درباره فیلم
فیلم کمدی جنایی با خنده، تنوع، فحش و سکس همراه است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم عشقپروران، لیلانی (ایسا ری) و جبران (کومیل نانجیان) پس از چهار سال زندگی مشترک تصمیم به پایان دادن به رابطهشان میگیرند. اما وقتی در یک تصادف و فرار مرگبار دخیل میشوند، این زوج تازه جدا شده باید فرار کنند تا قاتل واقعی و انگیزهاش را پیدا کنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد این موضوع صحبت کنند که چرا افراد رنگینپوست همیشه به پلیس اعتماد ندارند. این بیاعتمادی نهادی چگونه وضعیت دشوار لیلانی و جبران را در فیلم «عشقپرستان» وخیمتر میکند؟
- اگر کلمه «اف» را از فیلم حذف کنید، تقریبا هیچ فحشی در آن وجود نخواهد داشت. آیا فحش دادن باعث بهتر شدن فیلم یا واقعیتر شدن آن میشود؟ اگر الفاظ زشت در فیلم استفاده نمیشد، آیا فکر میکنید اصلا متوجه آن میشدید؟
- مهارتهای ارتباطی لیلانی و جبران را در ابتدای فیلم و انتهای آن مقایسه کنید. چرا ارتباط خوب در یک رابطه موفق ضروری است؟
- شخصیتها چگونه همکاری گروهی را نشان میدهند؟ چرا این یک قدرت شخصیتی مهم است؟
- چطور پرندههای عاشق را با دیگر کمدیهای جنایی مقایسه میکنید؟ چقدر در این نوع نقشها بازیگران رنگینپوست را میبینید؟ چرا نمایندگی مهم است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که در فیلم پرندگان عاشقی، عیسی ری و کومیل نانجانی در نقش زوجی ظاهر میشوند که ناخواسته در یک قتل و فرار دست دارند، درست چند لحظه بعد از اینکه از هم جدا میشوند. آنها صبح روز بعد از رابطه جنسی اتفاقی، به طور اتفاقی یکدیگر را ملاقات میکنند، و چند گفتگوی دیگر در مورد رابطه جنسی وجود دارد. اما مهمتر از آن، این است که آنها شاهد یک مراسم اروتیسم گروهی (مشابه فیلم چشمان کاملا بسته) هستند که برای خنداندن تماشاگران طراحی شده است. نماهایی از بدنهای کاملا برهنه و حرکات جنسی نشان داده میشود، اما هیچ قسمت حساسی از بدن دیده نمیشود. خشونت نیز در فیلم رایج است، از جمله چندین قتل - یکی از آنها شامل فردی است که یک اتاق پر از مردم را به رگبار میبندد. بسیاری از صحنههای خشونتآمیز با لحن کمدی ارائه میشوند. در فیلم به نوشیدن الکل اشاره شده و زبان فیلم عمدتا به کلمه "فحش" محدود میشود، اما این کلمه به دفعات زیاد استفاده میشود. فیلم دارای تم قوی همکاری تیمی است و شخصیتهای اصلی و دوستانشان، نمونههای مثبتی از گروههای کمتر دیده شده را ارائه میدهند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
سینما عاشق زوجهای پرخاشگرش است و ری و نانجینی شیمی لازم را دارند تا در میان بزرگان (همچون هپبورن و تریسی، اسکارلت و رت باتلر، لیا و هان سولو) قرار بگیرند. این شاید یک ادعای جسورانه به نظر برسد اما حقیقت دارد. (کار نانجینی در فیلم «بیماری بزرگ» نشانهای زودهنگام بود از اینکه او میتواند به عنوان یک مرد معمولی در فیلمهای کمدی رمانتیک بدرخشد؛ قلمرویی که در روزهای اولیه توسط تام هنکس به خوبی پوشش داده شده بود.) آنچه واضح است، با وجود ناکارآمدیهایشان، دو شخصیت اصلی راهی برای ارتباط برقرار کردن دارند که نشان میدهد چقدر برای یکدیگر مناسب هستند. این پویایی متفاوتی است از آنچه در گذشته دیدهایم. به لوسی و ریکی فکر کنید: او قانون را وضع میکرد و او دور دستوراتش میچرخید. و بعد کلیشه مرد قوی و صاحبنظر وجود دارد که توسط همسرش کنترل میشود، چون او به وضوح شلوار را میپوشد. در رابطه «عاشقان» کسی قدرت را در دست ندارد: هم لیلانی و هم جبران احساس قدرت میکنند تا نظرشان را بگویند و ارتباط برقرار کنند، حتی بعد از اینکه دیگر زوج نیستند.این ایده که یک زوج درست بعد از جدایی در یک جرم دخیل باشند، خندهدار است و قطعاً شما را به خنده میاندازد. با این حال، نحوه گرفتار شدن این دو در بدشانسیشان کمی مضحک است، حتی برای یک کمدی. اما این موضوع به بدبینی مدرن نسبت به پلیس دامن میزند: آنها باور دارند که به عنوان یک مرد خاورمیانهای و یک زن سیاهپوست، به زندان انداخته خواهند شد، حتی اگر جرمی مرتکب نشده باشند. وقتی نگاه تند یک پلیس در خودروی گشت را میبینند، مطمئن میشوند که دستگیر خواهند شد، تا اینکه پلیس به راهش ادامه میدهد («اوه! او فقط یک نژادپرست معمولی است»). این فیلم از نژاد به عنوان یک اشاره طنزآمیز به دنیای کنونی ما استفاده میکند، در حالی که فراتر از نژاد میرود تا دو شخصیت اصلی و دوستانشان را به صورت مثبت به تصویر بکشد. نتیجه پارانویا ناشی از پروفایلسازی نژادی لیلانی و جبران، چیزی است که قبلاً هرگز دیده نشده است: یک زوج معمولی فیلمهای معمایی که سفیدپوست نیستند. در هالیوودی که در قرن گذشته تقریباً همیشه به مخاطبان، شریکهای عاشقانه حلکننده جرمی را ارائه داده است که شبیه ویلیام پاول و مینا لوی (مرد باریک) یا رابرت واگنر و استفانی پاورز (سریال تلویزیونی دهه ۸۰ هارت به هارت) و یا حتی آدام سندلر و جنیفر آنیستون (معمای قتل) هستند، امیدواریم که «عاشقان» لیلانی و جبران بتوانند سالها در کنار هم بمانند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.