هورتون صدایی می شنود

هورتون فیل مهربانی است که به‌طوراتفاقی از یک ذره‌ی ریز صدایی می‌شنود. هورتون با خودش فکر می‌کند شاید یک موجود ریز روی ذره زندگی می‌کند. او تصمیم می‌گیرد از ذره مراقبت کند تا موجود ریز روی آن آسیب نبیند. اما کانگوروی جنگل که خیلی بداخلاق است و فکر می‌کند همه‌چیز را بهتر از بقیه می‌داند به هورتون می‌گوید که این فکرها احمقانه است و موجوداتی که دیده نشوند وجود ندارند. اما هورتون درست فکر می‌کند. درواقع یک شهر به نام «هوویل» روی آن ذره وجود دارد اما مردم هوویل خبر ندارند که روی یک ذره‌ی کوچک زندگی می‌کنند و زندگی‌شان حالا در دست یک فیل بزرگ است. شهردار این شهر کوچک  و هورتون موفق می‌شوند باهم ارتباط برقرار کنند. شهردار متوجه می‌شود که زندگی آن‌ها روی یک ذره‌ی کوچک معلّق است و هرلحظه امکان دارد این ذره‌ی ریز نابود شود. او از هورتون می‌خواهد که ذره را به یک جای امن برساند اما در همان لحظه کانگوروی بداخلاق جنگل از حیوانات خطرناک کمک خواسته تا ذره‌ی کوچک را که روی یک شبدر و در دست هورتون است نابود کنند. شهردار که به‌سختی به مردم شهر قضیه‌ی زندگی روی ذره را فهمانده از آن‌ها می‌خواهد تاجایی‌که می‌توانند سروصدا کنند تا حیوانات جنگل صدایشان را بشنوند و باور کنند که هوویل وجود دارد. با همکاری همه‌‌ی مردم شهر و تلاش شهردار و پسرش، بالاخره حیوانات جنگل صدای روی ذره را می‌شنوند و می‌فهمند هورتون حقیقت را می‌گفته است. پس از آن حیوانات جنگل به هورتون کمک می‌کنند تا ذره‌ی کوچک را به یک جای امن ببرند.

• تا حالا موجودات خیلی ریز را، بخاطر کوچک و ضعیف بودنشان، آزار دادی؟ این کار درستی است؟ تا حالا به کسانی که از تو ضعیف‌تر بودند و به کمک تو احتیاج داشتند، کمک کردی؟ اگر به‌جای هورتون بودی، حاضر می‌شدی به‌خاطر موجودات ریزی که نمی‌بینی خودت را به خطر بیندازی؟ اگر ما چیزی را نبینیم یعنی آن وجود ندارد؟ توهین‌کردن به شهردار و «احمق» خطاب‌کردن او چه تأثیری روی او گذاشت؟ اگر دیگران به ما حرف زشت بزنند چه حالی پیدا می‌کنیم؟ چرا کانگورو سعی می‌کرد ذره را نابود کند؟ وقتی متوجه اشتباهش شد چکار کرد؟ مردم شهر هوویل چطور توانستند شهرشان را نجات بدهند؟ اگر با هم همکاری نمی‌کردند شهر نجات پیدا می‌کرد؟ ممکن است در دنیای واقعی، روی یک ذره‌ی کوچک چنین شهری وجود داشته باشد یا این فقط برای کارتون است؟ چه ویژگی‌هایی درهورتون باعث موفقیت او شد؟ خلاصه: اگر به‌جای هورتون بودی، حاضر می‌شدی به‌خاطر موجودات ریزی که نمی‌بینی خودت را به خطر بیندازی؟

انیمیشن «هورتون» داستان یک فیل است که متوجه می‌شود موجودات خیلی ریزی روی یک ذره‌ی کوچک زندگی می‌کنند. هورتون تصمیم می‌گیرد هرطورشده از موجوداتی که نمی‌بیند محافظت کند. این انیمیشن لحظات طنز زیادی دارد و نمایش کاملی از مهربانی در حق دیگران است؛ حتی اگر آن‌ها خیلی کوچک باشند! بااین‌وجود، حیوانات بداخلاقی هم هستند که می‌خواهند جلوی مهربانی و کمک هورتون به موجودات کوچک را بگیرند. آن‌‎ها در پایان متوجه اشتباهشان می‌شوند و رفتارشان را تغییر می‌دهند. کودکان را در فهم داستان و به‌ویژه پشیمانی از رفتارهای نادرست راهنمایی کنید. می‌توانید با کودکان خود درباره‌ی تصمیمات شخصیت‌ها و پیامدهای آن صحبت کنید تا متوجه رفتارهای درست و نادرستی که می‌بینند بشوند. مثلاً از تصمیم هورتون برای محافظت از ذره یا تصمیم کانگورو برای نابودکردن آن سوال کنید. می‌توانید باتوجه به محتوای این انیمیشن، کمک‌کردن به افراد ضعیف‌تر را به کودکان آموزش دهید. اگر کودکان متوجه پیام داستان شدند آن‌ها را تشویق کنید. می‌توانید از کودکان بخواهید خودشان را جای شخصیت‌ها قرار دهند و از احساسشان به شما بگویند. درباره‌ی دلایل موفقیت هورتون با کودکان صحبت کنید. از اهمیت تلاش و تسلیم‌نشدن برای آن‌ها بگویید. شنیدن کلمات ناشایستی مثل «احمق» ممکن است باعث شود کودکان این کلمات را تکرار کنند. به کودکان درباره‌ی علّت نادرست‌بودن استفاده از این کلمات توضیح دهید. وجود یک شهر روی یک ذره‌ی کوچک ممکن است خیالاتی در ذهن کودکان به وجود آورد. به کودکان توضیح دهید که روی هر ذره‌ای می‌تواند ذره‌های کوچک‌تر باشد اما وجود همچین شهری روی یک ذره‌ یک تخیّل است و مربوط به دنیای کارتون‌هاست. نمایش خانواده‌ی بزرگ شهردار، وقت‌گذراندن او با فرزندانش و تلاش او برای ارتباط برقرارکردن با تنها پسرش از نکات مثبت این انیمیشن است. شاید تماشای رابطه‌ی شهردار و پسرش، فرصت مناسبی باشد که با کودکانمان درباره‌ی تعاملش با والدین بیشتر صحبت کنیم و از احساسات او بیشتر آگاه شویم. خلاصه: با توجه به انیمیشن می‌توانید کمک به موجودات ضعیف‌تر را به کودکان آموزش دهید. درباره‌ی علّت موفقیت شخصیت‌های مثبت انیمیشن با کودکان صحبت کنید.

از میان چهار داستان انیمیشن، بی‌شک هورتون صدایی می‌شنود که از بقیه برجسته‌تر است. کارگردانی این اثر بر عهده چاک جونز بوده که چهار سال قبل، آن ویژه‌برنامه تلویزیونی عالی گرینچ را کارگردانی کرده بود. آهنگ‌های این اثر به‌هیچ‌وجه به‌خوبی آن اثر نیستند و شخصیت‌های شرور هم به‌اندازه آن اثر جذاب نیستند (آیا آن دو برادر پشمالوی آبی قرار است میمون باشند؟)، اما هورتون آن‌قدر شخصیت جذابی است که این مسائل به‌راحتی قابل چشم‌پوشی‌اند. او در این داستان، فداکار است -- از میان هزاران گل، آن گل گمشده را با لکه‌اش پیدا می‌کند -- و در داستان دومش، هورتون تخم‌مرغ را می‌شکند، وفادار و مادرانه است.درک این موضوع دشوار است که چرا هورتون صدای یک هو را با سه داستان دیگر بازسازی کرده‌اند، در حالی که این داستان‌ها را می‌توان در بهترین‌های دکتر سوس نیز یافت. اما با توجه به اینکه هوها نقطه اوج داستان هستند و داستان‌های سوس در هر شکلی جذاب هستند، تماشای آن ارزش دارد.