درباره فیلم
ثور به مبارزه با قاتل خدایان میپردازد تا جلوی کشته شدن خدایان بیگناه را بگیرد. ثور به دنبال آرامش و صلح درونی است اما در نهایت میفهمد که حتی غم عشق از فراموش کردن آن دلنشینتر است. خشونت و گروگانگیری کودکان در این اثر مسئله حساسی است و همچنین امتیاز ترس این اثر بیشتر از سایر فیلمهای مارول است. بنابراین تماشای آن به هیچ عنوان برای سنین پایین توصیه نمیشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشگور و دخترش آخرین بندگان یکی از خدایاناند. دختر گور میمیرد و گور هم در آستانهی مرگ، با خدایش دیداری دارد و میفهمد که آن خدا هیچ اهمیتی به بندگانش نمیدهد. شمشیری باستانی که خداکش نام دارد به کمک گور میآید تا انتقامش را از همهی خدایان بگیرد. ثور بعد از کشته شدن تعدادی از خدایان متوجه داستان میشود اما گور به ازگارد حمله میکند و بچههای ازگاردی را گروگان میگیرد. ثور در ازگارد متوجه میشود که جین به کمک چککش قدیمیاش قدرت ویژهای پیدا کرده و به یک ثور تبدیل شده است. آنها با هم به سرزمین تاریکی میروند تا کودکان ازگاردی را نجات دهند. جین متوجه میشود که گور میخواهد به چشمهی ابدیت برسد و در آن جا آرزویش را برآورده کند که کلید رسیدن به آن طوفانشکن، سلاح جدید ثور است. ثور بعد از نبرد با گور اسلحهاش را از دست میدهد و در نهایت متوجه میشود که جین سرطان دارد و نزدیک مرگ است. برای همین از جین میخواهد که در زمین بماند چون جادوی سلاح قدیمیاش باعث مرگ او میشود. ثور به سیارهی چشمه ابدیت میرود. گور در حال باز کردن قفل است که ثور بچهها را نجات میدهد و به آنها جادوی مبارزه با سایههای شیطانی را میدهد. بچهها مشغول مبارزه با سایهها میشوند و ثور و گور در حال مبارزه اند که جین از راه میرسد. جین با گور میجنگد تا ثور طوفانشکن را نجات دهد. در نهایت شمشیر خداکش از بین میرود و دریچهی چشمهی ابدیت باز میشود اما ثور به جای مقابله با گور به طرف جین میرود و از گور هم میخواهد عشق را انتخاب کند. گور هم آرزو میکند تا دخترش برگردد. در نهایت جین و گور میمیرند و ثور تبدیل به پدرخواندهی دختر گور میشود که قدرت جادویی از چشمهی ابدیت دارد و با یکدیگر به مبارزه با موجودات پلید میپردازند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- چه چیزی ابرقهرمانان را به قهرمان تبدیل میکند؟ گور از لحاظ شخصیتی چه سیری را طی کرد و هربار چه احساساتی منجر به تحول او شد؟ آیا ثور میتوانست زودتر احساسات خود را نسبت به جین بپذیرد؟ خدایان درون فیلم هرکدام مربوط به کدام ملل میشوند؟ خلاصه: چه چیزی هربار باعث تحولی شخصیتی در گور میشد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشفیلم سینمایی «ثور: عشق و تندر» محصول سال 2022 یکی دیگر از فیلمهای کمپانی مارول است که به ادامهی داستان ثور و ازگار میپردازد.
ثور احساس میکند عشق زندگیاش را از دست داده و بعد از سوگهای فراوانی که تجربه کرده است، تلاش میکند تا به آرامش برسد. او مراقبه را امتحان میکند و هر زمان کسی به کمک او نیاز داشته باشند، ثور دست به کار میشود، اما احساس پوچی هیچوقت او را رها نمیکند. تا زمانی که دوباره با جین برخورد میکند. این بار تلاش میکند در کنار او بماند و عشق به زندگی او شور جدیدی میدهد. در واقع ثور دست از سرکوب احساسات خود برمیدارد و آنها را هرچند دردناک میپذیرد. شما میتوانید در مورد شخصیت اصلی داستان و روند پذیرش احساساتش با فرزند خود صحبت کنید. درون خانواده در مورد احساساتی که ممکن است متعارض باشند (هم خوشایند هم ناخوشایند) اما به زندگی معنا میدهند، صحبت کنید.
گور، ضد قهرمان داستان هم به نوعی پوچی رسیده است. او سالها به خدای خودش ایمان داشته اما زمانی که در حال مرگ است خدای خودش را در حال عیاشی پیدا میکند و متوجه میشود که او هیچ اهمیتی به بندگانش نمیداده است. این یاس فلسفی از قدرت برتر و در نهایت پذیرش عشق به جای انتقامجویی میتواند سوالات زیادی را برای بینندگان نوجوان ایجاد کند. هرچند ژانر اصلی داستان فانتزی است و خدایان متعدد از افسانههای ملل مختلف گرفته شده است اما میتواند افکار بیندگان را تحت تاثیر قرار بدهد. بنابراین شاید فرصت مناسبی باشد تا اگر برای اعضای خانواده سوالاتی مطرح شد مثل اینکه: «اگر خداوند عادل است، این همه ناعدالتی در دنیا چطور وجود دارد؟» با یکدیگر گفتوگو کنید و از کتابهای فلسفه و منطق استفاده کنید.
البته ژانر فانتزی داستان میتواند از بار فلسفی آن بکاهد. این فیلم تصاویر ترسناکتری را نسبت به فیلمهای دیگر مارول به نمایش میگذارد و با توجه به گروگانگیری کودکان میتواند احساس امنیت کودکان را شدیدا تحت تاثیر قرار دهد.
خلاصه: پذیرش احساسات در ثور و تحول شخصیتی گور میتواند نقاط قابل تامل این فیلم باشد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
کارگردان تایکا وایتیتی نتوانست همان شیمی جادویی را در این دنباله قابل قبول اما هیجانانگیزتر رگناروک بازآفریند، تا حدی به این دلیل که رابطه عاشقانه جین و ثور جرقهای نمیزند. قرار دادن رابطه عاشقانه ثور و جین در مرکز داستان نامناسب است، زیرا با وجود استعداد همسورث و پورتمن، حضور آنها روی پرده کسلکننده است (بهویژه در مقایسه با تام هالند و زندیا، یا الیزابت اولسن و پل بتانی). هم ثور و هم جین روابط جالبتری با نزدیکترین دوستانشان دارند — در مورد ثور، والکری تامپسون، و در مورد جین، دکتر دارسی میلر با بازی کات دنینگز. شوخی و دستانداختن آنها در این دوستیهای افلاطونی بهمراتب درخشانتر از تفسیرهای کلیشهای درباره قدرت عشق است. بنابراین تا حدی به خاطر بازیگران است (چون این مسئله در فیلمهای قبلی ثور هم وجود داشت) و تا حدی به خاطر فیلمنامه، که درباره عشق بیشتر از آنکه نشان دهد، میگوید. پورتمن همیشه انتخاب عجیبی برای این نقش به نظر میرسید، و با وجود اینکه در این فیلم کار بیشتری برای انجام دادن دارد، باز هم به نظر نمیرسد مناسب باشد. حداقل کرگ و والکری برای افزودن طنز به برخوردهای گاه و بیگاه شرمآور اولیه ثور و جین حضور دارند.در جنبه مثبت، این تور که آسیبپذیر و آماده عشق است، عمق بیشتری نسبت به تور جوان، مغرور و بیپروا که به عواقب فکر نمیکرد، نشان میدهد. او دیگر خدایی خودخواه نیست. در مورد خدایان، کراوه با لهجه عجیب و غریب ایتالیایینما برای بازی در نقش خدای یونانی، که اصلاً مناسب نیست، باعث میشود زئوس بیشتر به کاریکاتور شباهت داشته باشد تا یک شخصیت واقعی. با این حال، تماشای گلادیاتور سابق در نقش خدایی پیر و همهتوان، سرگرمکننده است. سرزمین خدایان نیز به شدت تحت تأثیر طنز عجیب و غریب وایتیتی قرار دارد، مانند زمانی که بائو، خدای دامپلینگها را به تصویر میکشد، یا به ارگی اشاره میکند که خدایان برنامهریزی کردهاند و برای کودکان مناسب نیست. همانطور که راک اند رول (بهویژه لد زپلین) نقش بزرگی در راگناروک داشت، موسیقی در «عشق و تندر» تحت سلطه استفاده از بهترین آهنگهای گانز ان روزز، از جمله «خوشآمدید به جنگل»، «فرزند شیرین من»، «باران نوامبر» و «شهر بهشت» است که در سکانسهای کلیدی پخش میشوند. و کودکان از نقشی که کودکان آسگاردی در نهایت در کمک به سه رهبرشان ایفا میکنند، قدردانی خواهند کرد. آنها همچنین از بزهای بیگانه جیغکشان و پرندهای که به یک شوخی مداوم تبدیل میشوند، لذت خواهند برد. آیا این دنباله باعث خنده مخاطبان خواهد شد؟ بله. اما آیا انتظارات ایجاد شده توسط راگناروک را برآورده میکند یا حتی فراتر میرود؟ خیر.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.