیس، مرد مورچهای قابل مقایسه است، با مزیت اضافهشده حال و هوای حساس خواهر و برادری. شانگ-چی همچنین یک خواهر بیولوژیکی دارد، البته، و او مطمئناً مورد علاقه مخاطبان خواهد بود. ژنگ شیالینگ مانند یک ناتاشا/بلک ویدو تیزتر است: او یک قاتل آموزشدیده است که بیش از یک فرزند نادیده گرفتهشده پدرش از زندگیاش میخواهد. اما لئونگ دزد صحنه اینجاست، حضوری قدرتمند و اندوهگین که در حال جوشیدن است. سخت است که تصور کنید یک فیلم ابرقهرمانی بدون بار آشکار پدر و کودک، و کارگردان (و همکار نویسنده، همراه با دیوید کالاهام و اندرو لنهم) دستین دنیل کرتون بسیار بر پیشینه داستانی شخصیتها تمرکز میکند. گاهی اوقات احساس میشود که زیاد است، اما در نهایت نویسندگی موفق میشود تعادل بین سخنرانی ابرقهرمانی و مونولوگهای الهامبخش را با گفتگوی بامزه و زیر داستانی به خصوصاً مؤثر با چهره آشنای MCU برقرار کند.یک نکتهای که باید حتی برای کسانی که با این ژانر آشنا نیستند روشن شود، این است که شانگ-چی یک فیلم رزمی یا کونگفو محض و سرراست نیست. بله، صحنهها و المانهای هنرهای رزمی زیادی وجود دارد (از سبک تهاجمی که اعضای ده حلقه استفاده میکنند تا هنرهای رزمی شبیه به رقص که توسط مادر شانگ-چی و جامعه او به نمایش گذاشته میشود)، اما این در درجه اول دنیای مارول است. تدوین سریع (اثر السابیت رونالدوتیر، نت سندرز و هری یون) در صحنههای اکشن قابل توجه است، همانطور که فیلمبرداری بیل پوپ برجسته است، که هم در صحنههای شهری و هم در صحنههایی که در برابر زیبایی طبیعی بهشتمانند تا لو فیلمبرداری شدهاند، عالی عمل میکند. وقتی داستان در آنجا آرام میگیرد، تضاد زیبا و پرجنب و جوشی با بخشهای تاریکتر و غمانگیزتر در مقر ده حلقه ایجاد میکند. همچنین مهم است که ذکر شود شانگ-چی اولین نقش اصلی آسیایی در دنیای سینمایی مارول را دارد (بندیکت وونگ، که در دکتر استرنج حضور کوتاهی داشت، به یاد ماندنی بود، اما شخصیت اصلی نبود). شانگ-چی، مانند فیلمهای پلنگ سیاه و آسیاییهای ثروتمند دیوانه، همچنان ثابت میکند که تنوع در نمایش اهمیت دارد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.