مراقبتون هستم

مارلا گریسون زنی باهوش و قدرتمند است. او از باخت بی‌زار است و برای برنده شدن، تن به هر کاری می‌دهد. او با پزشک‌ها تبانی می‌کند تا بتواند سرپرستی قانونی افراد سالمندِ ثروتمند را بدست بگیرد. مارلا اموال سالمندان را می‌فروشد و قسمتی را خرج آسایشگاه کرده و مابقی را برای خود نگه می‌دارد. مارلا با پیرزنی آشنا می‌شود که بسیار ثروتمند است و همسر و فرزندی ندارد؛ پس مارلا سعی می‌کند او را در دادگاه، بعنوان فردی بیمار معرفی کند که توانایی نگهداری از خود را ندارد، اما این فرد ثروتمند، عضوی از مافیای روسی است و باعث می‌شود مارلا در دردسر بزرگی بیفتد. مارلا که نمی‌خواهد چنین فردی را از دست دهد، در برابر رها کردن آن شخص مقاومت می‌کند که باعث آسیب رساندن به او می‌شود. در انتها، مارلا نیز با عضو ارشد مافیای روسی همکاری می‌کند و بزرگترین کمپانی نگهداری قانونی را تأسیس می کنند. مارلا همچان سرش برای آرتیست‌بازی درد می‌کند. و نمی‌داند که عمر او کارهایش درحال اتمام است. مارلا در آخر توسط فرزند یکی از سالمندان تحت پوشش آسایشگاهش به ضرب گلوله کشته می‌شود. چرا؟ چون به او اجازه‌ی ملاقات با مادرش را نمی‌داد...

• از فرزندتان بخواهید قضاوت کلی‌اش را از داستان بیان کند. از فرزندتان بپرسید چگونه می‌توان جلوی فساد افرادی همچون مارلا را گرفت؟ با فرزندتان در مورد فسادهایی که در دستگاه‌های اداری وجود دارد صحبت کنید. خلاصه: آیا مارلا زنی قوی است؟

اساس کار مارلا گریسون حقه‌های قانونی است. او قوانین را دور می‌زند تا بتواند افراد سالمند را جذب و درآمد کسب کند. او با دروغ گفتن به دادگاه حق سرپرستی سالمندان را از خانواده‌های سالمندان می‌گیرد. اینکه دولت از سالمندان بی‌سرپرست و یا بدسرپرست باید مراقبت کند امری ضروری است، اما باید به درستی بر روند این امرنظارت شود پس بهتر است در این خصوص با فرزندتان صحبت کنید. می‌توانید دخالت و نظارت بیشتر قانون را راهکاری مثمر ثمر برای سوءاستفاده‌های مارلا گریسون در نظر بگیرید و در این مورد با فرزندتان وارد گفت و گو شوید. دروغ و صحنه سازی راه حل مارلا برای گرفتن موردهای سرپرستی است او با دروغ گفتن افراد را به خود نیازمند می‌کند و همچنین از تنهایی سالمندان سوء استفاده می‌کند. مارلا از سیگار الکترونیکی استفاده می‌کند و همچنین الماس‌های یکی از افراد تحت سرپرستی‌اش را می‌دزدد. بهتر است در مذمت این کار با فرزندانتان صحبت کنید. از اواسط فیلم درگیری‌های خشونت‌آمیز میان مارلا و گروه مافیایی شکل می‌گیرد؛ این خشونت‌ها شامل تیراندازی و استفاده از شوکر می‌باشد. خلاصه: اساس کار مارلا بر دروغ و صحنه‌سازی است. در مورد فسادهای مارلا با فرزندتان گفتگو کنید.

در حالی که این فیلم با چنین قولی شروع می‌شود، ناامیدکننده است که پرداخت آن بسیار ناچیز است. من خیلی مراقبت می‌کنم با یک روایت سینمایی عالی شروع می‌شود: شخصیت کلاهبردار پایک در نهایت با جنیفر پیترسون وایست هم‌تراز می‌شود. اما فیلم به تدریج پیچیده‌تر می‌شود. باید از جی بلیکسون نویسنده و کارگردان برای برخی ایده‌های عالی و خلق شخصیت‌ها و همچنین شگفتی‌های فراوان در طول فیلم قدردانی کرد. اما فیلم به تدوین محکم‌تری نیاز دارد، از روایت اصلی خود منحرف می‌شود و شاید سعی می‌کند بیش از حد در زمان اجرا خود بگنجاند و هرگونه سادگی را نادیده می‌گیرد.اجراها بسیار قوی هستند، نه فقط از ستاره‌های اصلی فیلم، پایک، دینکلیج و ویست، بلکه کریس مسینا نیز در اوج هنرنمایی خود، حضوری کوتاه اما تاثیرگذار دارد. اما فیلم از این بابت که شخصیتی ندارد که بتوانیم با او همذات‌پنداری کنیم، رنج می‌برد. در حالی که دیدن نقش‌های زنانه‌ی کامل و بی‌ترس از اینکه ناخوشایند باشند، تازگی و جذابیت دارد، اما شخصیت‌ها به قدری نکوهیده هستند که هیچ احساسی را برنمی‌انگیزند.