تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر سال 2010، لیبرترین راس اولبریکت (با بازی نیک رابینسون) وبسایت استارتاپی جاده ابریشم را برای فروش مواد مخدر در وب تاریک ایجاد کرد. وقتی ریک باودن (با بازی جیسون کلارک) مامور بی آبرو اداره مبارزه با مواد مخدر، مامور به دستگیری اولبریکت می شود، سرنوشت هر دو به طور غیرمنتظره ای به هم گره می خورد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد نحوهی نمایش هر دو اولبریکت و مامور اداره مبارزه با مواد مخدر که در تعقیب اوست در فیلم جاده ابریشم صحبت کنند. آیا فیلم میخواهد بینندگان با آنها همدلی کنند، احساس دلسوزی کنند، یا آنها را محکوم کنند؟ آیا فکر میکنید هیچیک از اعمال غیرقانونی آنها توجیهپذیر است؟
- دیدگاه اولبریشت در مورد فروش و مصرف مواد مخدر را با دیدگاه فیلم مقایسه کنید. آیا مصرف مواد مخدر در فیلم جذاب جلوه داده شده یا بهعنوان امری قابل قبول نشان داده شده است؟
- قدرت ساخت فیلمی که با عبارت «بر اساس یک داستان واقعی» شروع میشود چیست؟ چرا فکر میکنید فیلمهایی که بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شدهاند، اینقدر محبوب شدهاند؟ چرا فیلمسازان ممکن است حقایق را در هنگام ساخت یک فیلم تغییر دهند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که جاده ابریشم یک درام در مورد ایجاد و سرنگونی بازار آنلاین ناشناس فروش مواد مخدر است. بنیانگذار ۲۷ ساله جاده ابریشم، راس اولبریکت (با بازی نیک رابینسون)، به عنوان یک متفکر سیاسی فلسفی به تصویر کشیده شده است که اعتقاد قوی دارد که غیرقانونی کردن مواد مخدر، مانعی غیرآمریکایی در برابر آزادی است. اما بیشتر والدین/پرستاران امیدوارند که نوجوانان پیام این فیلم را درک کنند که شرکت در فعالیتهای غیرقانونی میتواند پیامدهای ناگواری به دنبال داشته باشد. در حالی که فیلم در مورد فروش مواد مخدر است و انواع مواد در آن نشان داده و مورد بحث قرار میگیرند، تنها یک مورد از مصرف واقعی وجود دارد: یک خبرچین اداره مبارزه با مواد مخدر با بنگ مواد مصرف میکند. مامور اداره مبارزه با مواد مخدر (با بازی جیسون کلارک) که اولبریکت را تعقیب میکند، یک مصرفکننده سابق است که بینندگان پس از دورهای دشوار در بازپروری با او ملاقات میکنند، بنابراین نتیجهگیری این است که مصرف مواد میتواند به نتیجهای منفی و تغییردهنده زندگی منجر شود. شخصیتها همچنین در طول فیلم الکل مصرف میکنند، سیگار میکشند و از زبان زشت (به ویژه "f--k") استفاده میکنند. رابطه جنسی بین دو شخصیت تلویحاً وجود دارد، اما چیزی بیش از بوسیدن نشان داده نمیشود. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بازیگران قدرتمند در این درام جنایی که مانند یک فیلم تلویزیونی از دهه 90 اجرا شده، عملکردی کمتر از حد انتظار دارند، اما داستان واقعی و هشداردهنده آن واقعا شگفتانگیز است. این یک مثال جذاب از روانشناسی در زندگی واقعی است. اولبریشت به عنوان پسری تصویر شده که همیشه ایدههای بزرگی داشت اما هیچگاه آنها را تا انتها به انجام نرساند. او کمی سردرگم است و در تلاش برای یافتن مسیر خود. همانطور که جاده ابریشم بیان میکند، پدرش او را به دلیل عدم پیگیری سرزنش میکرد. در نهایت، اولبریشت با جسارت ناشی از دیدگاه سیاسی لیبرترین خود، ایده بزرگی را مطرح میکند تا بازارگاهی شبیه به آمازون برای محصولات و خدمات غیرقانونی ایجاد کند. او از آن دست افرادی است که با صحبتهای خود درباره اینکه آزادی و آزادی آمریکاییها توسط دولت ایالات متحده نقض میشود، همه را تحت تأثیر قرار میدهد، دیدگاهی که ممکن است برای برخی بینندگان (از جمله نوجوانان) جذاب باشد. ژست او به عنوان یک متفکر عمیق، هم دوستان و هم یک دوست دختر (الکساندرا شیپ) را به خود جذب میکند، که علیرغم مخالفتهای اخلاقی خود، بیشتر با او همراه میشوند.اولبرایت به عنوان فردی که تا حدودی شایسته همدردی بینندگان است، به تصویر کشیده شده است، که دستور حذف احتمالی دشمنان را از ترس میدهد و واقعاً واقعاً از این بابت احساس بدی میکند. این رویکرد با مقاله رولینگ استون که فیلم از آن اقتباس شده است، سازگار نیست و به نظر میرسد فیلم حتی در داستان مربوط به مأمور اداره مبارزه با مواد مخدر، باون، بیشتر انحراف دارد. این موضوع مهم است، زیرا داستان باون به همان اندازه با اولبرایت ارائه میشود و روانشناسی او ظاهراً خشنتر و تا حدودی کلیشهایتر است. او یک کارآگاه شکستخورده است که تا آستانه بازنشستگی پیش رفته است، اما با انتخابهای پرخطر در مواجهه با بیاحترامی همکاران، پرونده را حل میکند. برخی از لحظات نیز به قلمرو فیلمهای مهیج وارد میشوند، که ممکن است تماشاگران را به فریاد زدن روی صفحه نمایش سوق دهد، «این کار را نکن!» در نهایت، این سوال مطرح میشود: آیا نوجوانان جاده ابریشم را به عنوان یک درس برای دوری از لغزشهای زندگی خواهند دید، یا از موفقیت مالی بزرگ اولبرایت الهام خواهند گرفت و فکر میکنند «اگر من بودم، دستگیر نمیشدم»؟
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.