تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشسرمربی فوتبال حرفهای شان پیتون (با بازی کوین جیمز) در حالی که تحت تحقیقات لیگ ملی فوتبال آمریکا قرار دارد، به مرخصی اجباری فرستاده میشود. او تصمیم میگیرد به شهر کوچک تگزاس برود تا پسر دور از خود، کانر (تیت بلوم) را ببیند. شان در ابتدا قصد داشت تنها چند روز بماند، اما کمکم به تیم فوتبال دبیرستانی کانر، «محاربان» علاقهمند میشود. سرمربی آنها، تروي (تیلور لاتنر)، از شان میخواهد که به آنها کمک کند. کانر مطمئن نیست که چه احساسی درباره حضور ناگهانی پدرش در زندگیاش داشته باشد، اما مادرش، بث (جکی سندلر) و ناپدریاش، جیمی (راب اشنایدر) از شان استقبال میکنند و بچههای تیم هم هیجانزده میشوند وقتی که بالاخره شروع به برنده شدن میکنند. آنچه مشخص نیست این است که اگر شان اجازه پیدا کند به شغل حرفهای خود در نیواورلئان برگردد، چه اتفاقی خواهد افتاد و اینکه این قبل یا بعد از پایان فصل محاربان خواهد بود یا نه.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد این صحبت کنند که چرا کانر در ابتدا در فیلم «تیم خانگی» نسبت به پدرش بیمهر است. چرا او با مربیگری پدرش برای تیمش احساس ناراحتی میکند؟
- چگونه پسران در تیم وریرز هم در میدان و هم بیرون از آن همکاری تیمی را نشان میدهند؟ چرا این ویژگی شخصیتی مهم است؟
- شون پیتون در دوران مرخصی اجباری از تیم سینتها چه درسهایی از پسرش و سایر پسران یاد میگیرد؟
- این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد پیتون و جنجال پیرامون برنامه پاداش که منجر به تعلیق او شد، میتوانید به کجا مراجعه کنید؟ آیا فکر میکنید فیلم به خوبی جنجال و نقش پیتون در آن را توضیح میدهد؟ چرا یا چرا نه؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که «تیم خانگی» بر اساس داستان واقعی شان پییتون، سرمربی نیواورلئانز سینتس، ساخته شده است که به دلیل تحقیقات مربوط به رسوایی پاداش تیم (گفته میشد که به بازیکنان پول داده میشد تا بازیکنان حریف را مصدوم کنند) برای یک فصل تعلیق شد. در طول این مرخصی، پییتون به مربیگری تیم فوتبال پسر نوجوان خود که یک تیم بازنده بود، کمک کرد. این فیلم این تیم را به عنوان گروهی از بچههای خوب و متنوع که تلاش میکنند و همیشه از یکدیگر حمایت میکنند، به تصویر میکشد. حتی بعد از شروع پیروزیها، تیم اولویتهای مهمتر را از یاد نمیبرد و به پییتون درسهایی در مورد فروتنی و همدلی میآموزد. انتظار میرود که برخی از زبانهای قوی مانند "جهنم"، "لعنت"، "احمق"، "کون"، "پدرسوخته"، "احمق"، "هیک"، "احمق"، "کثافت"، "پسر لعنتی" و "ای خدا" شنیده شود. شخصیتی که به دلیل وابستگی به الکل شناخته میشود اغلب مورد تمسخر قرار میگیرد. کسی به شوخی درباره "پایان دادن به همه چیز" با یک توستر و جکوزی صحبت میکند و آتشسوزی اتفاقی رخ میدهد که یک درخت و یک ماشین را به آتش میکشد. صحنه بسیار زنندهای وجود دارد که استفراغ گروهی اتفاق میافتد. یک مرد عکس بدون سانسور همسرش را در هنگام زایمان به مرد دیگری نشان میدهد، اگرچه این عکس روی صفحه نمایش دیده نمیشود. یک پسر دبیرستانی عاشق یک دختر است؛ برای او سرود میخواند و بعداً دختر به او دست تکان میدهد. فوتبال به عنوان یک بازی خشن به تصویر کشیده میشود، اما با مزایایی برای بازیکنان آن. برای آگاهی از فیلمهای بیشتر مانند این، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی «شب فیلم خانوادگی» ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بازیگران محبوب، گروهی از پسران دوستداشتنی و فضایی سالم و صمیمی، این کمدی دلنشین را به اثری دلنشین برای طیف وسیعی از مخاطبان تبدیل کردهاند. «تیم خانگی» با داستانی واقعی جذاب (هرچند در نهایت بهصورت سطحی پرداخته میشود) آغاز میشود و مجموعهای از شخصیتها و موقعیتهای بامزه و طنزآمیز را به مخاطب ارائه میدهد. این فیلم همچنین حس و حال یک پروژه خانوادگی را القا میکند، چرا که خواهر، همسر و سایر بستگان ادام سندلر (تهیهکننده) و جیمز (بازیگر اصلی) در نقشهای مختلفی حضور دارند. طنز این فیلم تا حدی به سبک سندلر نزدیک میشود، اما بدون اینکه به حاشیههای نامناسب کشیده شود؛ برای مثال، شوخیهایی درباره یک شخصیت الکلی و صحنهای با مضمون استفراغ وجود دارد که ممکن است برای برخی طعم بدی داشته باشد.برخی از قسمتهای این فیلم بسیار خندهدار هستند، مانند نقشآفرینی اشنایدر در نقش ناپدری هیپی کلیشهای (که چای مخصوص خود را به بازیها میآورد و «صابون اسطوخودوس خودش را درست میکند»)، مدیر بیکفایت هتل، و جشن شادمانی تیم نوجوان در استخر هتل («این حس پیروزی است»). جیمز در نقش یک مربی برنده سوپر بول که بدشانسی آورده، اعتمادبهنفس یک مرد موفق و مسلط به کار خود را دارد. تیلور لوتنر همتای ایدهآل اوست و به او اجازه میدهد هم بهعنوان بازیگر و هم بهعنوان شخصیت اصلی در مرکز توجه قرار گیرد. اعضای تیم پسران بهصورت بچههای معصوم و دوستداشتنی دبیرستانی به تصویر کشیده شدهاند که علیرغم شکستهای پیدرپی، نگرش مثبت خود را حفظ میکنند و حتی پس از شروع پیروزیها، ارزشهای خود را فراموش نمیکنند. صحنهای که همه آنها بهعنوان همراهان همتیمشان بهعنوان خواننده پسزمینه میروند تا برای دختری که دوستش دارد، آواز بخواند، بسیار جذاب و دوستداشتنی است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.