درباره فیلم
صحنههای آزاردهنده، جلوههای بصری خنک در داستان علمی تخیلی بیروح.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشجما (ایموجن پوتس) و تام (جسی آیزنبرگ) زوجی معمولی هستند که به دنبال خانهای معمولی هستند، اما ملاقات تصادفی با یک مشاور املاک عجیب آنها را به ویواریوم میکشاند. یندر، توسعهای ماورایی که خود را به شکل محلهای حومهای معمولی درآورده، ردیفی از خانههای ساکت و خالی را در خود جای داده که همگی شبیه به هم هستند و جما و تام را در خود اسیر میکند. راز یندر چیست؟ آیا جما و تام میتوانند زنده از آنجا فرار کنند؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد پیامهایی که فیلمسازان میفرستند صحبت کنند. آیا Vivarium دربارهٔ خطرات خردکنندهٔ انطباق است؟ در مورد حومه شهر در مقابل زندگی شهری؟ در مورد اتفاقی که برای افراد در زمان تعهد به یک رابطه میافتد؟ یا در مورد چیز دیگری است؟ آیا پیامها واضح هستند؟ آیا مهم هستند؟
- قرار دادن شخصیتها در یک دنیای بیگانه، یک طرح رایج در داستانهای علمی-تخیلی است. چرا؟ اگر فیلم Vivarium در سیارهای دیگر یا در قلمرویی فانتزی با موجودات ماورایی اتفاق میافتاد، چه تفاوتی داشت؟ کدام عناصر Yonder واقعگرایانه هستند و کدام نیستند؟
- چگونه ویواریوم از صدا برای تأثیرگذاری بر افکار و احساسات بینندگان استفاده میکند؟ چه نوع صداهایی در قسمتهای پرتنش این فیلم شنیده میشود؟ چگونه صدا تنش را افزایش میدهد؟ آیا حال و هوای فیلم متفاوت است اگر صحنهای را با صدای کم تماشا کنید؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم Vivarium یک فیلم علمی-تخیلی/ترسناک است در مورد زوجی (با بازی ایموجن پوتس و جسی آیزنبرگ) که برای بازدید از خانهای میروند و سپس قادر به فرار از محله نیستند. فضای فیلم تاریک و پادآرمانشهری است و تصاویر و پیامهای مثبت کمی در آن وجود دارد (اگرچه یکی از شخصیتها معلمی است که به وضوح شغل و بچههایش را دوست دارد). خشونت در فیلم کم اتفاق میافتد اما آزاردهنده است: پسربچهای ماورایی اغلب جیغ میکشد وقتی گرسنه یا ناراحت است، شخصیتی مسنتر سعی میکند او را اذیت کند و به شخص دیگری توصیه میکند که «بگذار گرسنه بماند»، جسدی در یک کیسه جسد پیدا میشود (چنان تاریک است که سخت است دقیقاً ببینید چه اتفاقی میافتد)، و شخصیتها میمیرند و به آرامی و به طور واضح داخل کیسههای جسد قرار میگیرند و در یک حفره عمیق دور ریخته میشوند و همچنین «تا میشوند» و داخل کشویی قرار میگیرند. فیلم با سکانسی شروع میشود که جوجهها از لانه بیرون رانده میشوند -- بعداً، اجساد مرده آنها روی زمین قرار دارد. شخصیتی که ظاهراً انسان است ناگهان به چیزی با ویژگیهای غیرانسانی تبدیل میشود. زوجی در زیر ملحفهای رابطه جنسی دارند در حالی که پسربچهای از در اتاق خواب تماشا میکند. در صحنهای دیگر، سینههای زنی به طور مختصر در حالی که روی مردی بالا و پایین میپرد، دیده میشود. یکی از شخصیتها به طور واضح سیگار میکشد. زبان فیلم شامل کلمات «لعنتی»، «مادر لعنتی»، و «کثافت» است، به علاوه حرکات بیادبانه. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
طراحی جالب، جلوههای بصری خیرهکننده و طراحی صوتی هشداردهنده، این فیلم علمی تخیلی را به اثری جذاب و گیرا تبدیل کرده است، اما ایده اصلی فیلم در میانه راه کمی از رمق میافتد و آن را به اثری خستهکننده تبدیل میکند. فیلم حال و هوای واقعی منطقه گرگ و میش را دارد، به خصوص در ابتدای فیلم، زمانی که تام و جما با حیرت متوجه میشوند در یُوندر گیر افتادهاند. دوربین از بالا ماشین سفید آنها را تماشا میکند در حالی که در میان خانههای رنگ نعنایی و ترسناک در حال چرخیدن و پرسه زدن است و راهی برای فرار پیدا نمیکند. بعدا، این زوج یک جعبه با برچسب "غذای آینده" پیدا میکنند که پر از کباب بره و شیر با ماندگاری طولانی است، که ناگهان از هیچجا ظاهر میشود و به همان اندازه مرموز ناپدید میشود، و حالا پر از ظروف کثیف تام و جما است. تام و جما برای دیدن اینکه چه کسی یا چه چیزی جعبهها را میبرد و تحویل میدهد، نگهبانی میدهند و امیدوارند با ابزار باغبانی که تام با خود آورده، "لعنتی" را از بین ببرند، اما در همان لحظه که چشمشان را برمیگردانند، جعبه ناپدید میشود.لحظاتی مثل این، قطعاً عجیب و غریب هستند، اما دلیلی وجود دارد که بهترین قسمتهای سریال منطقه گرگ و میش فقط نیم ساعت طول میکشند. این زمان، دقیقاً به اندازه کافی است تا شخصیتها معرفی شوند، یک غافلگیری عجیب برایشان اتفاق بیفتد و داستان به خوبی و بدون هیچ نقطه ضعفی به پایان برسد. زمان طولانیتر، نیاز به داستان پیچیدهتری دارد، و این فیلم در این بخش ضعف دارد. یک جعبه مرموز دیگر، یک نوزاد انسان (یا شاید هم نباشد) را به این زوج میرساند، با پیامی که میگوید «از بچه مراقبت کنید و آزاد شوید.» اما آیا این شخصیت جدید بدون نام، که در عرض چند ماه به اندازه یک دانشآموز کلاس دوم رشد میکند و وقتی گرسنه یا کسل است، جیغهایی میکشد که اعصاب خردکن است، واقعاً یک بچه است؟ و دقیقاً چه نوع «آزادی» را تام و جما میتوانند انتظار داشته باشند وقتی که این «بچه» به بزرگسالی برسد؟ پاسخها به آرامی میرسند. وقتی که میرسند، واقعاً اعصاب خردکن هستند، اما انتظار، صبر بیشتر بینندگان را امتحان میکند و باعث میشود که از نظر احساسی از رنج تام و جما فاصله بگیرند. با این حال، دیدن ردیفهای سبز مایل به آبی خانههای شبیه به هم، ابرهای مصنوعی و صداهای آزاردهنده و گوشخراش در موسیقی متن، به راحتی فراموش نمیشوند، حتی اگر داستان فیلم، خیلی سبک و کمرنگ باشد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.