دنگل

داستان فیلم در مورد مردی به نام ماهاویر سینگ فوگات است که یک کشتی‌گیر آماتور بااستعداد بوده و آرزو دارد که پسرانش را برای کسب مدال طلا برای کشورش آموزش دهد. اما همسر او دختری پس از دیگری به دنیا می‌آورد و او ناچار برنامه‌اش را تغییر می‌دهد و دختران نوجوانش، گیتا و بابیتا را مجبور به تمرینات ورزشی حرفه‌ای می‌کند. او موهای آنها را کوتاه می‌کند و آنها را مجبور به رقابت با پسران می‌کند که باعث تحقیر آنها می‌شود. فوگات بدون توجه به مخالفت مردم روستا، دختران را از ساعت ۵ صبح به تمرین و ورزش سخت تحت نظر یک مربی می‌گذارد. تا اینکه روزی دختران برای شرکت در یک عروسی تمرین را ترک می‌کنند و با سرنوشت تلخ بیشتر دختران روستایی مواجه می‌شوند. عروس غمگین به آنها می‌گوید که دختران تا قبل از ازدواج در سن ۱۴ سالگی، باری بر دوش خانواده هستند و بعد از آن نیز سرنوشتشان به دست شوهری می‌افتد که تا آن زمان او را ندیده‌اند و آنها را باردار می‌کند و مابقی زندگی‌شان را در آشپزخانه و مراقبت از کودکان می‌گذرانند. از آن به بعد، بابیتا و گیتا با اشتیاق بیشتری تمرین می‌کنند و در مسابقات زیادی برنده می‌شوند تا اینکه ابتدا گیتا و سپس بابیتا موفق می‌شوند عضو تیم ملی زنان شوند و برای تمرین و زندگی از خانه و نظارت دلسوزانه پدر دور می‌شوند. اما مربی خودخواه و بی‌کفایتی تلاش می‌کند آموزش‌های پدرشان را از یاد آنها ببرد و روی تکنیک‌هایی تمرکز کنند که باعث شکست آنها می‌شود. دختران کم‌کم به پدرشان اعتماد کرده و احترام او را نسبت به خود درک می‌کنند و در نتیجه مربی خود را کنار می‌زنند، از کشتی گرفتن لذت می‌برند و افتخاری برای خود و کشورشان به دست می‌آورند.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد ویژگی‌های یک والدین خوب گفتگو کنند. آیا والدین باید به کودکان بیاموزند که به نظر دیگران اهمیت ندهند؟ این آموزش چه مزایایی می‌تواند داشته باشد و چه معایبی ممکن است به همراه داشته باشد؟
• دخترها زمانی که پدرشان آنها را مجبور به کوتاه کردن موهایشان کرد، خجالت‌زده شدند. چرا شما فکر می‌کنید که گیتا بعد از بلند کردن موهایش در اعتراض، دوباره آن را کوتاه کرد؟ آیا او متوجه شد که متفاوت بودن می‌تواند چیزی باشد که انسان به آن افتخار کند؟ آیا او این کار را کرد تا نشان دهد که پدرش در همه چیز حق داشته است؟
• آیا فکر می‌کنید تمرینات ورزشی که دختران دریافت کرده‌اند، آنها را قوی‌تر خواهد کرد؟ برخی از معایب رفتار پدر با آنها به آن شیوه چیست؟

فیلم "دنگل" که به زبان هندی و با زیرنویس انگلیسی است، بر اساس داستان واقعی دو دختر از یک روستای کوچک هندی ساخته شده است که پدر سختگیرشان اصرار داشت آنها را برای کسب مدال‌های طلای کشتی زنان در مسابقات بین‌المللی آموزش دهد. این فیلم تاثیرگذار، درباره تلاش برای رسیدن به موفقیت و رد دانسته‌های متخصصان خودخوانده است و داستان این دختران را دنبال می‌کند که ناخواسته در برابر اراده آهنین پدرشان تسلیم می‌شوند و تمرین‌های طاقت‌فرسا از ساعت ۵ صبح و حتی کوتاه کردن مو به شکل پسرانه را تحمل می‌نمایند. آنها کم‌کم درک می‌کنند که چگونه استانداردهای بالای پدر و روش‌های سختگیرانه‌اش نشان‌دهنده احترام عمیق او به زنان است. این موضوع در تضاد شدیدی با سرنوشت بسیاری از زنان هندی قرار دارد که معمولا در سنین پایین مجبور به ازدواج شده و به خانه‌داری و بچه‌داری مشغول می‌گردند. کودکان بزرگ‌تر، به‌ویژه دختران، ممکن است هنگام تماشای این فیلم که ظاهراً درباره یک پدر ناعادل است، اما در نهایت به ستایش قدرت و استعداد زنان و دختران تبدیل می‌شود، شگفت‌زده شوند.

این فیلم گاهی اوقات یک فیلم ورزشی بسیار هیجان‌انگیز است که برخی از جذاب‌ترین صحنه‌های رقابت‌های ورزشی تخیلی را در یاد بینندگان به تصویر می‌کشد. کارگردان و نویسنده نیتش تیواری، قوسی مشخص برای هر شخصیت خلق می‌کند که کلیشه‌ها را به چالش می‌کشد، حتی اگر فیلم در برخی جنبه‌ها به کنوانسیون‌های داستانی آشنا پایبند باشد. یک پدر/ مربی سخت‌گیر، اراده خود را بر دختران تازه‌کار و تنبلی که می‌خواهند هم از حس متفاوت بودن از سایر دختران و هم از تمرینات طاقت‌فرسا فرار کنند، تحمیل می‌کند. اما این فیلم فراتر از این مسائل کلیشه‌ای می‌رود، تا حدی از طریق استفاده از آهنگ‌هایی با کلماتی خاص در مورد کشتی و تمرین ("کشتی بگیر، ای کشتی‌گیر!") و همچنین از طریق خودداری از بهانه‌تراشی برای پدر و روش‌های سختگیرانه‌اش، حتی زمانی که سرانجام به دختران می‌گوید که به آنها افتخار می‌کند.