درباره فیلم
ادامهدهندهٔ محبوب طرفداران، به همان اندازهٔ نسخهٔ اصلی خندهدار است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: خیلی زیاد
پیام مثبت: خیلی زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشهمانطور که در نسخه اصلی بود، داستان سریال بازگشت به آزمایشگاه مخفی ۳۰۰۰ در همان آهنگ ابتدایی بیان میشود: جانا (با بازی جانا ری) یک کارمند معمولی در مؤسسه گیزمونیک است که به یک تماس اضطراری پاسخ میدهد و در سفینه خود در سمت تاریک ماه گرفتار میشود. این اتفاق توسط نوه شخصیت شرور اصلی سریال، کینگا فورستر (با بازی فلیسیا دی) رقم میخورد. جانا مجبور میشود فیلمهای احمقانهای را که فورستر و دستیارش مکس (با بازی پتن اسویت) برایش انتخاب میکنند تماشا کند. مکس پسر فرانک (شخصیت شرور سریال تلویزیونی) است. این دو مغز جانا را در حین تماشای فیلمها تحت نظر دارند. جانا با کمک دوستان رباتش تام سرویو (با بازی بارون ونه) و کراو ت. ربات (با بازی همپتون یونت) به سختی عقل خود را حفظ میکند. این دو ربات با مسخره کردن فیلمها، آنها را جذابتر میکنند و به جانا کمک میکنند تا اختراعاتش را در هر قسمت به نمایش بگذارد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد نحوهی برخورد برنامهی «سینمای اسرارآمیز» با فیلمهای بد و کمتر شناختهشده صحبت کنند. چه چیزی این فیلمها را «بد» میکند؟ چه تفاوتی با فیلمهایی که در سینما میبینید دارند؟ آیا گفتگوها متفاوت است؟ داستانها؟ لباسها، نورپردازی، صحنهها؟
- آیا برای خندیدن به این شو باید به رفرنسهایش پی ببرید؟ چه کسی میتواند تمام رفرنسها را درک کند؟ این شخص چقدر سن و سواد دارد؟ آیا تا به حال به این فکر افتادهاید که آنلاین جستجو کنید تا اطلاعات بیشتری دربارهی چیزی که بازیگران شو در موردش شوخی میکنند به دست آورید؟ آیا از این موضوع تعجب میکنید که برای هر قسمت از مجموعهی اصلی، راهنماهای رفرنس گستردهای وجود دارد؟
- خانوادهها میتوانند در مورد فرهنگ عامه و نحوه استفاده این نمایش از آن برای کمدی صحبت کنند. فرهنگ عامه چیست؟ آیا مهم است که در مورد آن بدانیم؟ چرا، یا چرا نه؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که در برنامه «بازگشت به تئاتر علمی ۳۰۰۰» شخصیتها در مورد فیلمهای قدیمی بد صحبت میکنند و میزان محتوای بالقوه توهینآمیز یا نامناسب بهطور عمده به فیلمی که تماشا میکنند بستگی دارد. برخی از فیلمها شامل خشونت (اسلحه، نبرد، مبارزه خشن با هیولا) یا محتوای جنسی (شوخی، بوسیدن، ارجاعات به رابطه جنسی) هستند. در هر قسمت، ممکن است شوخیها به سمت الفاظ زشت/بزرگسالان برود، با شوخیهایی در مورد مواد مخدر (کراو در مورد شخصیت عجیب و غریب فیلم میگوید: «دوست دارم مست کنم و بخورم»)، عملکردهای بدنی، رابطه جنسی (وقتی کسی در فیلم میگوید «خزنده»، تام میگوید «اختلال عملکرد»). آنها همچنین آنقدر سریع هستند که بینندگان جوان بیشتر شوخیها را متوجه نمیشوند، و برنامه اغلب به درک بینندگان از ارجاعات قدیمی وابسته است: «چارلی و کارخانه شکلاتسازی»، آگهیهای تلویزیونی قدیمی، یا نقاط داستانی از قسمتهای اصلی سریال «پیشتازان فضا». حتی اگر کودکان/نوجوانان همه شوخیها را متوجه نشوند، آنقدر سریع هستند که اگر یکی را متوجه نشوید، در چند ثانیه بعدی شوخی دیگری میآید -- و کودکان در هر سنی میتوانند از شوخی مردی که تمام وقت خود را با یک جفت ربات بامزه میگذراند، لذت ببرند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این پاسخ به سوال هر طرفدار نسخه اصلی است: بله، هنوز هم خندهدار است، حتی با دستهای مختلف که بازوهای ربات را کنترل میکنند. شوخیها همچنان سریع و عجیب هستند، و ارجاعات همچنان متنوع: در پنج دقیقه اول قسمت اول، رباتها و جانا به آهنگ تم سریال خانواده آدامز، مرد حصیری، استرچ آرمسترانگ، پیشتازان فضا، تبلیغات قدیمی اسماکرز و پیتزای دیجورنو، پرینس، و شمال از شمال غربی اشاره میکنند. چه چیزی متفاوت است؟ خیلی چیزها نه. بازیگران، البته، تغییر کردهاند، اگرچه برنامه تلاش میکند نشان دهد که چگونه با پیشینههای خود مرتبط هستند -- مکس پسر فرانک (در نسخه اصلی توسط فرانک کانیف بازی شده) است؛ کینگا، که خودش را "ابرشرور نسل سوم" مینامد، نام خانوادگی فارستر را دارد؛ جانا، مثل جوئل (جوئل هاجسون) و مایک (مایک نلسون) قبل از او، یک کارگر سطح پایین بود قبل از اینکه در ماهواره عشق گیر بیفتد. تفاوتهای دیگر: جانا و گروهش اکنون در ایستگاه تحقیقاتی ماه ۱۳ گیر افتادهاند به جای فضای عمیق، و دستهای تام سرویو حالا کاربردی به نظر میرسند به جای اینکه روی اسلینکیها سوار باشند.در غیر این صورت؟ همان حس و حال، همان سبک، مجموعههای مشابه، هر قسمت با یک «دکمه» (کلیپی از فیلم قسمت) به پایان میرسد و فیلمها بهتر یا شناختهشدهتر نشدهاند (اولین فیلمی که مورد نقد قرار میگیرد، فیلم هیولایی دانمارکی به نام رپتیلیکوس است که البته به جانا و رباتها فرصت میدهد تا یک آهنگ گیرا و جالب در مورد اینکه هر ملت مستقل هیولای غولپیکر خود را دارد، بخوانند). بهترین قسمت، شوخیهای تیز و غیرمنتظرهای است که در آن وجود دارد، چه شوخیهای احمقانه و خندهدار، چه شوخیهای عجیب و فلسفی. این نمایش هنوز هم همان جذابیت و سرعت برقآسا و عجیب و غریب خود را دارد؛ بازگشت به آزمایشگاه علوم اسرارآمیز ۳۰۰۰ همانند همیشه یک اثر عجیب و غریب و سریع و خندهدار است. خدا را شکر.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.