درباره فیلم
این فیلم ملودرامی اجتماعی با بیم و امیدهای فراوان است و داستان زندگی پسر نوجوانِ عاشق فیلمسازی را روایت میکند که حتی وجود مشکلات بسیار در زندگی، نمیتواند او را از حرکت باز دارد. مرتضی، قهرمان داستان، هرچند اشتباهات بسیاری مرتکب میشود تا داروی بیماری سرطان مادر را تهیه کند اما تلاش او، ستودنی است و با سکانس پایانی فیلم، آینده روشن او برای مخاطب، آشکار میشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشمرتضی که عاشق فیلمسازی است برای ساختن فیلمش، به یک دوربین نیاز دارد. اما شرایط مالی خانوادهاش این اجازه را به او نمیدهد. صمد دوربین برادرش را به او قرض میدهد اما متاسفانه در حین کار، دوربین آسیب میبیند. پس از مدتها، بالاخره از دفتر فیلمسازی با مرتضی تماس میگیرند و طرح دو، سه خطی فیلمش را از او میخرند. مرتضی که خوشحال و مشتاقانه به همراه چک پول در جیب، به سمت خانه میرود، صمد و برادرش را نزدیک درِ خانهشان میبیند. صمد، به زور، چک را به بهانه شکسته شدن دوربین، از او میگیرد و مرتضی، بار دیگر برای تامین هزینه داروی مادرش به درِ بسته میخورد. او تصمیم میگیرد که موتورِ یادگاری پدرش را، بدون اجازه مادر، به صمد بفروشد و چک را پس بگیرد. صمد چک را پس میدهد و مرتضی برای خرید داروی مادر، راهی داروخانه میشود که در آنجا متوجه میشود که فقط همین یک بار نیست و او باید هر 21 روز، یک بار، یک میلیون تومان بابت خرید داروی مادرش پرداخت کند. مرتضی، خود را خسته و ناامید میبیند و این بار نه در کابوس که در واقعیت، روی ریلهای قطار میایستد و آن را مجبور به توقف میکند، تو گویی توانسته بر انبوه مشکلات زندگیاش فائق بیاید...
درباره این موارد گفتگو کنید
- موضوعات متعددی در این فیلم وجود دارد که میتوانید پس از تماشا، درباره آن با فرزندان خود صحبت کنید و از آنها بپرسید: به نظر تو مرتضی چه اشتباهاتی مرتکب شد؟ چه راههای دیگری برای او وجود داشت؟ از نظر تو آیا اساسا در شرایط زندگی او، راه بهتری را میتوانست در پیش گیرد؟ چه لحظههایی از امیدواری در فیلم وجود داشت؟ آیا مرتضی باید به قولی که به مادرش داده بود، پایبند میبود؟ عاقبت کار اشتباه او چه بود؟ اگر تو دوستی در شرایط مرتضی داشته باشی، مانند مهران رفتار میکنی؟ آیا اساسا رفتار مهران صحیح بود یا غلط؟ کدام رفتارش صحیح و کدام غلط بود؟ آیا بهتر نبود مرتضی جریان فروش طرح فیلمش را با مادر در میان میگذاشت تا او را راهنمایی کند؟ خلاصه: درباره مرتضی، مهران و تصمیمات درست و غلطشان با فرزندان خود گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم، تلاشهای یک نوجوان برای رسیدن به آرزوهایش را به تصویر میکشد. آرزوهایی که مشکلات فراوانی بر سرِ راه آن، سد میشوند. از فقر و بیپولی تا بیماری سرطان مادر؛ اما قهرمان داستان، هر بار سعی میکند از راهی، این مشکلات را حل کند. مرتضی اما نوجوانی است که هنوز تجربه چندانی از زندگی ندارد بنابراین اشتباهات زیادی مرتکب میشود تا جایی که مادرش گاهی از دست او گله و شکایت میکند. داستان پر از بیم و امید است. دیالوگهای امیدوارکننده به ادامه مسیر و جنگیدن برای زندگی و از طرفی واقعیتی که مرتضی را خسته و ناامید میکند. او حتی برادر کوچکترش را برای تامین هزینه درمان مادر، تک و تنها به داخل قطار میفرستد اما ماجرا ختم به خیر میشود. در این سکانسها غم، نگرانی و ترس زیادی از به خطر افتادن جان مرتضی و محسن به مخاطب منتقل میشود و باعث تاثر او خواهد شد. بهتر است پس از تماشا، درباره داستان فیلم و اثری که بر ذهن نوجوانتان داشته با او گفتگو کنید.
این فیلم دارای صحنههایی از دعوا و درگیری و فرار مرتضی و ناهنجاریهای اجتماعی مانند شرطبندی در کلوپ بازیهای رایانهای است و البته غم عمیقی است که ممکن است بیننده را آزار دهد، از این رو برای رده سنی زیر 15 سال مناسب نیست.
خلاصه: داستان این فیلم ترکیبی از غم، ناامیدی و تلاش و امیدواری است. سکانسهایی از دعوا، درگیری و به خطر افتادن جان قهرمانان کودک و نوجوان در این فیلم وجود دارد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.