ریبیت

«ریبیت»، قورباغه‌‌ای سمی؛ اما ترسو و کم‌‌روست که از نظر حیوانات جنگل، عقب‌‌افتاده و خنگ است. او که از همه‌چیز خسته شده است، درپی خراب‌شدن خانه‌‌اش، به همراه تنهادوستش، «سندی» که یک سنجاب دوست‌داشتنی است، عزم سفر می‌‌کند. ریبیت که از زندگی ناامید است، با پیشگویی «خفاشی» که ناگهان سر راهش سبز می‌‌شود، مسیر دیگری را مقابل خود می‌‌یابد. ریبیت گمان می‌کند شاهزاده‌‌ای است که به دلیل طلسم بدخواهان به یک موجود بی‌‌خاصیت تبدیل شده و باید نیمه‌ی گمشده‌‌اش را که یک «پرنسس» است، پیدا کند. او باید راهیِ دنیای انسان‌‌ها شود؛ اما درنهایت می‌فهمد که داستان این طلسم دروغین است و او هم‌چنان قورباغه باقی می‌ماند، با این تفاوت که در جریان سفر استعداد‌های خودش را پیدا کرده است و ارزش دوستی‌اش با سندی را درمی‌یابد.

• اگر جای ریبیت بودی، حرف‌‌های خفاش را باور می‌‌کردی؟ به نظرت همه‌ی انسان‌‌ها شبیه مرد شکارچی هستند؟ به نظرت دلیل همراهی سندی با ریبیت چیست؟ اگر تو هم مانند ریبیت تمسخر شوی، چه می‌‌کنی؟ منزوی می‌‌شوی یا شرایطت را تغییر می‌‌دهی؟ خلاصه: شاهزاده‌شدن ریبیت بهتر است یا ماندن در کنار هم‌‌نوعانش (قورباغه‌‌های سمی)؟

انیمیشن ریبیت تلنگر خوبی برای کسانی است که فقط به نتیجه فکر می‌‌کنند. با فرزند خود درباره‌ی پیام اصلی اثر صحبت کنید، اینکه هرکس در زندگی خواسته‌‌هایی دارد؛ اما ممکن است درطول زندگی به همه‌ی آرزوهایمان نرسیم. در عوض، در مسیر رسیدن به آرزوها چیزهایی به‌دست می‌آوریم که فراتر از آرزوهایمان است. اینکه نقص داریم، نباید منافی هویت ما باشد. هرکدام از ما در نوع خود بی‌‌نظیر هستیم. درعین‌حال، این نکته نمی‌‌تواند توجیه‌گر عدم تلاش برای رفع نقص باشد. ریبیت نقص دارد؟ قبول، چرا نتواند نقصش را برطرف کند؟ درباره‌ی این پیام با فرزند خود گفت‌وگو کنید و از او بخواهید به این موضوع فکر کند. نکته‌ی دیگر آنکه ارتباط سندی و ریبیت گاهی از ارتباط دوستانه فراتر می‌‌رود که ممکن است به درک کودک نرسد. درصورت پیش‌آمدن سؤال برای کودک، بیشتر بر همکاری‌‌ها و ارتباطات دوستانه‌ی آن‌ها تمرکز کنید. خلاصه: توجه کودک را از حواشی نابهنجار، به اصل پیام جلب کنید.