چارلی و کارخانهی شکلاتسازی
Charlie and the Chocolate Factory
۶+
مناسب برای بالای ۶ سال

درباره فیلم
چارلی پسربچهای است که در خانوادهای فقیر اما گرم و صمیمی زندگی میکند. در نزدیکی خانهی آنها کارخانهی شکلاتسازی ونکا قراردارد. روزی رئیس کارخانه اعلام میکند پنج کودکی که برندهی بلیط طلایی شوند میتوانند از کارخانه بازدید کنند و در نهایت یکی از این پنج نفر برندهی جایزهی بزرگ خواهدشد. چارلی که همیشه آرزوی دیدن این کارخانه را داشت، به طور اتفاقی برندهی بلیط طلایی میشود و به همراه پدربزرگش به بازدید کارخانه میرود. در طی بازدید از کارخانه اتفاقات جالبی برای بچهها رخ میدهد و در نهایت چارلی برندهی جایزهی بزرگ میشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: ندارد
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: ندارد
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشفیلم چارلی وکارخانهی شکلاتسازی دربارهی پسری است خوششانس که خودش از این شانس خبری ندارد. چارلی در یک خانوادهی گرم و صمیمی و محترم اما به لحاظ مالی فقیر زندگی میکند. چارلی دوستداشتن و محبتکردن را خوب یادگرفتهاست. در طرف دیگر این داستان شخصیتی است به نام ویلیوانکا صاحب کارخانهی شکلاتسازی که بر عکس چارلی اصلا محبتکردن و کانون گرم خانواده را تجربه نکردهاست. پدر ویلی یک دندانپزشک معروف است که بهخاطر حفظ دندانهای ویلی همیشه او را از خوردن شکلات منعکردهاست. یک روز پدرش تمام شکلاتهای او را که به خاطر جشن کریسمس جمع کردهبود، جلوی چشمان ویلی میسوزاند و این ماجرا تبدیل به یک عقده میشود. ویلی آرزو داشت تا یک کارخانهی شکلاتسازی داشتهباشد. ولی پدرش با او مخالفت میکند. به همین دلیل تصمیم میگیرد از خانوادهاش جداشود تا بهآرزویش برسد. او به آرزویش میرسد و صاحب کارخانهای میشود که شکلاتهایش را به تمام دنیا صادر میکند. روزی ویلیوانکا متوجه یک تار موی سفید در بین موهایش میشود و به این فکر میافتد که باید برای این کارخانهی با عظمت دنبال یک وارث مطمئن بگردد. تصمیم میگیرد تا پنج کودک را برای بازدید از کارخانهی شکلاتسازی دعوت کند تا بعد از بازدید و اتفاقاتی که برای آنها رخ میدهد نفر مطلوب را انتخاب کند و جایزهی بزرگ که همان کارخانه است را به او تقدیم کند. ویلی پنج بلیط طلایی را در بستهبندی شکلاتها قرار میدهد و شکلاتها را به تمام نقاط دنیا ارسال میکند. چارلی خوششانس نیز موفق میشود تا به یکی از این بلیطها دست پیداکند. روز بازدید فرا میرسد و همه بچهها با یکی از والدین خود به کارخانه میآیند و مشغول بازدید و گشتوگذار میشوند. یکی از جالبترین اتفاقات در این کارخانه حضور موجوداتی کوچک شبیه به انسان به نام «اومپالومپا» است که به عنوان کارگر در کارخانه در حال کار هستند. درجریان این بازدید برای هریک از بچهها اتفاقاتی رخ میدهد. «اگستوس» پسری چاق و شکمواست. وقتی رودخانهی پر از شکلات ذوب شده را میبیند از خود بی خود میشود و به داخل رودخانهی شکلات میافتد و توسط لولههای مکندهی شکلات مکیده میشود و به سختی از لوله بالا میرود. در ادامه یکی دیگر از بچهها به نام «وایولت بوگارد» که دختری خودخواه و با اعتماد به نفس کاذب است. به خاطر برنده شدن در چند مسابقه و کسب مدال خود را بالاتر از همه میداند. او چندماه است که در حال جویدن آدامس است تا بتواند رکورد جدیدی را ثبت کند. او هم در طی بازدید از کارخانه دچار حادثه میشود و جایزهی بزرگ این چالش را از دست میدهد. در ادامه آقای ویلی و همراهان به اتاقی میرسند که سنجابها در حال جداکردن مغزهای خوراکی از پوستهشان هستند. «وروکا سالت» دختری لوس و زیادهخواه است که عادتکرده تا هرچیزی را که میخواهد پدرش فورا برای او فراهم کند. او بادیدن این سنجابها از پدرش می خواهد تا یکی از آن ها را برایش بخرد. ولی درنهایت به گودال زبالهها پرتاب میشود. چهارمین کودکی که در حین بازدید از کارخانه دچار حادثه میشود پسری است به نام «مایکت» او پسری باهوش و مسلط به مسائل علمی ولی خودشیفته و عصبی است که همه را بیسواد و ابله میپندارد. او هم درنهایت بر اثر یک اتفاق جالب از گردونهی رقابت حذف میشود و جایزهی بزرگ را از دست میدهد. در آخر تنها چارلی باقی میماند و برندهی جایزهی بزرگ میشود. چارلی که لذتِ داشتن یک خانوادهی بامحبت و صمیمی را تجربه کردهاست؛ ویلی را مجبور میکند تا به دیدن پدرش برود وبا اوارتباط برقرار کند .
درباره این موارد گفتگو کنید
- دربارهی رفتار خانوادهی چارلی با یکدیگر صحبت کنید و با جملاتی مانند: «چه خانوادهی باحالی!»؛ «چه خانوادهی با محبت و با احترامی!» حس خوب خودتان از این خانواده را به فرزندتان منتقل کنید. از کودک خود دربارهی رفتار چارلی با خانواده و پدربزرگ و مادربزرگ سوال کنید. از فرزند خود بپرسید اگر جای چارلی بود، آیا شرط آقای ویلی را می پذیرفت؟ از او بپرسید اگر پولی را در خیابان پیدا کند، با آن چه کار می کند؟ دربارهی رفتار کودکان داستان باهم گفتگو کنید. از فرزند خود بپرسید اگر بنا باشد جای یکی از این پنج کودک باشد، دوست دارد جای کدام یک از آنها باشد؟ از کودک خود بپرسید اگر جای ویلیوانکا باشد، سعی می کند پدرش را راضی کند یا مثل او، خانواده اش را ترک می کند؟ خلاصه: در مورد اتفاقات و شخصیتهای داستان با فرزند خود گفتگو کنید و دربارهی چرایی اتفاقات داستان از بچهها سوال کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشدر این دوره کودک آمادگی درک قواعد و مقررات و پذیرفتن قوانین را پیدا میکند. او متوجه زندگی اجتماعی و خواستهای دیگران میشود. کودک در این سن قادر به تشخیص خوب و بد و سود و زیان است. توصیه میشود درمورد شخصیتهای داستان، نحوهی رفتار و تعامل آنها با خانواده و نحوهی بیان خواستههایشان با کودکتان صحبت کنید. کودکان در این سن خود را جای شخصیتهای داستان میگذارند و دوست دارند تا به جای هرکدام از آنها نقش بازی کنند. در این بازی همراه آنها شوید و شما هم یکی از نقشهای داستان را بازی کنید. سپس با کودک خود به ارزیابی رفتار و گفتار این شخصیتها بپردازید. فرزند خود را متوجه عقوبت رفتار بچه ها در فیلم کنید.
نکتهی مهم در این فیلم این است که اتفاقاتی که برای بچهها رخ میدهد متناسب با ویژگیها و خصوصیات هر کدام از بچههااست. در حقیقت میتوان گفت بچهها به عقوبت رفتار خودشان گرفتار میشوند. والدین آنها نیز گرفتار تربیت غلط فرزندانشان میشوند. درسرودهایی که اومپالومپاها بعد از هر حادثه برای هر یک از بچهها میخوانند به تربیت غلط والدین اشاره میکند و مقصر اصلی رفتار زشت بچهها را خود والدین معرفی میکند.
فراموش نکنیم که سختگیریهای بیش از حد میتواند موجب هنجارشکنی کودکان درجوانی یا بزرگسالی شود. اگر به علایق و سلایق بچهها در کودکی توجه شود، و به جای آنکه سختگیرانه آنها را از علایقشان دور کنیم آنها را درمسیر درستی هدایت کنیم، حتما به آرزوهایشان خواهند رسید و هیچگاه از خانه و خانواده فراری نخواهندشد.
خلاصه: فیلم چارلی و کارخانهی شکلاتسازی اهمیت خانواده و حفظ خانواده را نشان میدهد. شخصیتپردازی و همسانسازی کودک با شخصیتهای داستان در ابن سن را در نظر بگیرید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
در این فیلم، رفتارهای بد کودکان به صورت اغراقآمیز و کارتونی به تصویر کشیده شده و به عنوان کمدی تلقی میشوند، اگرچه همیشه خندهدار نیستند و هر مجموعه والدین و فرزند، اختلال خود را آشکار میکند. در واقع، کودکان غیر از چارلی آنقدر نفرتانگیز هستند که مجازاتهای مختلف آنها به نظر مستحق میرسد. این مجازاتها به صورت نمایشهای موزیکال توسط اومپا لومپاها اجرا میشود، که بر اساس صحنههایی است که برخی والدین از مکانهای دیگر به یاد میآورند، به عنوان مثال، موزیکالهای استر ویلیامز، نمایشهای راک گیتارشکنانه گروه هو، نمایشهای مو، فیلمهای روانی، 2001: یک ادیسه فضایی، مگس، و حتی ادوارد دستقیچی تیم برتون و دپ، در فلشبکهای ویلی به رابطه آشفته او با پدرش دندانپزشک (کریستوفر لی). برخی از ارجاعات به روز وجود دارد، برخی از آنها به طرز فجیعی شکست میخورند (ظاهر شدن در برنامه اپرا به ذهن میرسد)، در حالی که برخی دیگر صرفا آزاردهنده هستند و قدرت رویاگون فیلم را از بین میبرند.این عجیب بودن فیلم اغلب سرگرم کننده است، به خصوص گریم سفید صورت دپ، خوانش های پر جنب و جوش خط (توضیح او را بررسی کنید: همه چیز در این اتاق قابل خوردن است؛ حتی من هم قابل خوردن هستم، اما این آدم خواری است و در بیشتر جوامع ناپسند است) و تاثیر عجیب آن. اما ریتم روایت ناهموار است و چارلی، به ویژه، تکامل نیافته است، بیشتر نمادی از خوبی است تا یک شخصیت کامل. در حالی که رمان تقریباً تمرکز ثابت خود را از طریق دیدگاه چارلی در مورد همه این اتفاقات دیوانه وار حفظ می کند، فیلم کمتر منسجم است. این فیلم به طور پراکنده چند خط داستانی را پوشش می دهد، از جمله خاطرات ویلی و ماجراهای جداگانه چهار کودک بد، که در نهایت همه توسط خلاصه خوب چارلی از مهم ترین چیزها، خانواده صمیمی او، به هم متصل می شوند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.