شهر شب

در یک یتیم‌خانه پسربچه‌ای به‌نام «تیم» زندگی می‌کند. او ترس زیادی از تاریکی دارد؛ برای همین هم از شب‌ها خوشش نمی‌آید. تیم هرشب تختش را تا جلوی پنجره می‌کشد و پنجره را باز می‌کند تا زیر نور ستاره‌ها بخوابد؛ اما یک شب متوجه می‌شود که ستاره‌ها یکی‌یکی خاموش می‌شوند. او روی پشت‌بام می‌رود تا علت ماجرا را بفهمد که مرد درشت‌هیکلی را می‌بیند، مرد خودش را «گربه‌بان» معرفی می‌کند و تیم را با ماجرایی آشنا می‌کند که او هرگز خبر نداشته است. گربه‌بان به تیم نشان می‌دهد که افرادی به‌عنوان کارکنان شب ماجراهایی را که در شب رخ می‌دهد، رقم می‌زنند. «نوربان‌ها» مسئول روشن‌نگه‌داشتن شهر هستند، عده‌ای خواب و رؤیا به بچه‌ها می‌بخشند، زن‌هایی مسئول به‌هم‌ریختن موها موقع خواب هستند و گربه‌بان با کمک گربه‌هایش مسئولیت خواباندن بچه‌های شهر را دارد. تیم سعی می‌کند مسئول ستاره‌ها را پیدا کند و علت ناپدیدشدن آن‌ها را بفهمد. تیم در طول راه، کم‌کم متوجه می‌شود که تمام نورها اعم از ستاره‌ها و نوربان‌ها توسط هیولای تاریکی بلعیده می‌شوند. موکا، رئیس کارکنان شب، توضیح می‌دهد که این هیولا به‌خاطر ترس تیم از تاریکی به‌وجود آمده است و تنها کسی که می‌تواند جلوی این هیولا را بگیرد خود تیم است. تیم برای نجات ستاره‌ها و تمام کارکنان شب تصمیم می‌گیرد که با ترسش روبه‌رو شود و جلوی آن را بگیرد. او شجاعانه جلوی هیولای تاریکی می‌ایستد و با این کار او را از بین می‌برد.

• با پرسش‌هایی ساده از ماجرای داستان، کودکان را متوجه پیام نهایی و موضوع غلبه بر ترس‌ها کنید. هیولای تاریکی چگونه به‌وجود آمده بود و چگونه از بین رفت؟ اگر تیم شجاعانه روبه‌روی هیولا نمی‌ایستاد، داستان چگونه ادامه پیدا می‌کرد؟ تو هم ترس‌هایی شبیه به ترس تیم تجربه کردی؟ به نظرت می‌توانی مانند او بر ترس‌هایت غلبه کنی؟ آیا در دنیای واقعی کارکنان شب حضور دارند؟ خلاصه: با پرسش‌هایی ساده از ماجرای داستان، کودکان را متوجه پیام نهایی و موضوع غلبه بر ترس‌ها کنید.

این انیمیشن پس از نمایش ترس پسربچه‌ای از تاریکی، نشان می‌دهد که چگونه روبه‌روشدن با ترس‌ها می‌تواند باعث غلبه بر آن‌ها شود. هرچند پیام نهایی انیمیشن غلبه بر ترس است و تیم الگویی‌ است که درنهایت بر ترسش غلبه می‌کند؛ اما امکان دارد کودکان شما، پیش از تماشای انتهای داستان، با تیم به‌عنوان شخصیت اصلی همدلی و ترس‌های او را در خود احساس کنند. هم‌چنین نمایش تاریکی و هیولا در طی داستان می‌تواند به ترس‌ها و تخیلات کودکان دامن بزند. دراین‌صورت با شناختی که از روحیه‌ی فرزندتان دارید، برای انتخاب این اثر تصمیم بگیرید. اگر کودکانتان در طی تماشای داستان احساس ترس کردند، با آن‌ها همدلی کنید. می‌توانید کودکان را در آغوش بگیرید تا احساس بهتری پیدا کنند. گفتن این موضوع که این ماجرا واقعی نیست کمکی نمی‌کند. بنابراین توجه کودکان را به شجاعت تیم و غلبه‌ی او بر ترس‌هایش جلب کنید. درباره‌ی پیام نهایی داستان با کودکان صحبت کنید تا بیشتر از ماجراهای ترسناک، متوجه شجاعت پایانی و غلبه بر ترس شوند. برای این‌کار می‌توانید از کودکان بخواهید یک‌بار داستان را از زبان خود تعریف کنند و سپس در فهم کامل ماجرا، آن‌ها را راهنمایی کنید. احتمال دارد فرزند شما هم ترس از تاریکی یا تخیلات ترسناک در شب را تجربه کرده باشد؛ فرصت خوبی‌ است تا درباره‌ی تجربه و تخیلات فرزندتان سؤال کنید تا بیشتر با روحیاتش آشنا شوید و درصورت لزوم کمکش کنید. اگر فکر می‌کنید موضوع وجود کارکنان شب به تخیلات کودکتان دامن می‌زند، سعی کنید تفاوت دنیای کارتون را با دنیای واقعی برایش توضیح دهید. خلاصه: هرچند پیام نهایی انیمیشن غلبه بر ترس است؛ اما نمایش وحشت پسربچه از تاریکی در طول داستان می‌تواند کودکان را بترساند. درباره‌ی پیام نهایی داستان با کودکان صحبت کنید تا بیشتر از ماجراهای ترسناک، متوجه شجاعت پایانی و غلبه بر ترس شوند.