تنها در خانه ۶

فیلمِ هیچی مثلِ تنها ماندن در خانه نمیشه، داستانِ زوج جوانی است که به دلیل مشکلات مالی مجبور می­شوند مصادف با شروع سال جدید و جشن کریسمس خانه خود را بفروشند. این مسئله به حدی زیادی برای فرزندانشان ناخوشایند و ناراحت‌کننده است در نتیجه والدینشان تصمیم می‌گیرند این مسئله را از آن‌ها پنهان کنند. در این موقعیت به صورت اتفاقی پسربچه‌ای ده ساله به همراه مادرش به بهانه بازدید از خانه اما به قصد استفاده از سرویس بهداشتی وارد خانه این خانواده می‌شود و طی یک بگومگوی کودکانه‌ای که بین پسربچه و آقای جِف درباره‌ی عروسک‌های مادرش رخ می‌دهد؛ آقای جف را به اشتباه و سوء‌ظن در مورد دزدی عروسک توسط پسربچه وامی‌دارد. این مسئله زمانی مشکل‌ساز می‌شود که آقای جف متوجه ارزش و قیمت بالای این عروسک برای فروش به یک پیرزن آلمانی می­شود. او بعد از پی­بردن به ارزش عروسک سعی می‌کند به هر طریقی مکس را پیدا کند و عروسک را از او پس بگیرد تا با فروش آن علاوه بر حفظ خانه خود، قرض‌ها و بدهی‌هایش را بپردازد. او با در میان گذاشتنِ این ماجرا با همسرش، تصمیم می‌گیرند بعد از خالی شدنِ خانه‌ی مکس در تعطیلاتِ کریسمس به خانه‌ی آن‌ها بروند و پنهانی و دزدکی عروسک را بردارند. اما نقشه‌ی آن‌ها به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که خانواده مکس، او را در خانه تنها می‌گذارند و به سفر می‌روند. او نیز با تصور اینکه خانمِ پَم و آقای جف قصدِ دزدی و فروش او را دارند با شیطنت‌های خطری و وحشتناکش مانع از تحقق اهدافِ آن‌ دو می‌شود. در نهایت خانم پَم و آقای جف بعد از آسیب‌های بسیاری که از طرف مکس متحمل می‌شوند، قضیه را برای او تعریف میکنند و متوجه سوء‌تفاهم و اشتباهشان نسبت به یکدیگر میشوند و در نهایت عروسک خود را در منزلشان پیدا می‌کنند و با فروش آن علاوه بر نفروختن خانه و پاس کردن بدهی‌هایشان خانه را بازسازی هم می‌کنند.

• گاهی اوقات ما با صبوری نکردن خودمان را در معرض خطرات و چالش‌های بسیاری قرار می‌دهیم. مثل این زوجِ جوان در داستان، به نظر تو چه چیزی باعث این اتفاقات بسیار خطرناک و دردسرساز برای خانم پم و آقای جف شد؟ به‌نظر تو بهترین راهکار در چنین شرایطی چه بود؟ تابحال از صبوری نکردن و عجول بودن دچار دردسر و پشیمانی شده‌ای؟ به‌نظ شما تنها ماند مکس در خانه چه خطرات دیگری برایش داشت؟ اگر به‌جای مکس بودی چه می‌کردی؟

لازم است والدین بدانند، این اثر شامل صحنه‌های خشونت و ناهنجاری زیادی است که به‌واسطه ژانر کمدی و طنزی که دارد از شدت اثرگذاری آن می‌کاهد. اما احتمال الگوپذیری برای کودکان را دربردارد. مکس پسربچه‌ ده ساله‌ای است که مرتکب کارهای پرخطر و ناهنجاری مثل پریدن از پنجره اتاق، به خطر انداختن جان خانم و آقای جف با استفاده از اسلحه پلاستیکی، سُر کردن پله‌های خانه، پرتاب آن‌ها از پله و پنجره و... می‌شود. در نتیجه لازم است با در نظر گرفتن روحیات فرزند خود نسبت به مشاهده این اثر دقت نظر داشته باشید و یا بعد ازمشاهده آن، فرزندان خود را نسبت به پیامدهای منفی و ناهنجار چنین رفتارهایی آگاه کنید. این اثر در کنار ناهنجاری‌هایش بهترین روایت را از اهمیت و جایگاه ویژه خانواده دارد. در نتیجه می‌توانید با تاکید بر این مسئله در سیر داستان، آن‌ها را نسبت به اهمیت و حضور والدین و خانواده کنار فرزندان آگاه کنید.

اگر علاقه‌مند هستید که ببینید چگونه بزرگسالان کتک می‌خورند، زده می شوند، سوراخ می‌شوند، به آتش کشیده می‌شوند و بارها و بارها به پشت پرتاب می‌شوند، سری فیلم‌های «تنها در خانه» برای شما مناسب است. تا اینجای کار و پس از حداقل پنج فیلم قبلی در این فرنچایز، فیلم «تنها در خانه: دزدکی به خانه‌ی شیرین خانه» ممکن است چیز جدید زیادی برای ارائه نداشته باشد. اما شخصیت‌های این فیلم ویژگی‌های مثبت و دوست‌داشتنی دارند که در برخی از فیلم‌های قبلی کمبود آن احساس می‌شد. برخلاف دزدان خانه در فیلم‌های قبلی، اللی کمپر و راب دیلنی در نقش‌های والدینی که در آستانه از دست دادن خانه خود هستند، بسیار شیرین و دوست‌داشتنی ظاهر می‌شوند. آنها به عنوان پام و جف، مهاجمان اکراه‌آمیز خانه، که در اوقات فراغت خود آهنگ‌های کریسمس را با زنگ‌ها برای سالمندان می‌نوازند و زمانی که به اشیای بی‌جان برخورد می‌کنند از آنها عذرخواهی می‌کنند، بسیار دوست‌داشتنی هستند.این فیلم که شروع نامناسبی با شوخی‌های بی‌مزه دارد، زمانی که کمدی آن فیزیکی می‌شود، ریتم بهتری پیدا می‌کند. کِمپر و دِلینِی قربانی‌های باورپذیری هستند که انعطاف‌پذیری خوبی دارند. صحنه‌ای که آنها تلاش می‌کنند به هم کمک کنند تا از دیوار بلندی بالا بروند، همراه با یک بادگُنده نامناسب و صحنه آهسته‌ای که با آواز گروه کر کودکان همراه است، بسیار خنده‌دار است. همین‌طور صحنه‌ای که مکس وقتی تنها در خانه می‌ماند، شیطنت‌هایی می‌کند، از جمله اینکه با میز اتو از پله‌ها پایین می‌رود یا ساندویچ بستنی را مستقیماً داخل دهانش می‌سازد، بسیار خنده‌دار است. البته، هنوز چیزی عجیب در خندیدن به پسربچه ۱۰ ساله‌ای که بزرگسالان را به‌شدت مجروح می‌کند، وجود دارد و بعضی از افتادن‌ها و ضربه‌ها حس بدی دارند. اما فرمول آشنای این فیلم جذابیت خود را دارد و طرفداران این فرنچایز از بازتاب‌های پیش‌بینی‌شده نسخه‌های قبلی لذت خواهند برد.