ایستگاه فضایی بینالمللی
I.S.S.
فیلم ایستگاه فضایی بینالمللی در ژانر علمی_تخیلی و دلهرهآور، داستان فضانوردانی را روایت میکند که علیرغم میل باطنی، در جریان جنگ هستهای بین آمریکا و روسیه، برای حمایت از دولتشان و انجام وظیفهی میهنپرستی و در ادامه برای زندهماندن، مجبور میشوند یکدیگر را بکشند! این ماجرا در داخل یک سفینه مستقر در جو زمین که توسط این دو کشور، تاسیس شده، اتفاق میافتد. ماجرای جنگ و صلحِ بین دولتها و مردمی که در این میان قربانی میشوند. نمایشِ بیپرده و عریان قتلها، میزان خشونت فیلم را بالا برده است.
گوردُن و نیکولای با یکدیگر درگیر میشوند. این درگیری در ابتدا با ضرب و شتم همراه است و سپس نیکولای دریلی را در شکم گوردُن فرو میکند و این کار او در نمای کلوزآپ (نزدیک) نمایش داده میشود تا جایی که کامل در بدنش فرو برود و برای ثانیههایی فقط همین تصویر دیده میشود. گوردُن نیز با یک پیچگوشتی گردن نیکولای را سوراخ میکند! خون فوران کرده و به دلیل عدم وجود جاذبه، قطراتش در هوا به حرکت درمیآیند! در اینجا هر دو میمیرند. کریستی با یک کپسول هوا از پشت، ضربه محکمی بر سر ورونیکا وارد میکند و او را به قتل میرساند. کریستی قصد کشتن کایرا و الکسی را دارد و با چاقو به آنها حمله میکند. چاقو دست الکسی را بریده و خون میآید. کایرا طنابی را به دور گردن کریستی انداخته و آن قدر آن را میکشد تا کریستی خفه شود. این صحنه نیز به وضوح و برای ثانیههای طولانی تا خفگی کامل کریستی به نمایش درمیآید. درگیریهای لفظی نیز بین شخصیتها اتفاق میافتد.
زندگی در یک ایستگاه فضایی برای مخاطب ناشناخته است و ممکن است باعث اضطراب او شود. فضای تاریک آنجا، عدم آشنایی با مسائل در چنین فضایی، امکان وقوع اتفاقات پیشبینی ناپذیر از دیگر مواردی است که مخاطب را دچار چالش ذهنی و اضطراب میکند. خطراتی که به طور بالقوه و بالفعل ممکن است شخصیتها را تهدید کند. آگاهی از این موضوع که آنان اینک دشمنان یکدیگر هستند و هر لحظه ممکن است یکی، آن یکی را بکشد، بیاعتمادی که بینشان به وجود میآید، نمایش خشونتِ عریان و بیپرده، همه و همه ممکن است برای مخاطب اضطرابآور باشد.
گوردُون و ورونیکا یکدیگر را میبوسند. مشروبات الکلی در چند سکانس توسط شخصیتها مصرف میشود.
شاید بتوان گفت پیامهای فیلم در چند جمله خلاصه میشوند از جمله اینکه فضانوردان و دانشمندان برای خدمت به بشریت فعالیت میکنند و نباید تحت تاثیر سیاستهای دولتهای مختلف قرار بگیرند و شاید مهمترین پیام فیلم را میتوان انسانیت و داشتن روابط انسانی به دور از هرگونه سیاسیکاری و یا توجه به نژاد و ملیت دانست.
دانشمندان و مهندسان یا فضانوردانِ هر دو کشور، در کنار یکدیگر زندگی و همکاری خوبی دارند. آنها سعی دارند دوستان خوبی برای یکدیگر باشند اما جنگ بین دو کشور باعث میشود تا به دشمنان هم تبدیل شوند. کایرا البته معتقد است این دوستی باید پایدار بماند و در هر شرایطی باید هوای یکدیگر را داشته باشیم. الکسی نیز به او در این امر کمک میکند. ورونیکا سعی دارد برای نجات جان مردم، کار مفیدی انجام دهد و جانش را در این راه میدهد. آنها البته هرکدام به خاطر حس وطندوستی مجبور به درگیری با یکدیگر میشوند.
خلاصه فیلم
ویرایشنام شخصیت ها: کایرا: زنی سیاهپوست و دانشمند ناسا که برای اولین بار به ایستگاه فضایی میرود. او اهل آمریکا است و انسانیت بیشتر از سیاست برایش اهمیت دارد. گوردُن: مردی آمریکایی که سابقه ی حضورش در ایستگاه بیشتر از کایرا است. گوردُن عاشق یکی از همکاران روسی خود به نام ورونیکا شده است. ورونیکا: فضانورد روسی که با گوردُن رابطه عاشقانه برقرار کرده است. نیکولای: فضانورد روسی و فرمانده که دستورات را از زمین دریافت میکند. کریستی: فضانورد آمریکایی که دو دختر دارد و مدام از آنها دم میزند. او سعی دارد کایرا را بکشد اما خودش کشته میشود. داستان اثر: کایرا به همراه کریستی برای اولین بار به ایستگاه فضایی بینالمللی که آمریکا و روسیه تاسیس کردهاند، میرود. پس از گذشت یک روز از حضور او، جنگی میان آمریکا و روسیه رخ میدهد. هرکدام از فرماندهان روسی و آمریکایی پیامی دریافت میکنند مبنی بر اینکه هر طور و به هر شکل که میتوانند ایستگاه را تحت کنترل خود دربیاورند. روسها پیشدستی میکنند و با فرستادن گوردُن، فرمانده آمریکایی به بیرون از سفینه برای تعمیر آنتن مخابراتی، قصد کشتنش را دارند. چنین به نظر میرسد که گوردُن مرده است و در اینجا بقیه نیز متوجه ماجرا میشوند. ورونیکا که عاشق گوردُن بود، به سمت کایرا میرود و از او میخواهد که با نتیجه تحقیقات الکسی به زمین رفته و با این کارش جان بسیاری از مردم را نجات دهد؛ چرا که بالاخره این ایستگاه یا سقوط کرده و یا به تصرف یکی از کشورها درمیآید؛ در نتیجه بهتر است برای نجات جان مردم کاری کرد. نتیجه تحقیقات الکسی میتواند برای درمان بیماری ناشی از تابش اشعه، اثربخش باشد و اکنون که جنگ هستهای رخ داده است، مردم به آن نیاز خواهند داشت. ورونیکا سعی دارد با تظاهر به اینکه قصد دارد سفینه را منفجر کند، حواس همکارانش را پرت کند تا کایرا، کارش را انجام دهد اما کریستی در آن طرف ماجرا، به کایرا اطلاعات غلط میدهد و میگوید ورونیکا به او دروغ گفته است. نیکولای و الکسی نیز در حال متقاعدکردن ورونیکا هستند که ناگهان کریستی با ضربهای که به سر ورونیکا وارد میکند، او را میکشد. پس از این ماجرا، الکسی متوجه میشود که گوردُن زنده است. او با استفاده از بازوی مکانیکی، گوردُن را به سفینه بازمیگرداند و قصد دارد به کایرا نیز کمک کند. گوردُن از راه میرسد و با اطلاع از ماجرا با نیکولای درگیر شده و هر دو یکدیگر را میکشند! کایرا، کریستی و الکسی، اکنون تنها کسانی هستند که زنده ماندهاند و البته باید برای زندهماندن تلاش کنند. کایرا متوجه میشود که کریستی قصد داشته به تنهایی به زمین بازگردد و در نتیجه به او مشکوک میشود و به الکسی نیز اشاره میکند که مراقب همدیگر باشند. در درگیری که بین آنها رخ میدهد، کایرا، کریستی را میکشد. در نهایت با وصلشدن سیستم ارتباطی سفینه، آنها هرکدام به طور جداگانه به دولتهای روسیه و آمریکا پیغام تایید انجام عملیات موفقیتآمیز میدهند! و به همراه نتیجه تحقیقات، سوار بر موشکِ سویوز، به سمت زمین میروند در حالی که نمیدانند قرار است در کجا فرود بیایند!
درباره این موارد گفتگو کنید
- درباره داستان فیلم، موضوع فضانوردی و ایستگاه فضایی با فرزندان خود گفتگو کنید و از آنها سوال کنید: در مورد ایستگاه فضایی بینالمللی چقدر اطلاعات داری؟ (با یکدیگر در این باره تحقیق کنید.) اگر تو در چنین موقعیتی بودی چه تصمیمی میگرفتی؟ با نیکولای موافقی؟ یا با تصمیم کایرا و الکسی؟ دوستی و رفاقت تا کجا برای تو اهمیت دارد؟ چه چیزهایی را باید فدای رفاقت کرد؟ و چه چیزهایی را نباید؟ خلاصه: درباره تصمیمات شخصیتها، اهمیت دوستی یا وطنپرستی و ایستگاه فضایی بینالمللی با فرزندان خود گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشتمام داستان فیلم در داخل یک سفینه فضایی رخ میدهد. جایی که برای بسیاری از نوجوانان جالب توجه و جذاب است. اینکه یک ایستگاه فضایی چه شکلی است؟ افراد چگونه در آن زندگی میکنند؟ چطور غذا میخورند، میخوابند و یا کارهای روزمره خود را انجام میدهند؟! اینها سوالاتی است که تماشای این فیلم تا حدود زیادی میتواند به آن پاسخ دهد. البته جریان جنگ هستهای آمریکا و روسیه و به طور کلی اتفاقات داخل ایستگاه بینالمللی، تخیلی است. شخصیتهای فیلم به دلیل جنگ بین دولتهایشان مجبور میشوند یکدیگر را بکشند تا ایستگاه فضایی به تصرفشان درآید و در واقع برای کشورشان کاری کرده باشند! و قاعدتا این اتفاق مانند یک جنگ کوچک، باعث کشتهشدنشان میشود و این موضوع تا جایی ادامه مییابد که دو نفر از آنها حاضر به ادامه کار نیستند و ایستگاه را به حال خود رها کرده و با سفینه به زمین بازمیگردند. موضوع درگیری بین شخصیتها و از بین رفتن دوستی و صمیمیتشان که میتوانست حتی کمک بزرگی برای بشریت باشد ( از نظر مطالعات و تحقیقاتی که برای درمان بیماریها صورت میگرفت) اما به خاطر سیاستها و جنگطلبی، قدرتطلبی و یا زیادهخواهی سیاستمداران از بین رفت، جای بحث و تبادل نظر بسیاری دارد. در مورد این موضوع میتوانید با فرزندان خود گفتگو کنید که چگونه سیاستهای به ظاهر نوعدوستانه و انساندوستانه باعث از بینرفتن عده بسیاری از مردم بیگناه میشود. مانند همین جنگ غزه که زنان و کودکان بیگناه بسیاری را به کام مرگ کشاند. کشتن افراد در این فیلم با بیرحمی و نمایش بیپرده و عریان همراه است و در نتیجه خشونت آن را بالا میبرد. خلاصه: داستان فیلم به طور کامل در یک سفینه فضایی رخ میدهد. موضوع قربانیشدن مردم بیگناه به دلیل سیاستهای جنگطلبانه و قدرتطلبانهی برخی دولتها جای بحث و تبادل نظر بسیاری دارد. نمایش خشونت در این فیلم عریان و بیپرده است.